ترجمه
و ای آدم! تو و همسرت در بهشت ساکن شوید، پس از هرجایی خواستید بخورید و به این درخت نزدیک نشوید که از ظالمان خواهید بود.
حدیث
۱) از امام سجاد ع سوال شد که که کدام اعمال نزد خداوند عز و جل برتر است؟
فرمودند: بعد از معرفت خداوند عز و جل و معرفت پیامبرش ص، هیچ عملی برتر از بُغض نسبت به دنیا نیست؛ و قطعا این مطلب شعبهها و ابعاد متعددی دارد و معصیتها هم ابعاد و شعبههایی دارد:
پس اولین چیزی که خداوند بدان چیز مورد عصیان قرار گرفت، «کبر» بود که همان معصیت ابلیس است هنگامی که «سرپیچی کرد و استکبار ورزید و از کافرین بود» (بقره۲/۳۴)؛
و «حرص» بود، که همان عصیان آدم و حوا بود هنگامی که خداوند عز و جل بدانها فرمود: «پس از هرجایی خواستید بخورید و به این درخت نزدیک نشوید که از ظالمان خواهید بود» (اعراف/۱۹) پس آنها چیزی را گرفتند که نیازی بدان نداشتند و این [روحیه حرصورزی] تا روز قیامت در ذریه آنها وارد شد و این گونه است که اکثر آنچه فرزندان آدم طلب میکنند چیزهایی است که نیازی بدان ندارند؛
سپس «حسد» بود و آن معصیت فرزند آدم بود هنگامی که به برادرش حسد ورزید و او را کشت.
پس، از آن است که زندوستی و دنیاطلبی و ریاستطلبی و راحتطلبی و میل به حرف زدن و میل به برتری و ثروتدوستی بیرون آمد که اینها هفت خصلتند که همگی آنها در حب دنیا (دنیاطلبی) جمع شده است؛
این گونه بود که انبیاء و علما بعد از اینکه این را فهمیدند گفتند «حب دنیا راس و ریشه هر خطا و گناهی است»؛
و البته دنیا بر دو قسم است: دنیای بلاغ [که حقیقت را به تو ابلاغ میکند و اگر به آن درست توجه کنی تو را از اینکه بدان دل ببندی هشدار میدهد] و دنیای ملعون [که فریبش را میخوری و به جهنم مبتلا میشوی]
الكافي، ج۲، ص۱۳۰ و ۳۱۷
عَلِيٌّ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ الْقَاسَانِيِّ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ دَاوُدَ الْمِنْقَرِيِّ عَنْ عَبْدِ الرَّزَّاقِ بْنِ هَمَّامٍ عَنْ مَعْمَرِ بْنِ رَاشِدٍ عَنِ الزُّهْرِيِّ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمِ بْنِ شِهَابٍ قَالَ: سُئِلَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ ع أَيُّ الْأَعْمَالِ أَفْضَلُ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَقَالَ مَا مِنْ عَمَلٍ بَعْدَ مَعْرِفَةِ اللَّهِ جَلَّ وَ عَزَّ وَ مَعْرِفَةِ رَسُولِهِ ص أَفْضَلَ مِنْ بُغْضِ الدُّنْيَا وَ إِنَّ لِذَلِكَ لَشُعَباً كَثِيرَةً وَ لِلْمَعَاصِي شُعَباً فَأَوَّلُ مَا عُصِيَ اللَّهُ بِهِ الْكِبْرُ وَ هِيَ مَعْصِيَةُ إِبْلِيسَ حِينَ «أَبى وَ اسْتَكْبَرَ وَ كانَ مِنَ الْكافِرِينَ» وَ الْحِرْصُ وَ هِيَ مَعْصِيَةُ آدَمَ وَ حَوَّاءَ حِينَ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُمَا «فَكُلا مِنْ حَيْثُ شِئْتُما وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونا مِنَ الظَّالِمِينَ» فَأَخَذَا مَا لَا حَاجَةَ بِهِمَا إِلَيْهِ فَدَخَلَ ذَلِكَ عَلَى ذُرِّيَّتِهِمَا إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ ذَلِكَ أَنَّ أَكْثَرَ مَا يَطْلُبُ ابْنُ آدَمَ مَا لَا حَاجَةَ بِهِ إِلَيْهِ ثُمَّ الْحَسَدُ وَ هِيَ مَعْصِيَةُ ابْنِ آدَمَ حَيْثُ حَسَدَ أَخَاهُ فَقَتَلَهُ فَتَشَعَّبَ مِنْ ذَلِكَ حُبُّ النِّسَاءِ وَ حُبُّ الدُّنْيَا وَ حُبُّ الرِّئَاسَةِ وَ حُبُّ الرَّاحَةِ وَ حُبُّ الْكَلَامِ وَ حُبُّ الْعُلُوِّ وَ الثَّرْوَةِ فَصِرْنَ سَبْعَ خِصَالٍ فَاجْتَمَعْنَ كُلُّهُنَّ فِي حُبِّ الدُّنْيَا فَقَالَ الْأَنْبِيَاءُ وَ الْعُلَمَاءُ بَعْدَ مَعْرِفَةِ ذَلِكَ حُبُّ الدُّنْيَا رَأْسُ كُلِّ خَطِيئَةٍ وَ الدُّنْيَا دُنْيَاءَانِ دُنْيَا بَلَاغٌ وَ دُنْيَا مَلْعُونَةٌ.
