۶ ذیالقعده ۱۴۳۹
ترجمه
گفتند: ای وای بر ما ! چه کسی ما را از آرامگاهمان برانگیخت؟! این آن چیزی است که خداوند رحمان وعده داد و فرستادگان راست گفتند.
اختلاف قرائت
یا وَیلَنا
این عبارت عموما به همین صورت یا «وَیلَنا» قرائت شده اما در قرائات شاذ (قرائت ابن ابی لیلی) به صورت «یا وَیلَتا» و «یا وَیلَتَنا» نیز قرائت شده است که در صورت اول این کلام تک تک افراد خواهد بود.
مجمع البيان، ج۸، ص۶۶۹[۱]؛ البحر المحيط، ج۹، ص۷۴[۲]
منْ بَعثنا
عموما این عبارت را به همین صورت «مَنْ بَعَثَنا» قرائت کردهاند؛
اما در برخی قرائات غیرمشهور (ابن عباس، ضحاک ابونهیک و روایتی از امیرالمومنین) به صورت «مِن بَعْثِنا» قرائت شده که در این صورت چنین ترجمه میشود: «ای وای بر ما از [= به خاطر] این برانگیخته شدنمان از آرامگاهمان»؛
همچنین به صورت «مَن هَبَّنا» نیز قرائت شده از «هب بنا» به معنای «أیقظنا: بیدارمان کرد» گرفته شده و حرف «بـ» ساقط شده است.
مجمع البيان، ج۸، ص۶۶۹[۳]؛ البحر المحيط، ج۹، ص۷۴[۴]؛ أنوار التنزيل (بیضاوی)، ج۴، ص۲۷۰[۵]
نکات ادبی
بَعَثَنا
قبلا بیان شد ماده «بعث» به معنای برانگیختن و به جانب چیزی یا کاری روانه کردن است که در قرآن کریم متناسب با مورد آن، در مورد احیای مردگان، برگزیدن شخصی به مقام نبوت، و فرستادن کسی برای انجام کاری به کار رفته است.
جلسه ۲۳۴ http://yekaye.ir/al-aaraf-7-14/
مَرْقَدِنا
قبلا بیان شد که ماده «رقد» در اصل دلالت بر خوابیدن میکند و به شخص «خوابیده» «رَاقِدٌ» میگویند که جمع آن «رُقُودُ» است و «مَرقَد» (مَنْ بَعَثَنا مِنْ مَرْقَدِنا؛ یس/۵۲) هم میتواند مصدر باشد (چه کسی ما را از خوابمان بیدار کرد) و هم اسم مکان (چه کسی ما را از محل خواب و بسترمان بیدار کرد).
جلسه ۵۹۹ http://yekaye.ir/al-kahf-18-18/
الْمُرْسَلُونَ
در آیه ۳ همین سوره درباره این کلمه توضیح داده شد. فقط اشاره میکنیم که ماده «رسل» در اصل به معنای برانگیختن و امتداد یافتن است؛ و «رسول» به معنای کسی است که برای انجام کاری فرستاده میشود؛ و کلمه «ارسال: فرستادن» نقطه مقابل «امساک: نگهداشتن» است (ما يَفْتَحِ اللَّهُ لِلنَّاسِ مِنْ رَحْمَةٍ فَلا مُمْسِكَ لَها وَ ما يُمْسِكْ فَلا مُرْسِلَ لَهُ مِنْ بَعْدِهِ؛ فاطر/۲) و «مُرسَل» اسم مفعول از «ارسال» است که در همان معنای «رسول» (کسی که به کاری فرستاده شده) به کار میرود؛ و شاید تفاوتش در این باشد که در این کلمه تاکید بر فرستنده بیشتر باشد؛ یعنی گویی در کلمه «رسول» تمرکز بر روی شخص حامل پیام است؛ اما در «مرسل» تاکید بر این است که شخص حامل پیام از طرف شخص خاصی (در اینجا: خداوند) برای انجام کاری ماموریت یافته است.
