ترجمه
که تو –به لطف پروردگارت – مجنون نیستی.
شأن نزول
از ابنجریح روایت شده است که در مورد پیامبر ص میگفتند که شیطانی او را جنزده و دیوانه کرده است؛ پس این آیه نازل شد که: تو –به لطف پروردگارت – مجنون [= جنزده، دیوانه] نیستی.
الدر المنثور، ج۶، ص۲۵۰
أخرج ابن المنذر عن ابن جريج قال كانوا يقولون للنبي صلى الله عليه و آله و سلم إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ به شيطان فنزلت ما أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُون
حدیث
۱) عبدالواحد بن مختار انصاری از امام باقر ع روایت کرده که ایشان فرمودند:
عبدالواحد! اگر مردی صاحب نظر و رأی باشد، هرچه مردم دربارهاش بگویند ضرری به او نمیرساند حتی اگر بگویند که او دیوانه است؛ و ضرری به او نمیرسد حتی اگر [تنها] بر قله کوهی مشغول عبادت خدا باشد تا مرگش فرا رسد.
الكافي، ج۲، ص۲۴۵
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنِ ابْنِ بُكَيْرٍ عَنْ فُضَيْلِ بْنِ يَسَارٍ عَنْ عَبْدِ الْوَاحِدِ بْنِ الْمُخْتَارِ الْأَنْصَارِيِّ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع:
يَا عَبْدَ الْوَاحِدِ مَا يَضُرُّ رَجُلًا إِذَا كَانَ عَلَى ذَا الرَّأْيِ مَا قَالَ النَّاسُ لَهُ وَ لَوْ قَالُوا مَجْنُونٌ وَ مَا يَضُرُّهُ وَ لَوْ كَانَ عَلَى رَأْسِ جَبَلٍ يَعْبُدُ اللَّهَ حَتَّى يَجِيئَهُ الْمَوْتُ.
۲) روایت شده که پیامبر اکرم ص در حال عبور از جایی بود دید مردم دور شخصی جمع شدهاند که مبتلا به صرع است. سوال کرد: اینان برای چه جمع شدهاند؟
گفتند به خاطر دیوانهای که به صرع مبتلا شده است.
فرمود: این دیوانه نیست. آیا میخواهید شما را از کسی که واقعا دیوانه است آگاه کنم؟
گفتند: بله یا رسول الله!
فرمود: دیوانه واقعی کسی است که با ناز و تكبّر گام برمىدارد و با گوشه چشم به چپ و راست خود مىنگرد، و پهلوى را با شانه به اين سو و آن سو مىبرد. چنین کسی است که دیوانه است؛ اما این که جلوی شماست، صرفا فردی مبتلا [به بیماری] است.
معاني الأخبار، ص۲۳۸
حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ بْنِ إِسْحَاقَ الطَّالَقَانِيُّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ الْعَزِيزِ بْنُ يَحْيَى الْبَصْرِيُّ الْجَلُودِيُّ بِالْبَصْرَةِ قَالَ أَخْبَرَنَا أَبُو عَبْدِ اللَّهِ مُحَمَّدُ بْنُ زَكَرِيَّا الْجَوْهَرِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عُمَارَةَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَابِرِ بْنِ يَزِيدَ الْجُعْفِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الْبَاقِرِ ع قَالَ سَمِعْتُ جَابِرَ بْنَ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِيَّ يَقُولُ:
مَرَّ رَسُولُ اللَّهِ ص بِرَجُلٍ مَصْرُوعٍ وَ قَدِ اجْتَمَعَ عَلَيْهِ النَّاسُ يَنْظُرُونَ إِلَيْهِ فَقَالَ ص عَلَى مَا اجْتَمَعَ هَؤُلَاءِ فَقِيلَ لَهُ عَلَى مَجْنُونٍ يُصْرَعُ فَنَظَرَ إِلَيْهِ فَقَالَ مَا هَذَا بِمَجْنُونٍ أَ لَا أُخْبِرُكُمْ بِالْمَجْنُونِ حَقَّ الْمَجْنُونِ قَالُوا بَلَى يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ إِنَّ الْمَجْنُونَ حَقَّ الْمَجْنُونِ الْمُتَبَخْتِرُ فِي مِشْيَتِهِ النَّاظِرُ فِي عِطْفَيْهِ الْمُحَرِّكُ جَنْبَيْهِ بِمَنْكِبَيْهِ فَذَاكَ الْمَجْنُونُ وَ هَذَا الْمُبْتَلَى.
تدبر
۱) «ما أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُونٍ»
این آیه جواب قسمی است که در آیه قبل آمد. (مجمعالبیان، ج۱۰، ص۴۹۹)
خداوند قسم خورد به قلم، که ای پیامبر، تو الحمدلله مجنون نیستی.
پیامبر اکرم ص هنوز دعوتش را عمومی نکرده بود و فقط نماز میخواند (شان نزول جلسه قبل) او را دیوانه خواندند (قلم/۵۱).
ثمره اخلاقی
کسی که میخواهد در راه خدا گام بردارد، حتی اگر بهترین انسانها باشد در معرض بدترین توهین ها قرار خواهد گرفت.
