۱۹ ذیالقعده ۱۴۳۹
ترجمه
این همان جهنمی است که همواره به شما وعده میدادند؛
حدیث
۱) از امام باقر ع روایت شده است که:
همانا رسول الله ص هنگامی که به آسمان سیر داده شد، بر هیچ مخلوقی از مخلوقات خداوند عبور نکرد مگر اینکه آنچه از خندهرویی و لطف و سرور دوست داشت، از او دید، تا اینکه به مخلوقی از خلایق رسید که به ایشان توجهی نکرد و با ایشان سخنی نگفت و او را رویترشکرده و عبوس یافت.
پیامبر فرمود: جبرئیل! بر هیچ مخلوقی از خلایق عبور نکردم مگر اینکه خندهرویی و لطف و سروری از او دیدم؛ غیر از این! این کیست؟
جبرئیل گفت: این «مالک»، نگهبان و خزانهدار جهنم است و پروردگارش او را چنین آفریده است.
فرمود: میخواهم که از او بخواهی که جهنم را به من نشان دهد.
جبرئیل به او گفت: این حضرت محمد ص پیامبر خدا ص است و از من خواسته که از تو درخواست کنم که جهنم را به او نشان دهی. پس او فرازی از جهنم را برای ایشان نمایان ساخت و ایشان آن را دیدند. و از وقتی که آن را دیدند تا زمانی که خداوند عز و جل ایشان را قبض روح کرد، دیگر خنده از چهرهشان رخت بربست!
الأمالي( للصدوق)، ص۶۰۰
حَدَّثَنَا أَبِي رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بُكَيْرٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ الْبَاقِرِ قَالَ:
إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ حَيْثُ أُسْرِيَ بِهِ إِلَى السَّمَاءِ لَمْ يَمُرَّ بِخَلْقٍ مِنْ خَلْقِ اللَّهِ إِلَّا رَأَى مِنْهُ مَا يُحِبُّ مِنَ الْبِشْرِ وَ اللُّطْفِ وَ السُّرُورِ بِهِ حَتَّى مَرَّ بِخَلْقٍ مِنْ خَلْقِ اللَّهِ فَلَمْ يَلْتَفِتْ إِلَيْهِ وَ لَمْ يَقُلْ لَهُ شَيْئاً فَوَجَدَهُ قَاطِباً عَابِساً.
فَقَالَ يَا جَبْرَئِيلُ مَا مَرَرْتُ بِخَلْقٍ مِنْ خَلْقِ اللَّهِ إِلَّا رَأَيْتُ الْبِشْرَ وَ اللُّطْفَ وَ السُّرُورَ مِنْهُ إِلَّا هَذَا فَمَنْ هَذَا؟
قَالَ هَذَا مَالِكٌ خَازِنُ النَّارِ وَ هَكَذَا خَلَقَهُ رَبُّهُ.
قَالَ فَإِنِّي أُحِبُّ أَنْ تَطْلُبَ إِلَيْهِ أَنْ يُرِيَنِي النَّارَ.
فَقَالَ لَهُ جَبْرَئِيلُ إِنَّ هَذَا مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ قَدْ سَأَلَنِي أَنْ أَطْلُبَ إِلَيْكَ أَنْ تُرِيَهُ النَّارَ. قَالَ فَأَخْرَجَ لَهُ عُنُقاً مِنْهَا فَرَآهَا فَلَمَّا أَبْصَرَهَا لَمْ يَكُنْ ضَاحِكاً حَتَّى قَبَضَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ.[۱]
۲) در فرازی از دعایی که امام سجاد ع بعد از نماز شب خود میخواندند آمده است:
خدایا! به تو پناه میبرم از آتشی که آن را بر کسی که راه عصیانت را در پیش گیرد غلیظ و شدید کردهای؛ و هر که را که از مسیر رضایت تو منحرف شود بدان تهدید نمودهای؛
از آن آتشی که نورش ظلمت است، و سهل و آسانش دردناک، دورش نزدیک است؛
از آن آتشی که این شعلهاش آن شعله را میبلعد و این سویش بر آن سو میغُرّد؛
از آن آتشی که استخوانها را پودر میکند و به اهل خود آبی بس جوشان میچشاند؛
از آن آتشی که بر کسی که نزدش گریه و زاری کند امان ندهد، و بر کسی که از او تقاضای مدارا کند، رحم نکند، و بر کسی که در مقابلش خشوع کند و تسلیمش شود هم اندکی تخفیف روا ندارد؛ و بر ساکنان خویش با سوزانندهترین چیزی که از عذاب دردناک و مواخذه شدید نزدش هست مواجه شود؛
و به تو پناه میبرم از عقربهایش که دهانشان را باز کردهاند، و از مارهایش که با نیش زهرآگینشان آسیب میزنند، و از نوشیدنیاش که امعاء و احشای ساکنان خویش را تکه تکه میکند، و دلهایشان را برمیکَند؛ و از تو میخواهم که مرا به آنچه انسان را از آن دور میکند و آن را به عقب میراند هدایت کنی! ..
