ترجمه
فرمود: سرافکنده و مطرود از اینجا بیرون شو؛ قطعاً هرکس از آنها تو را پیروی کند، جهنم را از شما همگی پر میکنم.
نکات ترجمه
«مَذْؤُماً»: اسم مفعول از ماده «ذأم» است که دلالت بر عیب و ناخوشایندی میکند (معجم المقاييس اللغة، ج۲، ص۳۶۸) و تقریبا هم معنای کلمه «مذموم» است با این تفاوت که مذموم و مذمت در مورد مطلق عیبها به کار میرود اما «مذئوم» عیبی است که با نوعی حقارت توأم باشد. (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج۳، ص۲۹۴) از این ماده تنها همین کلمه در قرآن کریم آمده است؛ البته تعبیر «مذموما مدحورا» نیز در مورد برخی از جهنمیان به کار رفته است (اسراء/۱۸)، که در آیه حاضر در هیچیک از قرائات متواتر، کسی آن را به صورت «مذموما» تلفظ نکرده است.
«مَدْحُوراً» اسم مفعول از ماده «دحر» میباشد که به معنای طرد و دور کردن میباشد (معجم المقاييس اللغة، ج۲، ص۳۳۱؛ مفردات ألفاظ القرآن، ص۳۰۸) و برخی توضیح دادهاند که دور کردن و راندنی است که با نوعی تحقیر و خوار کردن همراه باشد (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج۳، ص۱۷۸). از این ماده، در قرآن کریم سه بار با همین صیغه، ویکبار به صورت «دحورا» (به صورت مصدری) (صافات/۹) به کار رفته است.
حدیث
۱) از امام صادق ع در ضمن روایتط طولانی، نقل شده است:
«و ابلیس (که لعنت خدا بر او باد) از اینکه بر حضرت آدم علیهالسلام سجده کند، از روی استکبار و حسادت، سرپیچی کرد، پس خداوند متعال فرمود: «چه چیزی تو را بازداشت از اینکه سجده کنی بر آنچه که به دست خودم آفریدم یا اینکه از بلندمرتبگان بودی؟! گفت: من از او بهترم، مرا از آتش آفریدی و او را از گِل.» (ص/۷۵-۷۶) درحالی که آتش، گِل را میبلعد؛ و من کسیام که روزگاری طولانی قبل از اینکه او را بیافرینی عبادتت کردم و تو خلعت و نور بر تنم کردی، و من کسیام که همراه با فرشتگان کروبین (سروران فرشتگان) و صافین (به صف ایستادگان) و مسبحین (تسبیحگویان) و روحانیین و مقربین در آسمانها تو را بندگی کردم!
خداوند متعال فرمود: از پیش در علم من معلوم بود که از فرشتگان اطاعت سر میزند و از تو معصیت؛ و با وضعیتی که از پیش در مورد تو میدانستم، طولانی بودن عبادتت برایت سودی نداشت؛ و تو را از هر گونه خیری تا ابد ناامید کردم (= أبلس)، و تو را سرافکنده و مطرود و شیطان و راندهشده و مورد لعنت قرار دادم. آنگاه بود که آفرینش نیکوی او به آفرینشی زشت و پلید تغییر کرد، و فرشتگان بر او یورش بردند …
البرهان في تفسير القرآن، ج۳، ص۳۴۵
و عنه [=تحفة الإخوان، ص۶۵ «مخطوط»]: قال جعفر الصادق (عليه السلام):
… و أبى إبليس (لعنه الله) من أن يسجد لآدم (عليه السلام) استكبارا و حسدا، فقال الله تعالى: «ما مَنَعَكَ أَنْ تَسْجُدَ لِما خَلَقْتُ بِيَدَيَّ أَسْتَكْبَرْتَ أَمْ كُنْتَ مِنَ الْعالِين؛ قالَ أَنَا خَيْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِي مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِينٍ» و النار تأكل الطين، و أنا الذي عبدتك دهرا طويلا قبل أن تخلقه، و أنا الذي كسوتني الريش و النور، و أنا الذي عبدتك في أكناف السماوات مع الكروبيين و الصافين و المسبحين و الروحانيين و المقربين. قال الله تعالى: لقد علمت في سابق علمي من ملائكتي الطاعة و منك المعصية، فلم ينفعك طول العبادة لسابق العلم فيك، و قد أبلستك من الخير كله إلى آخر الأبد، و جعلتك مذموما مدحورا شيطانا رجيما لعينا. فعند ذلك تغيرت خلقته الحسنة إلى خلقة كريهة مشوهة، فوثب عليه الملائكة …
۲) از امام رضاع روایت شده است که اسم ابلیس، حارث بوده و این سخن خداوند عزو جل است که [به او خطاب کرد] «ای ابلیس، ای عصیانگر»، و «ابلیس» نامیده شد، چون از رحمت خداوند عز و جل ناامید گردید [ابلس = ناامید شد].