جلسه ۷۵۰ http://yekaye.ir/ya-seen-36-3/
حدیث
۱) از امام باقر ع درباره این آیه «ای وای بر ما ! چه کسی ما را از آرامگاهمان برانگیخت؟!» روایت شده که فرمودند:
همانا قوم در قبرها هستند؛ پس هنگامی که برپا میخیزند گمان میکنند که خواب بودهاند؛ «گفتند: ای وای بر ما ! چه کسی ما را از آرامگاهمان برانگیخت؟!» فرشتگان پاسخ دهند «این آن چیزی است که خداوند رحمان وعده داد و فرستادگان راست گفتند.» (یس/۵۲)
تفسير القمي، ج۲، ص۲۱۶
فِي رِوَايَةِ أَبِي الْجَارُودِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع فِي قَوْلِهِ «يا وَيْلَنا مَنْ بَعَثَنا مِنْ مَرْقَدِنا»:
فَإِنَّ الْقَوْمَ كَانُوا فِي الْقُبُورِ فَلَمَّا قَامُوا حَسِبُوا أَنَّهُمْ كَانُوا نِيَاماً «قالُوا يا وَيْلَنا مَنْ بَعَثَنا مِنْ مَرْقَدِنا» قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ «هذا ما وَعَدَ الرَّحْمنُ وَ صَدَقَ الْمُرْسَلُونَ».
۲) حسن به شاذان واسطی میگوید: نامهای به امام رضا ع نوشتم و از ستم اهالی واسط و بارهایی که بر دوشم میگذارند گلایه کردم؛ و گروهی از عثمانیه در واسط بود که مرا اذیت میکردند. به خط خویش پاسخ فرمود:
همانا خداوند تبارک و تعالی از اولیای خود میثاق گرفته که در دوره حکومت باطل صبر پیشه کنند »پس برای حکم پروردگارت صبر کن» که اگر سید آفریدگان [امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف] قیام کند قطعا خواهند گفت: «ای وای بر ما ! چه کسی ما را از آرامگاهمان برانگیخت؟! این آن چیزی است که خداوند رحمان وعده داد و فرستادگان پیامبران راست گفتند.» (یس/۵۲)
الكافي، ج۸، ص۲۴۷؛ تأويل الآيات الظاهرة، ص۴۸۱
الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى جَمِيعاً عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سَالِمِ بْنِ أَبِي سَلَمَةَ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ شَاذَانَ الْوَاسِطِيِّ قَالَ:
كَتَبْتُ إِلَى أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا ع أَشْكُو جَفَاءَ أَهْلِ وَاسِطٍ وَ حَمْلَهُمْ [جَهْلَهُم] عَلَيَّ وَ كَانَتْ عِصَابَةٌ مِنَ الْعُثْمَانِيَّةِ تُؤْذِينِي.
فَوَقَّعَ بِخَطِّهِ: إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَخَذَ مِيثَاقَ أَوْلِيَائِنَا عَلَى الصَّبْرِ فِي دَوْلَةِ الْبَاطِلِ «فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ» فَلَوْ قَدْ قَامَ سَيِّدُ الْخَلْقِ لَقَالُوا «يا وَيْلَنا مَنْ بَعَثَنا مِنْ مَرْقَدِنا هذا ما وَعَدَ الرَّحْمنُ وَ صَدَقَ الْمُرْسَلُون».
۳) از امام صادق ع (و با سندی دیگر در کتاب محاسن، از امام باقر ع) روایت شده است که یکبار ابوذر خطبهای خواند و در فرازی از خطبهاش گفت:
ای کسی که در صدد علم برآمدهای! خانواده و ثروت تو را از خویشتن باز ندارد. تو آن روزی که از آنها جدا شوی همانند میهمانی خواهی بود که شبی نزد ایشان بیتوته کرده سپس صبح که شود از نزد آنان به نزد دیگران میرود؛ و دنیا و آخرت همانند منزلی است که از یکی به دیگری میروی؛
و بین مرگ و برانگیخته شدن چیزی نیست مگر همچون خوابی که خوابیدهای و سپس از آن بیدار میشوی …
الكافي، ج۲، ص۱۳۴؛ الأصول الستة عشر، ص۱۷۴-۱۷۵؛ المحاسن، ج۱، ص۲۲۸[۶]
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنِ الْمُثَنَّى عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: كَانَ أَبُو ذَرٍّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ يَقُولُ فِي خُطْبَتِهِ
… يَا مُبْتَغِيَ الْعِلْمِ لَا يَشْغَلُكَ أَهْلٌ وَ لَا مَالٌ عَنْ نَفْسِكَ أَنْتَ يَوْمَ تُفَارِقُهُمْ كَضَيْفٍ بِتَّ فِيهِمْ ثُمَّ غَدَوْتَ عَنْهُمْ إِلَى غَيْرِهِمْ وَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةُ كَمَنْزِلٍ تَحَوَّلْتَ مِنْهُ إِلَى غَيْرِهِ وَ مَا بَيْنَ الْمَوْتِ وَ الْبَعْثِ إِلَّا كَنَوْمَةٍ نِمْتَهَا ثُمَّ اسْتَيْقَظْتَ مِنْهَا …
تدبر
۱) «قالُوا یا وَیلَنا مَنْ بَعَثَنا مِنْ مَرْقَدِنا»
کافران وقتی با نفخ صور وارد عرصه قیامت میشوند میگویند: ای وای بر ما ! چه کسی ما را از آرامگاهمان برانگیخت؟!
