۳۰ صفر- ۱ ربيع الاول ۱۴۴۱
ترجمه
خداوند میخواهد که بر شما توبه دهد [= به شما عطف توجه کرده، توبه شما را بپذیرد] و کسانی که از پی شهوات میروند میخواهند که [شما] دستخوش انحرافی عظیم گردید!
اختلاف قرائت
أَنْ تَمیلُوا / أَنْ یَمیلُوا
در اغلب قرائات این کلمه به صورت أ«َنْ تَمیلُوا» یعنی به حالت خطاب (شما منحرف شوید) قرائت شده است؛
اما در یکی از قرائات غیرمشهور (عیسی بن عمر)به صورت فعل غایب «أَنْ یَمیلُوا» قرائت شده که مقصود خود همان کسانی است که پیرو شهواتند.
معجم القراءات، ج۲، ص۵۴[۱]
مَیْلاً / مَیَلاً
در اغلب قرائات به صورت «مَیْلاً» قرائت شده؛ اما در یکی از قرائات اربعه عشر (حسن) به صورت «مَیَلاً» قرائت شده است و البته این را نیز مصدر دانستهاند.
معجم القراءات، ج۲، ص۵۵[۲]
نکات ادبی
یَتُوبَ
در آیه ۱۶ همین سوره توضیح داده شد که ماده «توب» در اصل به معنای رجوع و بازگشت میباشد و وقتی در مورد خدا به کار میرود، با تعبیر «علی» میآید (تاب الله علی عبده) که به معنای این است که خداوند از موضع بالا و البته با فضل و رحمت و مغفرتش به جانب بندهاش برمیگردد. تعبیر «تاب الله علیه» را غالبا به معنای «خدا توبهاش را پذیرفت» دانستهاند و برخی به معنای «اعطای توفیق توبه از جانب خداوند» دانستهاند و حق این است که در هر دو معنا به کار میرود و در قرآن کریم هم مواردی به وضوح در معنای اول (فَمَنْ تابَ مِنْ بَعْدِ ظُلْمِهِ وَ أَصْلَحَ فَإِنَّ اللَّهَ يَتُوبُ عَلَيْهِ؛ مائده/۳۹) و مواردی به وضوح در معنای دوم (تابَ عَلَيْهِمْ لِيَتُوبُوا؛ توبه/۱۱۸) و در مواردی دوبار در یک آیه و ظاهرا هربار به یکی از این دو معنا به کار رفته است: «لَقَدْ تابَ اللَّهُ عَلَى النَّبِيِّ وَ الْمُهاجِرينَ وَ الْأَنْصارِ الَّذينَ اتَّبَعُوهُ في ساعَةِ الْعُسْرَةِ مِنْ بَعْدِ ما كادَ يَزيغُ قُلُوبُ فَريقٍ مِنْهُمْ ثُمَّ تابَ عَلَيْهِ» (توبه/۱۱۷).
جلسه ۹۴۳ http://yekaye.ir/an-nesa-4-16/
الشَّهَواتِ
قبلا بیان شد که ماده «شهو» و کلمه «شهوة» به معنای اشتیاق نفس به چیزی، و رغبت شدید از جانب نفس است به امری که آن را ملایم با خود میداند. به تعبیر دیگر، برکنده شدن نفس است به سوی چیزی که دلش میخواهد و اینکه نفس چیزی را به خاطر لذتی که در آن هست بخواهد.
«شهوة» در اصل مصدر ثلاثی مجرد است که جمع آن «شهوات» میشود؛ والبته گاه در مورد چیزی که متعلق شهوت و میل قرار گرفته و یا در مورد قوهای که انسان را به سوی شهوات میراند نیز به کار میرود، چنانکه در آیه «زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَواتِ» (آل عمران/۱۴) هر دو معنا محتمل است.