پس اگر به مطلب درستی رسیدهایم یا کار درستی انجام میدهیم، از حرف مردم نترسیم. (حدیث۱)
۲) «ما أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُونٍ»
مقصود از «به نعمت پروردگارت» در این آیه چیست؟
الف. «بـ» باء سببیه است؛ یعنی به سبب نعمت خدا؛ که این چند معنی دارد:
الف.۱. این نعمت خداست که موجب شده که دیوانگی در تو راه نیابد. (مجمعالبیان، ج۱۰، ص۴۹۹)
الف.۲ چون نعمت خدا شامل حال توست پس تو دیوانه نیستی؛ به تعبیر دیگر، میخواهد بفرماید کسی که ما بر او نعمت نبوت و حکمت و … بخشیدهایم، امکان ندارد که دیوانگی در او راه یابد. (المیزان، ج۱۹، ص۳۶۸؛ مجمعالبیان، ج۱۰، ص۴۹۹)
الف.۳ …
ب. «بـ» باء مصاحبت است؛ یعنی همراه با این نعمت خدا که شامل حال تو شده، تو دیوانه نیستی؛ که این هم چند گونه میتواند معنی شود:
ب.۱. شبیه اینکه بگوییم الحمد لله که تو دیوانه نیستی. (المیزان، ج۱۹، ص۳۶۸؛ مجمعالبیان، ج۱۰، ص۴۹۹)
ب.۲. تو دیوانه نیستی، و نعمت از آن خداست؛ یعنی این عبارت تقریر و تاییدی است بر دیوانه نبودن تو؛ شبیه جایی که گفته میشوند: سبحانک اللهم و بحمدک. (مجمعالبیان، ج۱۰، ص۴۹۹)
ب.۳. …
ج. …
۳) «ما أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُونٍ»
به کسی که بالاترین مرتبه عقل در میان بشر را دارد، دیوانه گفتند!
نکته تخصصی جامعهشناسی
زمانی که برای تخریب یک نفر تهمتی به او میزنند، سعی میکنند تهمت به گونهای باشد که عامه مردم آن را باور کنند. چرا به پیامبر ص تهمت دیوانگی زدند؟ ظاهرا بدین جهت که وقتی افرادی بسیار از حد عادی بالاتر باشند، نامتعارفاند و کسی که نامتعارف شد براحتی میتوان او را در زمره نامتعارفهایی که مذموماند قرار داد.
در واقع، وقتی مطلب از حدی فراتر رود، ذهنهای عادی تحملش را ندارد؛ پس سعی میکنند او را پستتر از خود بدانند.
۴) «ما أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُونٍ»
خدا به پیامبرش دلداری میدهد که تو دیوانه نیستی!
پس
اگرچه خداوند اولیاءالله را در سختیها قرار میدهد اما آنها را از یاد نبرده، و به حال خود رها نمیکند.
۵) «ما أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُونٍ»
خدا به پیامبرش دلداری میدهد که تو دیوانه نیستی!
دیوانگی چیست که حتی ممکن است پیامبر ص را در معرض این تهمت قرار دهند؟!
نکته تخصصی جامعهشناسی
از بحثهای جالب جامعهشناسی این است که «واقعا چه کسی دیوانه است؟»
غالبا در مواجهه اول میگوییم «کسی که عقل درست و حسابی ندارد» اما معیار عقل درست و حسابی چیست؟
اگر خوب بنگریم، اگرچه عقل سالم به لحاظ فلسفی معنای خاص خود را دارد؛ اما به لحاظ جامعهشناسی، مردم به کسی دیوانه میگویند که شبیه آنها رفتار نکند و منطق رفتارهای وی را درک نکنند.
تاملی با خویش
همه ما از اینکه ما را دیوانه بدانند بشدت میرنجیم. اما آیا میارزد که برای اینکه ما را دیوانه نشمرند همرنگ جماعت شویم؟! شاید توجه به همین نکته بوده که در اشعار عرفا، دیوانگی مدح شده است:
ورای طاعتِ دیوانگان ز ما مطلب
که شیخِ مذهب ما عاقلی گنه دانست
https://ganjoor.net/hafez/ghazal/sh47/
و اگر عقل بتواند به منطق آنان پی ببرد، او نیز این مسیری که اذهان عادی آن را دیوانگی میپندارند در پیش خواهد گرفت:
در خرمن صد زاهد عاقل زند آتش
این داغ که ما بر دل دیوانه نهادیم
https://ganjoor.net/hafez/ghazal/sh371/
عقل اگر داند که دل در بند زلفش چون خوش است
عاقلان دیوانه گردند از پی زنجیر ما
https://ganjoor.net/hafez/ghazal/sh10/
و آنگاه چنین انسانی دیگر بر اساس منطق مادی و عادی زندگی نمیکند:
آن کس که ترا شناخت جان را چه کند؟
فرزند و عیال و خانمان را چه کند؟
دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی
دیوانهی تو هر دو جهان را چه کند؟!
https://ganjoor.net/moulavi/shams/robaeesh/sh491/
۶) «ما أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُونٍ»
عصمت و مصونیت پیامبر ص در سایه لطف الهی است. (تفسیر نور، ج۱۰، ص۱۷۳)
بازدیدها: ۶۰