الصحيفة السجادية، (دعاء ۳۲)
(وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ بَعْدَ الْفَرَاغِ مِنْ صَلَاةِ اللَّيْلِ لِنَفْسِهِ فِي الِاعْتِرَافِ بِالذَّنْبِ)
اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنْ نَارٍ تَغَلَّظْتَ بِهَا عَلَى مَنْ عَصَاكَ، وَ تَوَعَّدْتَ بِهَا مَنْ صَدَفَ عَنْ رِضَاكَ، وَ مِنْ نَارٍ نُورُهَا ظُلْمَةٌ، وَ هَيِّنُهَا أَلِيمٌ، وَ بَعِيدُهَا قَرِيبٌ، وَ مِنْ نَارٍ يَأْكُلُ بَعْضَهَا بَعْضٌ، وَ يَصُولُ بَعْضُهَا عَلَى بَعْضٍ؛ وَ مِنْ نَارٍ تَذَرُ الْعِظَامَ رَمِيماً، وَ تَسقِي أَهْلَهَا حَمِيماً، وَ مِنْ نَارٍ لَا تُبْقِي عَلَى مَنْ تَضَرَّعَ إِلَيْهَا، وَ لَا تَرْحَمُ مَنِ اسْتَعْطَفَهَا، وَ لَا تَقْدِرُ عَلَى التَّخْفِيفِ عَمَّنْ خَشَعَ لَهَا وَ اسْتَسْلَمَ إِلَيْهَا تَلْقَى سُكَّانَهَا بِأَحَرِّ مَا لَدَيْهَا مِنْ أَلِيمِ النَّكَالِ وَ شَدِيدِ الْوَبَالِ؛ وَ أَعُوذُ بِكَ مِنْ عَقَارِبِهَا الْفَاغِرَةِ أَفْوَاهُهَا، وَ حَيَّاتِهَا الصَّالِقَةِ بِأَنْيَابِهَا، وَ شَرَابِهَا الَّذِي يُقَطِّعُ أَمْعَاءَ وَ أَفْئِدَةَ سُكَّانِهَا، وَ يَنْزِعُ قُلُوبَهُمْ، وَ أَسْتَهْدِيكَ لِمَا بَاعَدَ مِنْهَا، وَ أَخَّرَ عَنْهَا.
۳) روایت شده است که:
یکبار جبرئیل زمانی نزد رسول خدا ص آمد که غالبا در آن موقع نمیآمد؛ نزدیک ظهر و در حالی که رنگش پریده بود نزد رسول الله ص آمد به نحوی که رسول الله حِسّ و جِسّ او را میشنید، چیزی را تاکنون از او ندیده و نشنیده بود. رسول خدا ص فرمود: جبرئیل! چه شده که میبینمت امروز زمانی آمدهای غالبا در این موقع نمیآمدی؛ و حِسّ و جِسّی از تو میشنوم، که تاکنون نشنیده بودم؟!
گفت: محمد! من در حالی آمدم که خداوند دستور داد و دمندههای آتش [جهنم] بر آتش [جهنم] قرار گرفت [تا آن را چنانکه باید و شاید شعلهور سازد] . به همان کسی که تو را به حق برانگیخت از آن زمان که آفریده شدم [یا: از آن زمان که آتش آفریده شد] من چنین چیزی نشنیده بودم!
حضرت فرمود: جبرئیل! برایم از آتش جهنم بگو و مرا از آن بترسان!
گفت: محمد! خداوند عز و جل آتش را آفرید آن هنگام که آفرید، سپس هزار سال در آن دمید تا سیاه شد، پس آن آتش سیاه و ظلمانی است، چنانکه شعلههایش نوری نمیدهد و لهیبش خاموشی نگیرد؛ اگر به اندازه سر سوزنی از آن بر اهل زمین وارد شود، همه را تا به آخر میسوزاند؛ و اگر شخصی در جهنم وارد شود و سپس از آن خارج شود اهل زمین هنگامی که او را ببینند، از دیدن آنچه بر سر او آمده همگی بمیرند، و اگر حلقهای از زنجیرهای آن که خداوند در کتابش از آن یاد کرده (الحاقه/۳۲) بر روی همه کوههای دنیا گذاشته شود، تمام کوهها ذوب شود چنانکه به سطح زمین برسد [= سطح زمین صاف، و خالی از پستی و بلندی شود] و از [حرارت آن] هرگز کم نشود؛ اگر جامهای از جامههای اهل جهنم بین آسمان و زمان آویزان گردد، اهل زمین از شدت بوی متعفنِ آن خواهند مرد؛
پس رسول خدا ص فرمود: جبرئیل! بس کن که دیگر تحملش را ندارم و [اگر ادامه دهی] قالب تهی خواهم کرد؛ آنگاه به زانو افتاد و شروع به گریستن کرد.