این ماده وقتی به باب افتعال میرود (اشتهاء) دلالت می کند بر مطاوعه (= پذیرش) و اختیار و برگزیدن امری که مورد رغبت قرار گرفته؛ و چهبسا بتوان گفت که هرجا که رغبت شدید و تمایل اکیدی در کار باشد تعبیر «اشتها» به کار می رود: «وَ لَكُمْ فِيها ما تَشْتَهِي أَنْفُسُكُمْ» (فصلت/۳۱) «هُمْ في مَا اشْتَهَتْ أَنْفُسُهُمْ خالِدُونَ» (انبیاء/۱۰۲)
جلسه ۸۵۲ http://yekaye.ir/al-aaraf-7-81/
أَنْ تَمیلُوا مَیلاً
ماده «میل» در اصل بر انحراف از چیزی به سمت و جانبی از همان چیز دلالت دارد (معجم المقاييس اللغة، ج۵، ص۲۹۰)
برخی «میل» را انحراف و عدول از وسط به یکی از طرفین دانستهاند (مفردات ألفاظ القرآن، ص۷۸۳) اما برخی بر این باورند که وقتی این ماده بدون حرف اضافه میآید به معنای مطلق منحرف شدن و تغییر مسیر دادن است خواه به سوی باطل باشد یا به سوی حق؛ و در امر طبیعی باشد یا غیرطبیعی؛ اما وقتی با حرف «عن» بیاید به معنای عدول کردن از چیزی است و وقتی با حرف «فی» بیاید به معنای رغبت کردن به چیزی میباشد. (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج۱۱، ص۲۲۸)
برخی کلمه «مال» را هم از همین ماده و وجه تسمیه «مال» و ثروت نیز همین دانستهاند که دائما میل به این سو و آن سو پیدا میکند و از دست میرود (مفردات ألفاظ القرآن، ص۷۸۴) البته غالبا کلمه «مال» را از ماده «مول» قلمداد کردهاند که ان شاء الله در جای دیگری از آن بحث خواهد شد.
این کلمه با کلماتی مانند «جنح» ، «رغب» ، «زیغ» ، «مید» نیز نزدیک است. در تفاوت اینها:
قبلا بیان شد که ماده «جنح» را در اصل به معنای میل و انحراف دانستهاند و برخی گفتهاند به میل و رغبت به کاری یا به چیزی یا به سمت و سویی گفته میشود و تفاوت سه واژه «میل» و «جنح» و «رغبت» این است که «میل» عنوانی مطلق است ولی «جنح» میلی است که همراه با عمل باشد و «رغبت» که میلی است که همراه با علاقه و گرایش درونی باشد.
جلسه ۷۰۱ http://yekaye.ir/al-fater-35-1/
و نیز بیان شد که درباره ماده «رغب» برخی گفتهاند اصل این ماده به معنای «خواستن» و میل داشتن است و در واقع سه کلمه «میل» و «رغبت» و «شوق» هر سه بر یک معنا دلالت میکنند و تفاوت آنها تنها به شدت و ضعف است که «رغبت» شدیدتر از میل، و «شوق» شدیدتر از رغبت است؛ و گسترش داشتن از لازمههای موقعیتی است که میل فراوانی وجود دارد که ظرفیت فراوانی برای آن مطلوب در کار است.
جلسه ۴۹۸ http://yekaye.ir/al-qalam-68-32/
درباره «زیغ» هم گفتهاند که زیغ صرفا به انحراف از حق گفته میشود؛ یعنی دلالت دارد بر «میل» و انحرافی که ناخوشایند و نامطلوب باشد؛ در حالی که کلمه «میل» هم در امور خوشایند و هم در امور ناخوشایند به کار میرود. (الفروق في اللغة، ص۲۰۷)
درباره تفاوت «میل» و «مید» هم باید گفت که «میل» صرف انحراف به یک سمت است، اما «مید» انحرافی است که به چپ و راست برود چنانکه میفرماید «وَ جَعَلْنا فِي الْأَرْضِ رَواسِيَ أَنْ تَمِيدَ بِهِمْ» (انبیاء/۳۱) و در واقع یک حالت اضطراب است که شیء را دائما به چپ و راست میکشاند. (الفروق في اللغة، ص۲۰۹)
همچنین بين «مَيْل» و «مِيل» هم تفاوت است؛ اولی مصدر است و در آنچه دیده میشود و نمیشود به کار میرود مانند «مَیل تو به فلانی» ویا «مال الحائط مَيلاً» [ویا قرآن کریم میفرماید: «وَ يُريدُ الَّذينَ يَتَّبِعُونَ الشَّهَواتِ أَنْ تَميلُوا مَيْلاً عَظيماً» (نساء/۲۷) «وَدَّ الَّذينَ كَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِكُمْ وَ أَمْتِعَتِكُمْ فَيَمِيلُونَ عَلَيْكُمْ مَيْلَةً واحِدَةً» (نساء/۱۰۲) «وَ لَنْ تَسْتَطيعُوا أَنْ تَعْدِلُوا بَيْنَ النِّساءِ وَ لَوْ حَرَصْتُمْ فَلا تَميلُوا كُلَّ الْمَيْلِ فَتَذَرُوها كَالْمُعَلَّقَةِ» (نساء/۱۲۹)]. اما دومی اسم است و در خصوص آنچه دیده میشود به کار میرود چنانکه گفته میشود «في العود مِيلٌ» ویا در مورد کسی که در سمتی از پیکرش افتادگیای باشد گفته میشود «في فلانٍ مِيلٌ» (الفروق في اللغة، ص۲۰۸)
از ماده «میل» در قرآن کریم تنها همین پنج کلمه فوق در سه آیه مذکور، و تنها در سوره نساء به کار رفته است.
