11 ذیالقعده ۱۴۳۹
ترجمه
آنان در آنجا میوهای [عالی و مطبوع] در اختیار دارند و برایشان مهیاست آنچه درخواست کنند.
اختلاف قرائت[۱]
نکات ادبی
فاكِهَةٌ
«فاکهة» به معنای میوه، از ماده «فکه» است که این ماده در اصل بر طیب خاطر و دلپسندی و یا خوش طبع بودن دلالت میکند و در ذیل آیه ۵۵ همین سوره دربارهاش توضیح داده شد.
جلسه ۸۰۴ ماده «فکه» در اصل بر طیب خاطر و دلپسندی (معجم المقاييس اللغة، ج۴، ص۴۴۶) و یا خوش طبع بودن (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج۹، ص۱۳۱) دلالت میکند.
یدَّعُونَ
قبلا بیان شد که ماده «دعو» در اصل به معنای «متمایل شدن به جانب کسی با کلام» ویا «خواستن چیزی با توجه و میل به آن» و معادل کلمات فارسی «دعوت کردن و خواندن» است. به تعبیر دیگر، دعا همان ندا دادن است با این تفاوت که «ندا دادن» عموما با صدای بلند است، اما دعا میتواند با صدای بلند یا آهسته (نجوی) باشد. مصدر «دَعْوَی» هم به معنای «ادعا کردن» به کار میرود (فَما كانَ دَعْواهُمْ إِذْ جاءَهُمْ بَأْسُنا؛ اعراف/۵) و هم به معنای «دعا کردن» (وَ آخِرُ دَعْواهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ؛ يونس/۱۰).
جلسه ۳۱۷ http://yekaye.ir/al-hajj-22-12/
فعل «یدَّعُونَ» در اصل از باب افتعال (اِدتَعَوَ) بوده که بعد از اعلال و ادغعام به صورت «ادَّعی یَدّعی» درآمده است و غالبا آن را به معنای آرزو (تمنی) دانستهاند (أبوعبيده، به نقل از مجمعالبیان، ج۸، ص۶۷۲؛ لسان العرب، ج۱۴، ص۲۶۰) مصدر آن یعنی «ادعاء» در فارسی نیز رایج است. درباره آن در تدبر ۲ توضیحات بیشتری خواهد آمد.
حدیث
۱) در جلسه قبل، حدیث۲ امام باقر ع از رسول الله ص مطالبی را در وصف بهشتیان نقل کردند.
در فراز دیگری از آن روایت، رسول الله فرمودند:
و میوهها بدانها نزدیک است و این همان سخن خداوند است که «و سايههای [درختان] آن بدانها نزديك، و ميوههایش [برای چیدن] در اختیار است» (انسان/۱۴) و مومن از نزدیک هر نوع میوهای را که دلش بخواهد با دهانش میچیند در حالی که بر جای خود تکیه زده؛ و همانا انواع میوهها به ولیّ خدا می گویند: ای ولیّ خدا، مرا قبل از بقیه نوش جان کن …
الكافي، ج۸، ص۹۹
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْحَاقَ الْمَدَنِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص سُئِلَ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ …
وَ الثِّمَارُ دَانِيَةٌ مِنْهُمْ وَ هُوَ قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ «وَ دانِيَةً عَلَيْهِمْ ظِلالُها وَ ذُلِّلَتْ قُطُوفُها تَذْلِيلًا» مِنْ قُرْبِهَا مِنْهُمْ يَتَنَاوَلُ الْمُؤْمِنُ مِنَ النَّوْعِ الَّذِي يَشْتَهِيهِ مِنَ الثِّمَارِ بِفِيهِ وَ هُوَ مُتَّكِئٌ وَ إِنَّ الْأَنْوَاعَ مِنَ الْفَاكِهَةِ لَيَقُلْنَ لِوَلِيِّ اللَّهِ يَا وَلِيَّ اللَّهِ كُلْنِي قَبْلَ أَنْ تَأْكُلَ هَذَا قَبْلِي …
۲) در پایان روایتی که امام باقر ع توصیفاتی از بهشت را از زبان رسول الله نقل کردند (روایت قبل)، خود امام باقر ع ادامه میدهند:
اما بهشتهایی که در قرآن آمده عبارتند از بهشت عدن و بهشت فردوس و بهشت نعیم و بهشت مأوی.