جبرئیل گفت: تو چرا میگریی در حالی که تو در پیشگاه خداوند آن جایگاهی را داری که داری؟!
فرمود: چرا نگریم در حالی که من سزاوارترین کس هستم به گریستن؛ چرا که میترسم که مبادا بر آن حالی که بر آن صبح کردن، نمانم! [یعنی درست است که این جایگاه را دارم، اما این به لطف و عنایت خداست و اگر خدا لحظهای عنایتش را بردارد چیزی برایم نخواهد ماند.]
پس هر دو با هم گرسیتند تا اینکه فرشتهای از آسمان آن دو را ندا داد: همانا خداوند شما دو تا را ایمن کرد از اینکه عصیانی کنید که شما را به خاطر آن عذاب کند.
الدروع الواقية، ص۲۷۲-۲۷۳
قَالَ أَبُو مُحَمَّدٍ جَعْفَرُ بْنُ أَحْمَدَ الْقُمِّيُّ فِي كِتَابِ زُهْدِ النَّبِيِّ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَ آلِهِ، حَدَّثَنَا الشَّرِيفُ أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ الْعَلَوِيُّ رَحِمَهُ اللَّهُ، قَالَ:حَدَّثَنِي عَلِيُّ بْنُ الْحَسَنِ شَاذَانَ، حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحَسَنِ، حَدَّثَنَا أَبِي، حَدَّثَنَا أَبُو حَفْصٍ، حَدَّثَنَا عِصْمَةُ بْنُ الْفَضْلِ، حَدَّثَنَا يَحْيَى، عَنْ يُوسُفَ بْنِ زِيَادٍ، عَنْ عَبْدِ الْمَلِكِ بْنِ الْأَصْبَهَانِيِّ، عَنِ الْحَسَنِ قَالَ: جَاءَ جَبْرَئِيلُ إِلَى النَّبِيِّ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فِي سَاعَةٍ مَا كَانَ يَأْتِيهِ فِيهَا، فَجَاءَهُ عِنْدَ الزَّوَالِ وَ هُوَ مُتَغَيِّرُ اللَّوْنِ، وَ كَانَ النَّبِيُّ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَسْمَعُ حِسَّهُ وَ جِرْسَهُ، فَلَمْ يَسْمَعْهُ يَوْمَئِذٍ، فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: «يَا جَبْرَئِيلُ مَا لِي أَرَاكَ جِئْتَنِي فِي سَاعَةٍ مَا كُنْتَ تَجِيئُنِي فِيهَا، وَ أَرَى لَوْنَكَ مُتَغَيِّراً، وَ كُنْتُ أَسْمَعُ حِسَّكَ وَ جِرْسَكَ وَ لَمْ أَسْمَعْهُ الْيَوْمَ»؟
فَقَالَ: «إِنِّي جِئْتُ حِينَ أَمَرَ اللَّهُ بِمَنَافِخِ النَّارِ فَوُضِعَتْ عَلَى النَّارِ، وَ الَّذِي بَعَثَكَ بِالْحَقِّ نَبِيّاً مَا سَمِعْتُ مُنْذُ خُلِقت النَّار»
قَالَ: «يَا جَبْرَئِيلُ (أَخْبِرْنِي) عَنِ النَّارِ وَ خَوِّفْنِي بِهَا».