شأن نزول[۳]
حدیث
۱) الف. از رسول الله روایت شده است:
همانا بهشت محفوف و پوشیده در سختیهاست؛ و جهنم محفوف و پوشیده در شهوات.
روضة الواعظين و بصيرة المتعظين، ج۲، ص۴۲۱
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص حُفَّتِ الْجَنَّةُ بِالْمَكَارِهِ وَ حُفَّتِ النَّارُ بِالشَّهَوَاتِ.
ب. خطبهای از امیرالمومنین ع روایت شده که ظاهرا از اولین خطبههای ایشان است بعد از بیعت مردم با ایشان بعد از قتل عثمان. ایشان فرمودند:
از بيان خدا سود بريد و از موعظتهاى او پند گيريد، و اندرز وى را بپذيريد. همانا خدا آشكارا براى شما جاى عذر نگذاشت، و بر شما حجّت گرفت، و آن را كه خوش مىدارد يا ناخوش مىشمارد برايتان بيان داشت كه پى آن رويد، و از اين دور شويد. پس همانا رسول الله ص میفرمود: «همانا بهشت محفوف و پوشیده در سختیهاست؛ و جهنم محفوف و پوشیده در شهوات.»
بدانيد كه چيزى از طاعت خدا نيست جز كه با كراهت انجام گيرد، و چيزى از معصيت خدا نيست جز كه با ميل و شهوت. پس خدا بيامرزد كسى را كه شهوت را مغلوب كند، و هواى نفس را سركوب، كه نفس را به دشوارى توان از شهوت كندن، كه پيوسته خواهان نافرمانى است و هوس راندن، و بندگان خدا! بدانيد كه مرد با ايمان شب را به روز و روز را به شب نمىرساند جز كه نفس خود را نزد خويش متّهم مىداند، پيوسته با آن عتاب دارد، و گناهكارش مىشمارد.