چرا برای اشاره به قبر از همان تعبیر «اجداث» که در آیه قبل آمد استفاده نکرد و تعبیر «مرقد» (آرمیدن یا محل آرمیدن) را به کار برد؟
الف. زنده شدن آنان همانند بیدار شدن و برخاستن شخص از بستر خوابش است (مجمع البيان، ج۸، ص۶۷۰) یعنی چهبسا میخواهد بیان کند که همان گونه که انتقال انسان از این عالم به عالم خواب و عالم مرگ شبیه هم است (زمر/۴۲)[۷]، برخاستن وی از خواب و مرگ نیز همانند است.
ب. آنان وقتی سختیها و وحشتهای قیامت را دیدند، همه سختیهایی که در عالم برزخ از سر گذرانده بودند برایشان همچون آرمیدن و خوابیدن بود (مجمع البيان، ج۸، ص۶۷۰) در واقع، با اینکه کافران در برزخ هم دچار عذابهایی میشوند (مثلا: غافر/۴۶)؛ اما وضعیت قیامت بقدری برای آنان هولناکتر است که آن وضعیت عذاب برزخی را همچون خوابی میدانند که از آن بیدار شده و حالا در معرض عذاب قرار گرفتهاند!
ج. این خواب اشاره به وضعیت فاصله دو نفخه است – نه عالم برزخ – که همگان در آن بیهوش میشوند و گویی به خواب رفتهاند. (قتاده، مجمع البيان، ج۸، ص۶۷۰)
د. …
۲) «إِلی رَبِّهِمْ ینْسِلُونَ؛ قالُوا یا وَیلَنا …»
چرا با اینکه بعد از نفخ صور از تعبیر «ینسلون» (فعل مضارع) استفاده کرد، اینجا نفرمود «یقولون»، بلکه فرمود «قالوا»؟ (یعنی فرمود «و در صور دمیده شود؛ پس بناگاه آنان از آن قبرها به سوی پروردگارشان شتاب گیرند! گفتند ای وای بر ما …»)
الف. تعبیر «پس بناگاه آنان از آن قبرها به سوی پروردگارشان شتاب گیرند!» که در آیه قبل گذشت در مقام نشان دادن شدت غافلگیریِ آنان بود؛ اگر مطلب را با فعل مضارع ادامه میداند، این جمله «حال» برای «ینسلون» میشد؛ یعنی معنای این جمله این میشود که «آنان از آن قبرها به سوی پروردگارشان شتاب میگیرند، در حالی که میگویند …» اما با آوردن فعل ماضی، میخواهد نشان دهد که این سخن، به محض برانگیخته شدن و قبل از اینکه بخواهند حرکتی انجام دهند و برای حساب بشتابند، گفته شده است. (مفاتيح الغيب، (فخر رازی) ج۲۶، ص۲۹۲)
ب. یکی از کارکردهای فعل ماضی، بیان یک وضعیت قطعیت یافته و نهایی شده است. در اینجا چهبسا فعل «ینسلون» حال و هوای آنها را که در آن بسر میبرند (وضعیت شتابان و مضطرب، که همچنان بر آنها جاری است) نشان می دهد؛ اما فعل «قالوا» که به صورت ماضی آمده، برای بیان یک وضعیت قطعیت یافته و نهایی شده است.
ج. …
۳) «قالُوا یا وَیلَنا»
قيامت، روز حسرت كفّار است. (تفسير نور، ج۹، ص۵۴۸)
۴) «هذا ما وَعَدَ الرَّحْمنُ»
این جملات که «این آن چیزی است که خداوند رحمان وعده داد» سخن کیست؟
الف. خود همین کفار، که اعتراف می کنند به غفلتشان. (مجمع البيان، ج۸، ص۶۷۰)
ب. سخن خداوند یا فرشتگان است در مقام مواخذه آنان. (مجمع البيان، ج۸، ص۶۷۰)
ج. …
۵) «قالُوا … هذا ما وَعَدَ الرَّحْمنُ»
چرا آنان در این مقام از کلمه «رحمان» استفاده کردند و نگفتند که آنچه الله وعده داد …؟
الف. با بیان تملقآمیز میخواهند رحمت و عطوفت خدا را به خود جلب کنند. (المیزان، ج۱۷، ص۱۰۰)
ب. برپايى قيامت و حسابرسى، لازمه رحمان بودن خداست. (تفسير نور، ج۹، ص۵۴۸) یعنی اساساً تحقق قیامت ناشی از صفت رحمانیت خدا (رحمت عام و جهانشمولی که همه افراد، حتی کافران را دربرمیگیرد) است؛ چنانکه حتی عذاب جهنم هم ناشی از رحمانیت اوست. (أَخافُ أَنْ يَمَسَّكَ عَذابٌ مِنَ الرَّحْمن؛ مریم/۴۵)
ج. …
۶) «هذا ما وَعَدَ الرَّحْمنُ»
كفّار آن چه را در دنيا انكار مىكردند در آن روز اقرار مىنمايند. در دنيا همين كه نام رحمن برده مىشد، مىگفتند: «وَ مَا الرَّحْمنُ» (فرقان/۶۰) ولى در آن روز مىگويند: «هذا ما وَعَدَ الرَّحْمنُ» (تفسير نور، ج۹، ص۵۴۸)
۷) «قالُوا یا وَیلَنا مَنْ بَعَثَنا مِنْ مَرْقَدِنا هذا ما وَعَدَ الرَّحْمنُ وَ صَدَقَ الْمُرْسَلُونَ»
قيامت، صحنهى بيدارى و اقرار و اعتراف است. (تفسير نور، ج۹، ص۵۴۸)
و در قیامت حتی کافران هم به واقعی بودن وعده معاد و راستگویی پیامبران الهی اعتراف میکنند؛
اما این اعتراف برایشان دیگر سودی ندارد.
ثمره اخلاقی
تا وقتی که در دنیا هستیم باید آخرت و پیام پیامبران الهی را جدی بگیریم.
۸) «مَنْ بَعَثَنا مِنْ مَرْقَدِنا هذا ما وَعَدَ الرَّحْمنُ وَ صَدَقَ الْمُرْسَلُونَ»
عبارت «صَدَقَ الْمُرْسَلُونَ: فرستادگان راست گفتند» جایگاههای نحوی متعددی میتواند داشته باشد و از این رو معانی متعددی را میتواند افاده کند (المیزان، ج۱۷، ص۱۰۰)؛ از جمله:
الف. «صدق» عطف به «وعد» باشد؛ که صدق نیز در همان سیاق معنا خواهد شد؛ آنگاه
الف.۱. «هذا» را مبتدا و حرف «ما» را مای مصدریه یا موصوله و خبر آن بدانیم، آنگاه یعنی: این است آنچه که خداوند رحمان وعده داد و آنچه که فرستادگانش براستی از آن خبر دادند.
الف.۲. «هذا» را وصف برای «مرقدنا» و حرف «ما» را مبتدایی بدانیم که خبرش محذوف است؛ آنگاه یعنی: چه کسی ما را از این آرامگاهمان برانگیخت؛ آنچه خداوند رحمان وعده داد حق بود و نیز آنچه فرستادگان براستی بیان کردند حق بود.
ب. «صدق» شروع جمله جدید و عطف به کل جمله قبل باشد؛ آنگاه
ب.۱. جمله قبل با «هذا …» شروع میشود؛ آنگاه یعنی: این است آنچه خداوند رحمان وعده داد؛ و فرستادگان نیز راست گفتند.
ب.۲. جمله قبل با «ما وعد …» شروع میشود؛ آنگاه یعنی: آنچه خداوند رحمان وعده داد حق بود و فرستادگان نیز راست گفتند.