۲) از امام صادق ع روایتی شده است:
همانا خداوند تبارک و تعالی روحها را دو هزار سال قبل از جسمها آفرید، و برترین و شریفترین آنها را ارواح [حضرات معصومین:] محمد ص و علی ع و فاطمه س و حسن ع و حسین ع و ائمهی پس از ایشان، قرار داد، پس آنها را بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه کرد، و نورشان آن را فراگرفت، پس خداوند تبارک و تعالی به آسمانها و زمین و کوهها فرمود: اینها دوستان و اولیاء و حجتهای من بر مخلوقاتم و امامانِ آفریدگانم هستند، مخلوقی نیافریدهام که نزد من دوستداشتنیتر از آنها باشد؛ بهشتم را برای کسی آفریدم که تولای آنها را داشته باشد و آتشم را برای کسی آفریدم که مخالف و دشمن آنها باشد؛ هرکه جایگاه آنها نسبت به من و موقعیتشان از عظمت مرا ادعا کند [یعنی ادعا کند وی جایگاهی دارد که خدا برای آنها قرار داده است] «او را چنان عذاب کنم که هیچ یک از جهانیان را آن گونه عذاب نکنم» (مائده/۱۱۵)؛ و چنین کسی را همراه با مشرکان در پستترین موقعیت جهنمم قرار میدهم؛ و کسی که به ولایت آنها اعتراف کند و در قبال جایگاه آنها نسبت به من و موقیعتشان از عظمت من ادعایی نداشته باشد، او را همراه ایشان در باغهای بهشتهایم جای میدهم و و نزد من «برای آنهاست هرآنچه اراده کنند» (ق/۳۵) و کرامتم را بر آنها جاری سازم و همسایگی خود را بر آنها حلال گردانم و شفاعت آنها را در مورد گناهکاران از بندگانم بپذیرم؛ پس ولایت آنها امانتی نزد خلائقم است؛ پس کدام از شما حاضر است که این بار را با همه سنگینیاش به دوش کشد و آن را در قبال آنچه من اختیار کردهام ادعا کند؟ پس آسمانها و زمین و کوهها عقب کشیدند از اینکه آن را بر دوش کشند و از ادعای جایگاه آنان و موقعیتشان در قبال عظمت خداوند، ترسیدند. (احزاب/۷۲)
پس هنگامی که خداوند آدم و همسرش را در بهشت ساکن کرد، بدانها فرمود: «با خیال راحت از هرجایی که خواستید بخورید و به این گیاه» یعنی گیاه گندم «نزدیک نشوید که از ظالمان خواهید بود.» (بقره/۳۵)
پس آن دو به منزلت [حضرت] محمد ص و علی ع و فاطمه س و حسن ع و حسین ع و امامان پس از ایشان، نگاه کردند و آنها را در شریفترین جایگاههای بهشتیان دیدند و گفتند: پروردگارا ! این جایگاه از آن چه کسانی است؟
خداوند جل جلاله فرمود: سرهایتان را به جانب ساق عرش من بلند کنید. پس سر بلند کردند و اسامی محمد ص و علی ع و فاطمه س و حسن ع و حسین ع و امامان پس از ایشان را، که با نوری از نور خداوند جبار جل جلاله در ساق عرش نوشته شده بود، دیدند. پس گفتند: پروردگارا ! اهل این جایگاه چه کرامتی نزد تو دارند و چه اندازه دوستشان داری و چه شرافتی در جوار تو یافتهاند؟!