پس در دنيا چون كسانى باشيد كه پيش از شما به سر بردند، و چون آنان كه پيش روىتان مردند. چون مسافر، خيمه خويش را از جا در آوردند، ويرانش كردند، و راه را در سپردند
نهجالبلاغه، خطبه ۱۷۶ (اقتباس از ترجمه شهیدی، ص۱۸۲)
انْتَفِعُوا بِبَيَانِ اللَّهِ وَ اتَّعِظُوا بِمَوَاعِظِ اللَّهِ وَ اقْبَلُوا نَصِيحَةَ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ قَدْ أَعْذَرَ إِلَيْكُمْ بِالْجَلِيَّةِ وَ [أَخَذَ] اتَّخَذَ عَلَيْكُمُ الْحُجَّةَ وَ بَيَّنَ لَكُمْ مَحَابَّهُ مِنَ الْأَعْمَالِ وَ مَكَارِهَهُ مِنْهَا لِتَتَّبِعُوا هَذِهِ وَ تَجْتَنِبُوا هَذِهِ فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص كَانَ يَقُولُ «إِنَّ الْجَنَّةَ حُفَّتْ بِالْمَكَارِهِ وَ إِنَّ النَّارَ حُفَّتْ بِالشَّهَوَاتِ» وَ اعْلَمُوا أَنَّهُ مَا مِنْ طَاعَةِ اللَّهِ شَيْءٌ إِلَّا يَأْتِي فِي كُرْهٍ وَ مَا مِنْ مَعْصِيَةِ اللَّهِ شَيْءٌ إِلَّا يَأْتِي فِي شَهْوَةٍ فَرَحِمَ اللَّهُ امْرَأً نَزَعَ عَنْ شَهْوَتِهِ وَ قَمَعَ هَوَى نَفْسِهِ فَإِنَّ هَذِهِ النَّفْسَ أَبْعَدُ شَيْءٍ مَنْزِعاً وَ إِنَّهَا لَا تَزَالُ تَنْزِعُ إِلَى مَعْصِيَةٍ فِي هَوًى وَ اعْلَمُوا عِبَادَ اللَّهِ أَنَّ الْمُؤْمِنَ [لَا يُمْسِي وَ لَا يُصْبِحُ] لَا يُصْبِحُ وَ لَا يُمْسِي إِلَّا وَ نَفْسُهُ ظَنُونٌ عِنْدَهُ فَلَا يَزَالُ زَارِياً عَلَيْهَا وَ مُسْتَزِيداً لَهَا فَكُونُوا كَالسَّابِقِينَ قَبْلَكُمْ وَ الْمَاضِينَ أَمَامَكُمْ قَوَّضُوا مِنَ الدُّنْيَا تَقْوِيضَ الرَّاحِلِ وَ طَوَوْهَا طَيَّ الْمَنَازِلِ.
۲) در حدیث قدسی آمده است که خداوند به حضرت داوود ع فرمود:
من بر دل هر عالم شهوتدوستی حرام کردم که او را امام متقین قرار دهم.
روضة الواعظين و بصيرة المتعظين، ج۲، ص۴۲۱؛ مشكاة الأنوار في غرر الأخبار، ص۸۵
قَالَ اللَّهُ تَعَالَى لِدَاوُدَ ع حَرَامٌ عَلَى كُلِّ قَلْبِ عَالِمٍ مُحِبٍّ لِلشَّهَوَاتِ أَنْ أَجْعَلَهُ إِمَاماً لِلْمُتَّقِينَ.
۳) از امام جواد ع روایت شده است:
کسی که بر شهوات سوار میشود، لغزشهایش از او کناره نگیرند.
نزهة الناظر و تنبيه الخاطر، ص۱۳۵؛ أعلام الدين في صفات المؤمنين، ص۳۰۹
قَالَ الإمام الجواد أبي جعفر محمد بن على الرضا عليهما السّلام: رَاكِبُ الشَّهَوَاتِ لَا تُسْتَقَالُ عَثْرَتُه.
۴) حضرت امیر ع در روایتی طولانی به ریشهها و شاخههای کفر اشاره کردهاند که متن کامل آن در جلسه ۷۰۷ (حدیث۴ http://yekaye.ir/al-fater-35-7/) گذشت. در فرازی از آن آمده است:
کفر بر چهار بنیان بنا شده است: فسق و غلوّ و شک و شبهه؛ …
شبهه نیز چهار شاخه دارد: با زیورها به شگفتی درآمدن [مسحور زیورها شدن] ، و تسویل نفس [اینکه نفس انسان امور زشت را زیبا جلوه دهد] ، و وضعیت کج و معوج را مبنای خود قرار دادن، و حق را لباس باطل پوشاندن؛ و مطلب بدین قرار است که:
زینت و زیور، شخص را از بینه [دلیل روشن] بازمیدارد؛
و تسویل نفس، انسان را به شهوترانی میکشاند؛
و وضعیت کج و معوج، تدریجا صاحب خود را به انحراف و فاصله گرفتنی عظیم از مسیر میکشاند؛
و پوشاندن هم ظلمتهایی است برخی روی برخی دیگر؛
الكافي، ج۲، ص۳۹۳
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ عُمَرَ الْيَمَانِيِّ عَنْ عُمَرَ بْنِ أُذَيْنَةَ عَنْ أَبَانِ بْنِ أَبِي عَيَّاشٍ عَنْ سُلَيْمِ بْنِ قَيْسٍ الْهِلَالِيِّ عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ص قَالَ: بُنِيَ الْكُفْرُ عَلَى أَرْبَعِ دَعَائِمَ الْفِسْقِ وَ الْغُلُوِّ وَ الشَّكِّ وَ الشُّبْهَة …
وَ الشُّبْهَةُ عَلَى أَرْبَعِ شُعَبٍ إِعْجَابٍ بِالزِّينَةِ وَ تَسْوِيلِ النَّفْسِ وَ تَأَوُّلِ الْعِوَجِ وَ لَبْسِ الْحَقِّ بِالْبَاطِلِ وَ ذَلِكَ بِأَنَّ الزِّينَةَ تَصْدِفُ عَنِ الْبَيِّنَةِ وَ أَنَّ تَسْوِيلَ النَّفْسِ يُقْحِمُ عَلَى الشَّهْوَةِ وَ أَنَّ الْعِوَجَ يَمِيلُ بِصَاحِبِهِ مَيْلًا عَظِيماً وَ أَنَّ اللَّبْسَ ظُلُماتٌ بَعْضُها فَوْقَ بَعْض.