ج. …
[۱] . في الشواذ قراءة ابن أبي ليلى يا ويلتا و قرأ أبي بن كعب من هبنا من مرقدنا … و من قرأ يا ويلتا فأصله يا ويلتي فأبدلت الياء ألفا لأنه نداء فهو موضع تخفيف فتارة تحذف هذه الياء نحو غلام و تارة بالبدل نحو يا غلاما قال:” يا أبتا علك أو عساكا” فإن قلت كيف قال يا ويلتا و هذا اللفظ للواحد و هم جماعة فالقول إنه يكون على أن كل واحد منهم قال يا ويلتا من بعثنا من مرقدنا و نحوه قوله فَاجْلِدُوهُمْ ثَمانِينَ جَلْدَةً أي فاجلدوا كل واحد منهم و مثله ما حكاه أبو زيد من قولهم أتينا الأمير فكسانا كلنا حلة و أعطانا كلنا مائة أي كسا كل واحد منا حلة و أعطى كل واحد منا مائة.
[۲] . و قرأ ابن أبي ليلى: يا ويلتنا، بتاء التأنيث و عنه أيضا: يا ويلتى، بالتاء بعدها ألف بدل من ياء الإضافة، و معنى هذه القراءة: أن كل واحد منهم يقول يا ويلتى.
[۳] . روي عن أمير المؤمنين (ع) أنه قرأ مِن بَعْثِنا من مرقدنا … أما قوله «مَنْ بَعَثَنا» فهو كقولك يا ويلي من أخذك مني قال ابن جني من الأولى متعلقة بالويل كقولك يا تألمي منك و إن شئت كان حالا فتعلقت بمحذوف حتى كأنه قال يا ويلنا كائنا من بعثنا فجاز أن يكون حالا منه كما جاز أن يكون خبرا عنه في مثل قول الأعشى: (قالت هريرة لما جئت زائرها / ويلي عليك و ويلي منك يا رجل) و ذلك أن الحال ضرب من الخبر و أما من في قوله «مِنْ مَرْقَدِنا» فمتعلقة بنفس البعث؛
و أما هبنا فيمكن أن يكون هب لغة في أهب و يمكن أن يكون على معنى هب بنا أي أيقظنا ثم حذف حرف الجرب فوصل الفعل.
[۴] . الجمهور: و مَنْ بَعَثَنا: من استفهام، و بعث فعل ماض، و علي، و ابن عباس، و الضحاك، و أبو نهيك: مِن حرف جر، و بَعْثِنا مجرور به.
[۵] . قالُوا يا وَيْلَنا و قرئ «يا ويلتنا» مَنْ بَعَثَنا مِنْ مَرْقَدِنا و قرئ «من أهبنا» من هب من نومه إذا انتبه و من هبنا بمعنى أهبنا، و فيه ترشيخ و رمز و إشعار بأنهم لاختلاط عقولهم يظنون أنهم كانوا نياما، و مَنْ بَعَثَنا و «من هبنا» على من الجارة و المصدر، و سكت حفص وحده عليها سكتة لطيفة و الوقف عليها في سائر القراءات حسن.
[۶] در محاسن با سند زیر آورده است: عَنِ الْوَشَّاءِ عَنْ مُثَنَّى بْنِ الْوَلِيدِ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع يَقُولُ كَانَ فِي خُطْبَةِ أَبِي ذَرٍّ رَحِمَهُ اللَّهُ.
[۷] . اللَّهُ يَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حينَ مَوْتِها وَ الَّتي لَمْ تَمُتْ في مَنامِها فَيُمْسِكُ الَّتي قَضى عَلَيْهَا الْمَوْتَ وَ يُرْسِلُ الْأُخْرى إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى.
بازدیدها: ۱۶۶
با سلام
ضرب المثل : واي به كاري كه نسازد خدا
با سلام
قيامت، روز حسرت كفّار است. (تفسير نور، ج۹، ص۵۴۸)
روز حسرت تی عالمانی که منکر مهدی ع بودند و منکر جنگ های حق علیه باطل
فقط مختص کفار نیست همه اقشار منکرین مسلمین و غیره
با سلام
ضرب المثل : واي به كاري كه نسازد خدا . مراقب باش دیر نشه گریه برای شیری که ریخته فایده ای ندارد.