فَقَالَ: «إِنَّ اللَّهَ خَلَقَ النَّارَ حِينَ خَلَقَهَا فَأَبْرَأَهَا فَأَوْقَدَ عَلَيْهَا أَلْفَ عَامٍ حَتَّى اسْوَدَّتْ، فَهِيَ سَوْدَاءُ مُظْلِمَةٌ لَا يُضِيءُ (جَمْرُهَا وَ لَا يَنْطَفِي لَهَبُهَا) . وَ الَّذِي بَعَثَكَ بِالْحَقِّ نَبِيّاً، لَوْ أَنَّ مِثْلَ خَرْقِ الْإِبْرَةِ خَرَجَ مِنْهَا عَلَى أَهْلِ الْأَرْضِ لَاحْتَرَقُوا من عَنْ آخِرِهِمْ، وَ لَوْ أَنَّ رَجُلًا أُدْخِلَ جَهَنَّمَ ثُمَّ أُخْرِجَ مِنْهَا لَمَاتَ أَهْلُ الْأَرْضِ جَمِيعاً حِينَ يَنْظُرُونَ إِلَيْهِ لِمَا يَرَوْنَ بِهِ، وَ لَوْ أَنَّ ذِرَاعاً مِنَ السِّلْسِلَةِ الَّتِي ذَكَرَ اللَّهُ فِي كِتَابِهِ وُضِعَتْ عَلَى جَمِيعِ جِبَالِ الدُّنْيَا لَذَابَتْ مِنْ عِنْدِ آخِرِهَا حَتَّى تَبْلُغَ الْأَرْضَ ثُمَّ مَا اسْتَقَلَّتْ أَبَداً، وَ لَوْ أَنَّ بَعْضَ خُزَّانِ جَهَنَّمَ التِّسْعَةَ عَشَرَ نَظَرَ إِلَيْهِ أَهْلُ الْأَرْضِ لَمَاتُوا حِينَ يَنْظُرُونَ إِلَيْهِ مِنْ تَشَوُّهِ خَلْقِهِ، وَ لَوْ أَنَّ ثَوْباً مِنْ ثِيَابِ أَهْلِ جَهَنَّمَ عُلِّقَ بَيْنَ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ لَمَاتَ أَهْلُ الْأَرْضِ مِنْ نَتْنِ رِيحِهِ».
فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ: «حَسْبُكَ يَا جَبْرَئِيلُ، لَا أَتَصَدَّعُ فَأَمُوتُ» وَ أَكَبَّ وَ أَطْرَقَ يَبْكِي.
فَقَالَ جَبْرَئِيلُ: «لِمَا ذَا تَبْكِي وَ أَنْتَ مِنَ اللَّهِ بِالْمَكَانِ الَّذِي أَنْتَ بِهِ؟».
قَالَ: «وَ مَا مَنَعَنِي أَلَّا أَبْكِيَ وَ أَنَا أَحَقُّ بِالْبُكَاءِ، أَخَافُ أَلَّا أَكُونَ عَلَى الْحَالِ الَّتِي أَصْبَحْتُ عَلَيْهَا».
فَلَمْ يَزَالا يَبْكِيَانِ حَتَّى نَادَاهُمَا مَلَكٌ مِنَ السَّمَاءِ: «يَا جَبْرَئِيلُ وَ يَا مُحَمَّدُ، إِنَّ اللَّهَ قَدْ آمَنَكُمَا مِنْ أَنْ تَعْصِيَا فَيُعَذِّبَكُمَا»[۲]
تدبر
۱) «هذِهِ جَهَنَّمُ الَّتی كُنْتُمْ تُوعَدُونَ»
خداوند در قرآن کریم فقط وعده عذاب جهنم را نداده است؛
بلکه از اینکه این وعده در مورد عدهای محقق میشود و به آنها یادآوری میشود که «این همان جهنمی است که به شما وعده میدادند» نیز خبر داده است.
پس،
جهنم یک واقعیت قطعیالوقوع است؛ و این گونه نیست که “امکان داشته باشد که جهنمی در کار نباشد، چون عمل نکردن به وعید، قبیح نیست”!
نکته تخصصی کلامی
در علم کلام و در بحث از حسن و قبح عقلی، بیان میشود که «عمل نکردن به وعده قبیح است؛ اما عمل نکردن به وعید قبیح نیست.» مراد این است که اگر کسی وعده پاداش نیکو بدهد و آن را انجام ندهد، کار ناشایستی کرده،و قطعا خداوند چنین نمیکند؛ و از این جهت قطعا بهشت را در پاداش نیکوکاران خواهد داد؛
اما اگر کسی وعده عقاب و مجازات بدهد، اما هنگامی که موعدش شد، مجازات نکند، بلکه از حق خود بگذرد و شخص خاطی را مورد عفو قرار دهد، این کار ناشایستی نیست.
برخی بر همین اساس، نتیجه گرفتهاند که درست است که خداوند وعده جهنم داده، اما چون رحمتش بسیار زیاد است، احتمال زیاد در قیامت از این وعده صرف نظر میکند و کسی را به جهنم نمیبَرَد!