۵) الف. از رسول الله ص روایت شده است:
کسی که علمش بر هوای نفسش غلبه کرد، این علم نافع است؛ و کسی که شهوتش را زیر گامهایش گذاشت، کسی است که شیطان از سایه او فرار میکند.
روضة الواعظين و بصيرة المتعظين، ج۲، ص۴۲۱؛ مشكاة الأنوار في غرر الأخبار، ص۸۵
قَالَ النَّبِيُّ ص:
مَنْ غَلَبَ عِلْمُهُ هَوَاهُ فَذَاكَ عِلْمٌ نَافِعٌ وَ مَنْ جَعَلَ شَهْوَتَهُ تَحْتَ قَدَمَيْهِ فَرَّ الشَّيْطَانُ مِنْ ظِلِّهِ.
ب. و باز از پیامبر ص روایت شده است که فرمودند:
خوشا به حال کسی که شهوت حاضر را برای وعدهای که هنوز آن را ندیده، ترک میکند (شهوتِ نقد را به وعدهی نسیه رها میکند)
الخصال، ج۱، ص۳
حَدَّثَنَا أَبِي رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِيرَةِ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ مُسْلِمٍ السَّكُونِيِّ عَنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ آبَائِهِ عَنْ عَلِيٍّ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص:
طُوبَى لِمَنْ تَرَكَ شَهْوَةً حَاضِرَةً لِمَوْعُودٍ لَمْ يَرَه.
تدبر
۱) «وَ اللَّهُ یریدُ أَنْ یتُوبَ عَلَیكُمْ وَ یریدُ الَّذینَ یتَّبِعُونَ الشَّهَواتِ أَنْ تَمیلُوا مَیلاً عَظیماً»
محدوديّتها و قيودى كه در ازدواج مطرح است، رمز لطف خدا به انسان و جامعهى بشرى است. (تفسير نور، ج۲، ص۲۷۳)
در واقع، شهوتی که در وجود انسان قرار داده شده، اقتضای سرکشی دارد:
آنچه خداوند برای ما میخواهد این است که با احکامی که در خصوص محدودیت روابط جنسی قرار داده و با تعیین محرم و نامحرمها و … ما را توبه دهد و این قوه عظیم درونی انسان را در مسیر اصلیاش قرار دهد؛
اما آنچه کسانی که محور زندگیشان را این شهوات قرار داده و بنای زندگیشان بر سرکشی است، برای ما میخواهند این است که ما را همچون خویش به انحرافی عظیم بکشانند.