سپس فرمود: و خداوند را بهشتهایی است که در این بهشتها پیچیده شده؛ و همانا از آنِ مومن است از این بهشتها، آنچه که دوست داشته باشد و بخواهد؛ و در آنها هر گونه که بخواهند متنعم میشوند و هنگامی که مومن چیزی را بخواهد یا همین که بدان میل داشته باشد، همین مقدار کافی است که وقتی که دلش خواست بگوید «سبحانک اللهم» که به محض اینکه این را گفت خدمتکاران آنچه دلش میخواهد را برایش بیاورند بدون اینکه از آنها درخواست کرده باشد و یا بدانها دستور داده باشد؛ و این همان سخن خداوند است که فرمود «دعای [= درخواستِ] آنان در آنجا «سبحانك اللّهم» [خدايا! تو پاك و منزّهى] میباشد و تحیت [احوالپرسی]شان در آنجا «سلام» است» (یونس/۱۰) یعنی آن خدمتکاران؛ «و پايان دعای [= درخواستِ] آنان اين است كه «الحمد للَّه رب العالمين» [ستايش ويژه پروردگار جهانهاست]». (یونس/۱۰) مقصود این است که هنگامی که به هر لذتی از لذایذ بهشتی دست مییابند در پایان خداوند عز و جل را سپاس میگویند؛ و اما اینکه فرمود «آنان برایشان روزی معلومی هست» یعنی خدمتکارانشان آن [دلخواه آنان] را می دانند وبرای این اولیاء الله، قبل از اینکه درخواستشان را مطرح کنند، میآورند؛ و اما اینکه فرمود «میوههایی، در حالی که مورد اکراماند» همانا آنان در بهشت میل به چیزی پیدا نمیکنند مگر اینکه به واسطه آن اکرام میشوند [با احترام هر چیزی در اختیارشان قرار میگیرند].
الكافي، ج۸، ص۱۰۰
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْحَاقَ الْمَدَنِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص سُئِلَ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ … قَالَ ثُمَّ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع:
أَمَّا الْجِنَانُ الْمَذْكُورَةُ فِي الْكِتَابِ فَإِنَّهُنَّ جَنَّةُ عَدْنٍ وَ جَنَّةُ الْفِرْدَوْسِ وَ جَنَّةُ نَعِيمٍ وَ جَنَّةُ الْمَأْوَی.
قَالَ وَ إِنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ جِنَاناً مَحْفُوفَةً بِهَذِهِ الْجِنَانِ وَ إِنَّ الْمُؤْمِنَ لَيَكُونُ لَهُ مِنَ الْجِنَانِ مَا أَحَبَّ وَ اشْتَهَی يَتَنَعَّمُ فِيهِنَّ كَيْفَ يَشَاءُ؛ وَ إِذَا أَرَادَ الْمُؤْمِنُ شَيْئاً أَوِ اشْتَهَی إِنَّمَا دَعْوَاهُ فِيهَا إِذَا أَرَادَ أَنْ يَقُولَ «سُبْحَانَكَ اللَّهُمَّ». فَإِذَا قَالَهَا تَبَادَرَتْ إِلَيْهِ الْخَدَمُ بِمَا اشْتَهَی مِنْ غَيْرِ أَنْ يَكُونَ طَلَبَهُ مِنْهُمْ أَوْ أَمَرَ بِهِ؛ وَ ذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ «دَعْواهُمْ فِيها سُبْحانَكَ اللَّهُمَ وَ تَحِيَّتُهُمْ فِيها سَلامٌ» يَعْنِي الْخُدَّامَ قَالَ «وَ آخِرُ دَعْواهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ» يَعْنِي بِذَلِكَ عِنْدَ مَا يَقْضُونَ مِنْ لَذَّاتِهِمْ مِنَ الْجِمَاعِ وَ الطَّعَامِ وَ الشَّرَابِ يَحْمَدُونَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ عِنْدَ فَرَاغَتِهِمْ؛ وَ أَمَّا قَوْلُهُ أُولئِكَ لَهُمْ رِزْقٌ مَعْلُومٌ قَالَ يَعْلَمُهُ الْخُدَّامُ فَيَأْتُونَ بِهِ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ قَبْلَ أَنْ يَسْأَلُوهُمْ إِيَّاهُ؛ وَ أَمَّا قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ «فَواكِهُ وَ هُمْ مُكْرَمُونَ» قَالَ فَإِنَّهُمْ لَا يَشْتَهُونَ شَيْئاً فِي الْجَنَّةِ إِلَّا أُكْرِمُوا بِهِ.[۲]
تدبر
۱) «لَهُمْ فیها فاكِهَةٌ وَ لَهُمْ ما یدَّعُونَ»
در آیه قبل درباره اینکه بهشتیان زیر سایههایی بر تختهای مجلل تکیه زدهاند سخن گفت. طبیعتا این سایهها، سایههای درختان بهشتی است؛ و در جایی که درخت هست، اولین چیزی که انسان دلش میخواهد استفاده از میوههای طبیعی درختان است؛ احتمالا به همین مناسبت است که در این آیه، ابتدا از اینکه میوه در اختیارشان است سخن گفت، و سپس به اینکه اساساً هر چیزی که دلشان بخواهد برایشان مهیاست اشاره کرد.