آیاتی مانند آیه حاضر به صراحت این دیدگاه را مردود اعلام میکند، چرا که در این آیات، دیگر بحث «وعید» نیست که بگوییم اگر به وعید عمل نکند قبیح نیست، بلکه بحث خبر دادن است: خبر دادن از کسانی که به جهنم میافتند و بدانان یادآوری میشود این وعده و هشداری که در دنیا بدانان داده شد.
ضمنا اینکه رحمت گسترده خداوند منافاتی با عذاب کردن او ندارد بارها اشاره شد (از جمله در آیات ۱۱[۳] و ۱۵[۴] و ۲۳[۵] و ۵۲[۶] همین سوره)؛ و تفصیل این مطلب در جلسه ۳۲۵، تدبر ۱ گذشت: http://yekaye.ir/al-hajj-22-20/
۲) «هذِهِ جَهَنَّمُ الَّتی كُنْتُمْ تُوعَدُونَ»
چرا از تعبیر «كُنْتُمْ تُوعَدُونَ» استفاده کرد و صرفا نفرمود «تُوعَدُونَ»؟
الف. قبلا بیان شد که وقتی فعل کان همراه فعلی میآید دلالت بر استمرار و رویه بودن آن فعل میکند.
در واقع، میخواهد نشان دهد که این جهنم، مطلبی است که بارها و بارها توسط پیامبران و دعوتکنندگان دینهای الهی به آنان هشدار داده شده بود. (المیزان، ج۱۷، ص۱۰۳)
به تعبیر دیگر خداوند بر دوزخيان اتمام حجت نموده و پيوسته خطر دوزخ را به آنان ابلاغ كرده است (تفسیر نور، ج۹، ص۵۵۳) تا جای هیچ گونه عذر و بهانهای نماند که مثلا کسی بگوید «ما فقط یکی دوبار این را شنیدیم و فراموش کردیم» و مانند آن.
ب. …
۳) «هذِهِ جَهَنَّمُ الَّتی كُنْتُمْ تُوعَدُونَ»
مرجع ضمیر «هذه: این» چیست؟
الف. همین جهنم؛ و کاربرد ضمیر اشاره «این» در آن موقف، نشان میدهد که جهنم در آن روز کاملا در مقابل آنان حاضر است (المیزان، ج۱۷، ص۱۰۳) و دیگر هیچ راه فراری برایشان نمانده است و امیدشان کاملا قطع میَود؛ همان که در جای دیگر فرمود «وَ رَأَى الْمُجْرِمُونَ النَّارَ فَظَنُّوا أَنَّهُمْ مُواقِعُوها وَ لَمْ يَجِدُوا عَنْها مَصْرِفا: و مجرمان آتش (دوزخ) را مىبينند، پس مىدانند كه حتما در آن وارد شدنى هستند و هيچ راه بازگشتى از آن نمىيابند» (کهف/۵۳)
ب. چهبسا مرجع ضمیر، «ضلالت»ی باشد که در آیه قبل بیان شد؛ و مراد این باشد که حقیقت و باطنِ ضلالت و گمراهیای که در دنیا بدان مبتلا شدید، همین جهنمی است که شما را بدان تهدید میکردند.
ج. …
[۱] . در بحار الأنوار، ج۸، ص۲۸۴، از كتاب حسين بن سعيد و النوادر به نقل از ابْنُ أَبِي عُمَيْرٍ عَنِ ابْنِ بُكَيْرٍ ممثل این روایت شده است و در آن چنین تعبیر شده: «وَ قَدْ سَأَلَنِي أَنْ أَسْأَلَكَ أَنْ تُرِيَهَا إِيَّاهُ قَالَ فَكَشَفَ لَهُ طَبَقاً مِنْ أَطْبَاقِهَا قَالَ فَمَا افْتَرَّ رَسُولُ اللَّهِ ص ضَاحِكاً حَتَّى مَاتَ.»
[۲] . این روایت با اندک تفاوتی در عبارات از قول امام صادق ع نیز از پیامبر ص روایت شده است که آن نقل را در جلسه ۳۲۷ ، حدیث۱ ذکر کردیم: http://yekaye.ir/al-hajj-22-22/
[۳] . جلسه ۷۵۸، تدبر۵ http://yekaye.ir/ya-seen-36-11/
[۴] . جلسه ۷۶۲، تدبر۶ http://yekaye.ir/ya-seen-36-15/
[۵] . جلسه ۷۷۰، تدبر۲ http://yekaye.ir/ya-seen-36-23/
[۶] . جلسه ۸۰۱، تدبر۵ http://yekaye.ir/ya-seen-36-52/
بازدیدها: ۶۳
سلام علیکم. خداوند خیر دنیا وآخرت نصیبتان کند. موفق وموید باشید