۲) «یُریدُ اللَّهُ لِيُبَيِّنَ لَكُمْ وَ یهْدِیَكُمْ سُنَنَ الَّذینَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَ یَتُوبَ عَلَیكُمْ وَ اللَّهُ عَلیمٌ حَكیمٌ؛ وَ اللَّهُ یریدُ أَنْ یتُوبَ عَلَیكُمْ وَ یریدُ الَّذینَ یتَّبِعُونَ الشَّهَواتِ أَنْ تَمیلُوا مَیلاً عَظیماً»
چرا در این دو آیه، دوبار بر «یتوب علیکم» را آورد؟
الف. از باب تاکید بر اینکه خداوند است که مسیر توبه را بر بنده همواره میکند. (به نقل از مجمع البيان، ج۳، ص۵۸)
ب. در آیه اول، بحث ناظر به هدایت کردن و توبه پذیرفتن بود؛ اما در دومی میخواهد بفرماید که اراده خدا به توبه شماست در برابر اراده کسانی که قصد ترویج شهوترانی دارند. (به نقل از مجمع البيان، ج۳، ص۵۸)
ج. اگر این فراز در آیه دوم تکرار نمیشود گویی اراده شهوترانان در برابر هر سه مطلب مذکور در آیه قبل (تبیین الهی، هدایت الهی، و توبه الهی) قرار میگرفت؛ در حالی که با این تکرار معلوم شد که اراده آنان در برابر اراده توبه الهی است. (المیزان، ج۴، ص۲۸۱)
د. آوردن توبه دوم برای زدودن ابهام است که نشان دهد خداوند میخواهد شما را توبه دهد نه اینکه خودش میخواهد توبه کند. (به نقل از مجمع البيان، ج۳، ص۵۸)
ه. در آیه اول در بیان سنت خوبان از گذشتگان بود که خداوند شما را از مسیر نادرستی که در پیش دارید به سوی آن سنت توبه دهد؛ اما در آیه دوم ناظر به سنت و رویه ناپاکان است که خداوند شما را توبه دهد که مبادا در این رویه قرار گیرید.
و. …
۳) «یریدُ الَّذینَ یتَّبِعُونَ الشَّهَواتِ أَنْ تَمیلُوا مَیلاً عَظیماً»
مقصود از «الذین اتبعوا الشهوات» که قصد دارند انحرافی عظیم در ما واقع شود چه کسانیاند؟
الف. هر اهل باطلی؛ بدین جهت که اهل باطل دنبال دلخواهها و شهوات نفسانی خویشاند. (ابن زید، به نقل از مجمع البيان، ج۳، ص۵۷)
ب. مقصود زناکاراناند (مجاهد، به نقل از مجمع البيان، ج۳، ص۵۷) و به تعبیر امروزیتر، تمامی جریانات شهوتران مانند همجنسبازان و … را شامل میشود.
ج. مقصود یهودیان و مسیحیاناند. (سدی، به نقل از مجمع البيان، ج۳، ص۵۷)
د. مقصود یهودیاناند بدین جهت که ازدواج با خواهرِ پدری (خواهری که فقط از پدر مشترک باشد) را مجاز میشمرند و میگویند در تورات این حلال است. (به نقل از مجمع البيان، ج۳، ص۵۸)
ه. گفته شده مقصود مجوسیان (زرتشتیان) است بدین بیان که آنان ازدواج با خواهر و خواهرزاده و برادرزاده را مجاز میشمردند؛ و وقتی خداوند حرمت اینان را بیان کرد، گفتند وقتی عمه و خاله بر شما حرام است ولی دختر عمه و دختر خاله را مجاز میشمرید؛ پس باید علیرغم حرمت خواهر و برادر، ازدواج با برادرزاده و خواهرزاده را هم حلال بشمارید؛ و این آیه در رد آنان نازل شد. (به نقل از مفاتيح الغيب (فخر رازی)، ج۱۰، ص۵۵)
و. …
۴) «یریدُ الَّذینَ یتَّبِعُونَ الشَّهَواتِ أَنْ تَمیلُوا مَیلاً عَظیماً»
مقصود از «میل عظیم» که شهوترانان میخواهند شما را بدان مبتلا سازند، چیست؟
الف. هتک حدود الهی با رواج زناکاری حتی با محارم و به هم ریختن روابط نَسَبی و سببی. (المیزان، ج۴، ص۲۸۱)