خداوند جل جلاله فرمود: اگر آنها نبودند شما دوتا را نمیآفریدم. آنها مخزن علم من و امین اسرار من هستند. مبادا به چشم حسادت در آنها بنگرید و جایگاه آنها نزد من و موقعیت آنها از کرامت مرا آرزو کنید که در این صورت در نهی و عصیان من وارد شده، از ظالمان خواهید بود.
گفتند: پروردگارا! ظالمان چه کسانیاند؟
فرمود: کسانی که بناحق ادعای منزلت ایشان را بنمایند.
گفتند: پروردگارا! جایگاه ظالمان به آنها در آتشت را به ما بنمایان، همان گونه که جایگاه آنها در بهشتت را به ما نمایاندی.
پس خداوند تبارک و تعالی به آتش دستور داد و آتش تمام آنچه از سختی و عذاب در خود داشت بدانها نشان داد و خداوند عز و جل فرمود: مکان کسانی که به آنها ظلم کنند و مدعی جایگاه ایشان شوند در پستترین جای آن است «هرگاه بخواهند از آن خارج شوند بدان برگردانده میشوند» و «هربار که پوستهایشان بسوزد» پوستهای دیگری جایش را بگیرد «تا عذاب را بچشند». (نساء/۵۶)
ای آدم و حوا! مبادا به این نورها و حجتهای من با چشم حسادت بنگرید که این کار، شما را از جوار من هبوط خواهد داد و خواری از جانب مرا نصیبتان میکند…
(ادامه این روایت، انشاءالله در جلسه۲۴۳، حدیث۱ خواهد آمد)
معاني الأخبار، ص۱۰۸-۱۰۹
حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ الْهَيْثَمِ الْعِجْلِيُّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو الْعَبَّاسِ أَحْمَدُ بْنُ يَحْيَى بْنِ زَكَرِيَّا الْقَطَّانُ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو مُحَمَّدٍ بَكْرُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ حَبِيبٍ قَالَ حَدَّثَنَا تَمِيمُ بْنُ بُهْلُولٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع:
إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى خَلَقَ الْأَرْوَاحَ قَبْلَ الْأَجْسَادِ بِأَلْفَيْ عَامٍ فَجَعَلَ أَعْلَاهَا وَ أَشْرَفَهَا أَرْوَاحَ مُحَمَّدٍ وَ عَلِيٍّ وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ وَ الْأَئِمَّةِ بَعْدَهُمْ ص فَعَرَضَهَا عَلَى السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ الْجِبَالِ فَغَشِيَهَا نُورُهُمْ فَقَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لِلسَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ الْجِبَالِ هَؤُلَاءِ أَحِبَّائِي وَ أَوْلِيَائِي وَ حُجَجِي عَلَى خَلْقِي وَ أَئِمَّةُ بَرِيَّتِي مَا خَلَقْتُ خَلْقاً هُوَ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْهُمْ وَ لِمَنْ تَوَلَّاهُمْ خَلَقْتُ جَنَّتِي وَ لِمَنْ خَالَفَهُمْ وَ عَادَاهُمْ خَلَقْتُ نَارِي فَمَنِ ادَّعَى مَنْزِلَتَهُمْ مِنِّي وَ مَحَلَّهُمْ مِنْ عَظَمَتِي عَذَّبْتُهُ عَذاباً لا أُعَذِّبُهُ أَحَداً مِنَ الْعالَمِينَ وَ جَعَلْتُهُ مَعَ الْمُشْرِكِينَ فِي أَسْفَلِ دَرْكٍ مِنْ نَارِي وَ مَنْ أَقَرَّ بِوَلَايَتِهِمْ وَ لَمْ يَدَّعِ مَنْزِلَتَهُمْ مِنِّي وَ مَكَانَهُمْ مِنْ عَظَمَتِي جَعَلْتُهُ مَعَهُمْ فِي رَوْضَاتِ جَنَّاتِي وَ كَانَ لَهُمْ فِيهَا مَا يَشَاءُونَ عِنْدِي وَ أَبَحْتُهُمْ كَرَامَتِي وَ أَحْلَلْتُهُمْ جِوَارِي وَ شَفَّعْتُهُمْ فِي الْمُذْنِبِينَ مِنْ عِبَادِي وَ إِمَائِي فَوَلَايَتُهُمْ أَمَانَةٌ عِنْدَ خَلْقِي فَأَيُّكُمْ يَحْمِلُهَا بِأَثْقَالِهَا وَ يَدَّعِيهَا لِنَفْسِهِ دُونَ خِيَرَتِي فَأَبَتِ السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرْضُ وَ الْجِبَالُ أَنْ يَحْمِلْنَها وَ أَشْفَقْنَ مِنِ ادِّعَاءِ مَنْزِلَتِهَا وَ تَمَنِّي مَحَلِّهَا مِنْ عَظَمَةِ رَبِّهَا فَلَمَّا أَسْكَنَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ آدَمَ وَ زَوْجَتَهُ الْجَنَّةَ قَالَ لَهُمَا «كُلا مِنْها رَغَداً حَيْثُ شِئْتُما وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ» يَعْنِي شَجَرَةَ الْحِنْطَةِ «فَتَكُونا مِنَ الظَّالِمِينَ» فَنَظَرَا إِلَى مَنْزِلَةِ مُحَمَّدٍ وَ عَلِيٍّ وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ وَ الْأَئِمَّةِ بَعْدَهُمْ ص فَوَجَدَاهَا أَشْرَفَ مَنَازِلِ أَهْلِ الْجَنَّةِ فَقَالا يَا رَبَّنَا لِمَنْ هَذِهِ الْمَنْزِلَةُ فَقَالَ اللَّهُ جَلَّ جَلَالُهُ ارْفَعَا رُءُوسَكُمَا إِلَى سَاقِ عَرْشِي فَرَفَعَا رُءُوسَهُمَا فَوَجَدَا اسْمَ مُحَمَّدٍ وَ عَلِيٍّ وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ وَ الْأَئِمَّةِ بَعْدَهُمْ ص مَكْتُوبَةً عَلَى سَاقِ الْعَرْشِ بِنُورٍ مِنْ نُورِ الْجَبَّارِ جَلَّ جَلَالُهُ فَقَالا يَا رَبَّنَا مَا أَكْرَمَ أَهْلَ هَذِهِ الْمَنْزِلَةِ عَلَيْكَ وَ مَا أَحَبَّهُمْ إِلَيْكَ وَ مَا أَشْرَفَهُمْ لَدَيْكَ فَقَالَ اللَّهُ جَلَّ جَلَالُهُ لَوْ لَا هُمْ مَا خَلَقْتُكُمَا هَؤُلَاءِ خَزَنَةُ عِلْمِي وَ أُمَنَائِي عَلَى سِرِّي إِيَّاكُمَا أَنْ تَنْظُرَا إِلَيْهِمْ بِعَيْنِ الْحَسَدِ وَ تَتَمَنَّيَا مَنْزِلَتَهُمْ عِنْدِي وَ مَحَلَّهُمْ مِنْ كَرَامَتِي فَتَدْخُلَا بِذَلِكَ فِي نَهْيِي وَ عِصْيَانِي فَتَكُونا مِنَ الظَّالِمِينَ قَالا رَبَّنَا وَ مَنِ الظَّالِمُونَ قَالَ الْمُدَّعُونَ لِمَنْزِلَتِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ قَالا رَبَّنَا فَأَرِنَا مَنَازِلَ ظَالِمِيهِمْ فِي نَارِكَ حَتَّى نَرَاهَا كَمَا رَأَيْنَا مَنْزِلَتَهُمْ فِي جَنَّتِكَ فَأَمَرَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى النَّارَ فَأَبْرَزَتْ جَمِيعَ مَا فِيهَا مِنْ أَلْوَانِ النَّكَالِ وَ الْعَذَابِ وَ قَالَ عَزَّ وَ جَلَّ مَكَانُ الظَّالِمِينَ لَهُمْ الْمُدَّعِينَ لِمَنْزِلَتِهِمْ فِي أَسْفَلِ دَرْكٍ مِنْهَا «كُلَّمَا أَرَادُوا أَنْ يَخْرُجُوا مِنْهَا أُعِيدُوا فِيهَا» وَ «كُلَّما نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ» بُدِّلُوا سِوَاهَا «لِيَذُوقُوا الْعَذابَ» يَا آدَمُ وَ يَا حَوَّاءُ لَا تَنْظُرَا إِلَى أَنْوَارِي وَ حُجَجِي بِعَيْنِ الْحَسَدِ فَأُهْبِطُكُمَا عَنْ جِوَارِي وَ أُحِلُّ بِكُمَا هَوَانِي
توجه
این آیه بسیار شبیه آیه ۳۵ سوره بقره است که در جلسه ۲۲۵ بحث شد؛ و احادیث و تدبرهای آن، همگی در اینجا هم قابل استفاده است؛ بنابراین فقط نکاتی که در آنجا نیامده، اشاره خواهد شد.