معاني الأخبار، ص۱۳۸
حَدَّثَنَا الْمُظَفَّرُ بْنُ جَعْفَرِ بْنِ الْمُظَفَّرِ الْعَلَوِيُّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ مَسْعُودٍ الْعَيَّاشِيُّ عَنْ أَبِيهِ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ فَضَّالٍ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْوَلِيدِ عَنْ عَبَّاسِ بْنِ هِلَالٍ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا ع أَنَّهُ ذَكَرَ أَنَّ اسْمَ إِبْلِيسَ الْحَارِثُ وَ إِنَّمَا قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ يا إِبْلِيسُ يَا عَاصِي وَ سُمِّيَ إِبْلِيسُ لِأَنَّهُ أُبْلِسُ مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَل.
۳) از ابنعباس روایت شده است که رسول خدا ص به علی به ابیطالب ع فرمود:
علی! همانا جبرئیل در مورد تو خبری برایم آورد که بدان خبر چشمم روشن و دلم شاد شد.
به من گفت: محمد! خداوند متعال به من فرمود: به محمد سلامی از من برسان و آگاهش کن که علی ع امام هدایت و چراغ در ظلمت و حجت بر اهل دنیاست، همانا اوست که صدّیق اکبر و فاروق اعظم است، و من به عزتم سوگند خوردهام که کسی را که به ولایت و سرپرستی او تن دهد و تسلیم او و جانشینان پس از وی باشد، داخل آتش نکنم، و کسی که ولایت او و تسلیم بودن در برابر او و جانشینانش را رها کند، در بهشت وارد نکنم، و «این سخن از من قطعی شد که قطعا پر میکنم جهنم» (سجده/۱۳) و طبقاتش را از دشمنان او، و پر میکنم بهشت را از اولیاء و شیعیان وی.
مائة منقبة من مناقب أمير المؤمنين و الأئمة، (لابن شاذان) ص۵۶؛ التحصين لأسرار ما زاد من كتاب اليقين، (لابن طاووس) ص۶۲۲
أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنِ ابْنِ عَيَّاشٍ الْحَافِظِ عَنِ الْقَاضِي عَبْدِ الْبَاقِي بْنِ قَانِعٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ إِسْحَاقَ وَ حَاتِمِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ سَعِيدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ الْفَرَجِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سلت [صَلْتٍ] عَنْ دَاوُدَ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْعَبَّاسِ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لِعَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع:
يَا عَلِيُّ إِنَّ جَبْرَئِيلَ أَخْبَرَنِي فِيكَ بِأَمْرٍ قَرَّتْ بِهِ عَيْنِي وَ فَرِحَ لَهُ قَلْبِي قَالَ لِي:
يَا مُحَمَّدُ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى قَالَ لِي أَقْرِئْ مُحَمَّداً مِنِّي السَّلَامَ وَ أَعْلِمْهُ أَنَّ عَلِيّاً إِمَامُ الْهُدَى وَ مِصْبَاحُ الدُّجَى وَ الْحُجَّةُ عَلَى أَهْلِ الدُّنْيَا وَ أَنَّهُ الصِّدِّيقُ الْأَكْبَرُ وَ الْفَارُوقُ الْأَعْظَمُ وَ إِنِّي آلَيْتُ بِعِزَّتِي أَنْ لَا أُدْخِلَ النَّارَ أَحَداً يُوَالِيهِ وَ سَلَّمَ لَهُ وَ لِلْأَوْصِيَاءِ مِنْ بَعْدِهِ وَ [أَنْ] لَا أُدْخِلَ الْجَنَّةَ مَنْ تَرَكَ وَلَايَتَهُ وَ التَّسْلِيمَ لَهُ وَ لِلْأَوْصِيَاءِ مِنْ بَعْدِهِ و «حَقَّ الْقَوْلُ مِنِّي لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ» وَ أَطْبَاقَهَا مِنْ أَعْدَائِهِ وَ لَأَمْلَأَنَّ الْجَنَّةَ مِنْ أَوْلِيَائِهِ وَ شِيعَتِهِ.