۲) «لَهُمْ فیها فاكِهَةٌ»
ظاهرا تنکیر «فاکهة» (نکره آوردن آن) ، تنکیرِ تعظیم است؛ یعنی نشاندهنده عظمت و اهمیت آن است؛ یعنی ظاهرا میخواهد اشاره کند به میوهای بسیار خاص و مطبوع، که بقدری مطبوع و دلپسند است که نمیتوان توصیفش کرد و لذا به صورت نکره بدان اشاره میشود.
۳) «لَهُمْ ما یدَّعُونَ»
مقصود از «ما یدّعون» چیست؟
الف. «یدّعون» به معنای «یتمنون» (آرزو دارند) است؛ وقتی عرب میگوید «اِدَّعِ لی ما شئت» یعنی «تَمَنَّ علیّ» (آرزویت را از من بخواه) (ابوعبیده، به نقل مجمع البيان، ج۸، ص۶۷۱؛ أنوار التنزيل (بیضاوی)، ج۴، ص۲۷۱ )
ب. این کلمه از «دعا» گرفته شده و بدین معناست که هرچه دعا کند برایشان برآورده میشود. (زجاج، به نقل مجمع البيان، ج۸، ص۶۷۱)
ج. چون ماده «دعا» به باب افتعال رفته، به معنای مطاوعه و پذیرش است؛ یعنی «دعا و درخواست را برای خود قرار دادن» (أنوار التنزيل، ج۴، ص۲۷۱)
د. به همان معنای «ادعا کردن» است، چرا که در آنجا هرکس هر چیزی را ادعا کند، ادعایش به حکم خداست؛ چرا که خداوند ذات آنان را مهذب فرموده، و جز آنچه برایشان نیکوست ادعا نکنند. (به نقل مجمع البيان، ج۸، ص۶۷۱)
ه. میتواند به معنای «تداعی» باشد؛ (أنوار التنزيل، ج۴، ص۲۷۱) یعنی هر چه در ذهنشان تداعی شود در دم برایشان حاضر میشود! (حدیث۲)
و. به معنای آن چیزهایی است که در دنیا دعا و از خداوند درخواست میکردند که در بهشت بدانها بدهد؛ یعنی آیه میفرماید هر چیزی که در دنیا از نعمتهای بهشتی دعا و درخواست کرده بودند در آنجا بدانها داده میشود. (أنوار التنزيل، ج۴، ص۲۷۱)
ز. …
۴) «لَهُمْ ما یدَّعُونَ»
در بهشت محدوديّت نيست. (تفسير نور، ج۹، ص۵۵۰)
۵) «لَهُمْ ما یدَّعُونَ»
در بهشت هر چیزی که فرد بخواهد برایش مهیاست.
شبهه
میدانیم که افراد در بهشت در مراتب گوناگون هستند و کسی نمیتواند به مرتبه بالاترش برود. (جلسه قبل، حدیث۳).
پس چگونه است که اینجا میفرماید هرکس هرچه دلش بخواهد برایش مهیاست؟ آیا اگر آنها بخواهند جایگاهشان در مرتبه بالاتر باشد، می توانند؟
چند پاسخ بدین سوال میتوان داد:
الف. آنها به نحوی هستند که درخواست مقام بالاتر در آنان پیدا نمیشود، چون خواستن هر چیز، متفرع بر داشتن درکی از آن است؛ و چون آن مرتبه بالاتر از آنان است، اصلا درکی از آن ندارند؛ از این رو، اگرچه چهبسا افراد مرتبه بالاتر با آنان حشر و نشری داشته باشند و بفهمند که از اینان بالاترند (جلسه قبل، حدیث۳) اما خود اینان متوجه بالاتر بودن آنان نمیشوند.
ب. این که هرکس وضع متعینی دارد در ابتدای ورود در بهشت است؛ اما بعید نیست که در بهشت هم رشدی – البته متناسب با اقتضائات بهشتی، نه همچون رشد دنیوی، که نتیجه عمل اختیاری دنیوی است – برای انسان فرض داشته باشد.[۳]
ج. …
بازدیدها: ۹۶
«لَهُمْ ما یدَّعُونَ»
با توجه به مراحل مختلف تنعم الهی در بهشت که در آیات مربوطه قبلی برشمرده شده است این مراحل تنعم برای سابقون میوه ها ،گوشت پرندگان و حور عین ولی برای اهل یمین میوه ها و عربا اترابا در نظر گرفته شده پس ما یدَّعُونَ میتواند درخواست مرحله بعد از پذیرایی با میوه باشد که برای سابقون به صورت گوشت پرندگان و حور عین ولی برای اهل یمین عربا اترابا باشد