تدبر
۱) «وَ يا آدَمُ اسْكُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُكَ الْجَنَّةَ فَكُلا مِنْ حَيْثُ شِئْتُما…»:
در این آیه، سه نکته در مورد زندگی بهشتی آدم و حوا مطرح شده است: سکونت گزیدن، همراه با همسر، و خوردن. اگر دقت کنیم ظاهرا نیازهای اساسی همه جانداران در زندگی زمینی همین سه تاست: مسکن، ازدواج، و خوراک. اما تفاوت انسان با سایر موجودات زمینی در این است که انسان همه اینها را ابتدا در بهشت تجربه کرده است؛ شاید به همین جهت است که هرسهتای این امور برای انسانها بشدت پدیدههایی فرهنگی – و نه صرفا طبیعی- است.
نکته تخصصی انسانشناسی
زندگی تمامی جانداران در گروی سه مولفه است: محیطی برای سکونت و زیستن (که اگر محیط زیستشان دچار چالش شود حیاتشان به خطر میافتد، چنانکه علت انقراض برخی از موجودات مانند دایناسورها را تغییر محیط زیست میدانند)؛ غذایی برای خوردن؛ و تولید مثل به نحوی که علیرغم مردن آنها، نسلشان باقی بماند.
وقتی انسان در ابتدای خلقتش وارد بهشت شد، همین سهتا را با بهشتی بودنش گره زدند؛ لذا با اینکه این سه مولفه در زندگی تمامی انواع کاملا یکسان و یکدست است (یعنی مثلا اگرچه موریانهها ساختمانهای عظیمی برای سکونت خود میسازند، اما همواره همین گونه میساختهاند؛ و همین طور در مورد غذا و روابط جنسی)؛ در میان خود انسانها نحوه تامین همین سه مولفه بسیار متفاوت است به طوری که فرهنگهای جوامع مختلف را با همین سه عنصر میتوان از همدیگر متمایز کرد؛ و شاید عمده تعالیم شریعت هم به نحوی با این سه عنصر ارتباط دارد و برای تنظیم بهینه این عناصر وارد شده است.
به هر حال، نکته مهم این است که اگرچه انسان در اصل این سه مولفه با سایر جانداران زمینی مشابهت دارد، اما در نحوه تامین آنها بقدری تفاوت دارد که براحتی میتوان به تفاوت ذاتی انسان با سایر موجودات زمینی پی برد؛ و این از ریشهایترین نکات در مباحث انسانشناسی است که بدانیم که انسان را نمیتوان تنها در افق حیوانات و نیازهای زیستی زمینی محض تعریف کرد؛ و همین نیازهای زیستی زمینی او هم بشدت حاوی عناصر فرهنگی و ماورای مادی است.
۲) «وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونا مِنَ الظَّالِمينَ»:
به جای اینکه بگوید «از میوه این گیاه نخورید» فرمود: به این گیاه نزدیک نشوید»[۱]؛
شاید میخواهد ما را متوجه این نکته کند که:
برای در امان ماندن از گناه، باید حاشیههای گناه را هم جدی گرفت؛ نه فقط گناه نکنیم، بلکه به محلی هم که امکان گناه برایمان مهیاست، نزدیک نشویم.
۳) «وَ يا آدَمُ اسْكُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُكَ الْجَنَّةَ فَكُلا مِنْ حَيْثُ شِئْتُما وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونا مِنَ الظَّالِمينَ»
در اسلام، اگرچه در ریزهکاریهای دین با توجه به تفاوتهای طبیعی زن و مرد، تفاوتهایی در برخی از احکام وجود دارد؛ اما از حیث اصل دستورات و تعالیم دینی بین زن و مرد تفاوتی نیست و حتی خطابهای دین نسبت به مرد و زن یکسان است. آدم پیامبر بوده لذا مطالب به او وحی میشده (یا آدم) اما همه دستورات یکسان هردو را خطاب قرار داده است: «اسْكُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُكَ… كُلا .. شِئْتُما … لا تَقْرَبا … فَتَكُونا …»
[۱] . عن سلام بن المستنير عن أبي جعفر ع في قوله: «وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ» يعني لا تأكلا منها (تفسير العياشي، ج۱، ص۳۵)
بازدیدها: ۱۶