تدبر
۱) «قالَ اخْرُجْ مِنْها مَذْؤُماً مَدْحُوراً لَمَنْ تَبِعَكَ مِنْهُمْ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنْكُمْ أَجْمَعينَ»:
بعد از اینکه خدا به شیطان مهلت داد و شیطان گفت که چه قصدی دارد، خطاب میآید که سرافکنده و مطرود از اینجا بیرون شو؛ که جهنم را از تو و پیروانت پر میکنم. درواقع شیطان مهلتی گرفت اما در این مهلت، مذموم و رانده شده است و نهایتا هم جایگاهش جهنمی است. یعنی از نظر خودش مهلتی گرفت، اما حقیقت این است که هم در این مهلت داده شده، بدبخت است و هم بعد از مهلت.
ثمره اخلاقی
کسی که به غیر قرب خدا رضایت دهد، شاید از منظر خودش سودی برده باشد، اما حتی با صرف نظر از اینکه آخرت جهنمی میشود، همین دوره مهلتی هم که دارد حقیقتا درمانده و رانده شده خواهد بود.
۲) «اخْرُجْ مِنْها مَذْؤُماً مَدْحُوراً …»:
کارهای شیطانی مذموم (مورد مذمت عقل) و سردرهوا (رانده شده، بدون پایگاه مطمئن) است.
۳) «…لَمَنْ تَبِعَكَ مِنْهُمْ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنْكُمْ أَجْمَعينَ»:
خداوند انسان را برای رسیدن به مقام خلیفةاللهی آفرید، نه برای جهنم رفتن. اما انسان بودن انسان به این بود که با اختیار خود حرکت کند تا بتواند به مقامی برتر از فرشتگان برسد (جلسه۲۲۵، تدبر۱)؛ و وقتی اختیار داشت، امکان بد بودن و پیروی از شیطان را هم دارا بود. خود شیطان جهنمی است؛ پس طبیعی است که کسی دنبال شیطان برود از جهنم سر درآورد.
اگر به نکته فوق دقت شود معلوم میشود چرا در حالی که مقام خلیفةاللهی برای نوع انسان است (و حضرت آدم به نمایندگی از نوع مسجود ملائکه شد: جلسه۲۲۴، تدبر۲) اما در عین حال، برخی از انسانها نهتنها به آن مقام نمیرسند، بلکه جهنمی میشوند.
۴) «…لَمَنْ تَبِعَكَ مِنْهُمْ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنْكُمْ أَجْمَعينَ»:
گرچه ابليس در مسير راه مستقيم كمين كرده و دائماً وسوسه مىكند (ایه قبل)، ولى گنهكار خود به دنبال شيطان مىرود و جهنّمى مىشود. (تفسیر نور، ج۴، ص۳۴)
توجه
از آنجا که انشاءالله امشب (شنبه، ۲۲/۸/۱۳۹۵) عازم سفر عتبات عراق و انشاء الله نیل به زیارت اربعین هستم، در چند روز آینده احتمالا کار گذاشتن آیات متوقف خواهد شد و انشاءالله بعد از بازگشت (سهشنبه و شاید چهارشنبه هفته آینده) کار کانال ادامه مییابد.
پیشنهاد حقیر این است که دوستانی که در این ایام روال «روزی تدبر در یک آیه» را در پیش گرفتهاند کار خود را متوقف به مطالب کانال نکنند و خودشان در این چند روز، روی برخی آیات تاملاتی داشته باشند و انشاءالله خودم هم چنین خواهم کرد.
از همگان حلالیت میطلبم و انشاءالله نایبالزیاره همگان خواهم بود.
امروز اربعین و اینجا کربلاست
بسم الله الرحمن الرحیم
امروز اربعین و اینجا کربلاست
مرکز معنوی عالم
که
رسانه های غربی می کوشند این بزرگترین واقعه عالم را انکار کنند
اما شک ندارم که بزودی جهانیان خواهند فهمید که
مدیریت جهان به دست کیست؟
إِرَادَةُ الرَّبِّ فِی مَقَادِیرِ أُمُورِهِ تَهْبِطُ إِلَیْکُمْ وَ تَصْدُرُ مِنْ بُیُوتِکُم
اراده پروردگار در کارهایش به شما نازل میشود و از خانه های شما صادر می گردد
(زیارت اول امام حسین ع. مفاتیح الجنان)
کسی اربعین حسینی را به چشم ببیند
باور می کند که
ظهور نزدیک است
ولو کره المشرکون
انشاءالله نایب الزیاره تمام دلسوختگان امام حسین علیهالسلام هستم.
بازدیدها: ۴۷