ب. اخلاق جنسى در اسلام، معتدل و دور از افراط و تفريط است، ولى هوسپرستان راه افراطى را براى شما مىخواهند. (تفسير نور، ج۲، ص۲۷۳)
ج. …
۵) «وَ اللَّهُ یریدُ أَنْ یتُوبَ عَلَیكُمْ وَ یریدُ الَّذینَ یتَّبِعُونَ الشَّهَواتِ أَنْ تَمیلُوا مَیلاً عَظیماً»
در انتخاب راه دقّت كنيم. در آيه دو بار كلمه «يُرِيدُ» به كار رفته است يك اراده از خداى عليم حكيم و يك اراده از هوسبازان بدخواه. به سراغ كدام ارادهها مىرويم؟! (تفسير نور، ج۲، ص۲۷۳)
۶) «یریدُ الَّذینَ یتَّبِعُونَ الشَّهَواتِ أَنْ تَمیلُوا مَیلاً عَظیماً»
شهوترانان مایلند که شما هم مانند آنان اهل انحراف شوید؛ زیرا همان طور که اهل طاعت به اهل طاعت انس میگیرند؛ اهل معصیت هم به اهل معصیت انس میگیرند و مایلند دیگران هم همانند آنها اهل معصیت شوند تا کسی آنان را به خاطر معصیتشان مواخذه نکند و از این جهت این مضمون شبیه است به آیاتی همچون «وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَيُدْهِنُونَ» (قلم/۹) ویا «وَدُّوا لَوْ تَكْفُرُونَ كَما كَفَرُوا» (نساء/۸۹) (مجمع البيان، ج۳، ص۵۸)
شاهد عجیب تاریخی
جریان همجنسبازی در جهان شاید از بهترین نمونههای کسانیاند که خودشان اهل شهوتند و مایلند همگان را در این مسیر انحرافی قرار دهند. فعالیتهای این جریان که از دهه ۱۹۷۰ در جهان بسیار شدت گرفته است به شدت بر تبلیغ و عادیسازی این رفتار اهتمام دارد چنانکه در سال ۲۰۰۱ هلند اولین کشوری است که ازدواج همجنسگرایان را قانونی اعلام میکند و ظرف حدود ۱۰-۱۲ سال تقریبا عموم کشورهای اروپایی و آمریکایی چنین قانونی را به رسمیت میشناسند؛ و یا اینکه فضای تبلیغات در این کشورها به حدی است که در سال ۱۹۹۶ که در آمریکا با گذرندان قانون دوما این ازدواج را رسما غیرقانونی اعلام کردند حداکثر ۲۷ درصد از مردم آمریکا قانونی شدن لواط و همجنسگرایی قبول داشتند؛ اما با تبلیغات و فضاسازیهای رسانهای تواستند ظرف ۲۰ سال این آمار از ۲۷ درصد به ۶۴ درصد برسانند. (تفصیل این اطلاعات در مقاله سوزنچی به عنوان «گناه لواط یا حق همجنسگرایی» در فصلنامه دین و سیاست فرهنگی، زیر چاپ)
۷) «وَ اللَّهُ یریدُ أَنْ یتُوبَ عَلَیكُمْ وَ یریدُ الَّذینَ یتَّبِعُونَ الشَّهَواتِ أَنْ تَمیلُوا مَیلاً عَظیماً»
برخی از این آیه (و مضمون شبیه آن که در دو آیه «أَ فَغَيْرَ دِينِ اللَّهِ يَبْغُونَ» (آل عمران/۸۳) و «يَصُدُّونَ عَنْ سَبيلِ اللَّهِ وَ يَبْغُونَها عِوَجاً» (اعراف/۴۵؛ هود/۱۹؛ ابراهیم/۳) نیز آمده است) استدلالی در ضرورت عصمت امام آوردهاند:
الف. کسی که معصوم نیست از شهوات (خواستههای دل) پیروی میکند.
ب. (با توجه به آیه کنونی) کسی که از شهوات پیروی کند انحرافی عظیم ایجاد خواهد کرد.
ج. کسی که انحرافی عظیم ایجاد کند شایستگی پیروی و امام قرار گرفتن ندارد.
نتیجه: غیرمعصوم شایستگی پیروی و امام قرار گرفتن ندارد.
( الصراط المستقيم إلى مستحقي التقديم، ج۱، ص۱۴۱)[۴]
[۱] . قراءة الجمهور «أن تميلوا» بتاء الخطاب للمؤمنين. وقراءة عيسى بن عمر «أن يميلوا» بالياء على الغيبة، والضمير يعود على الذين يتبعون الشهوات.
[۲] . قراءة الجمهور «ميلا» بسكون الياء وهو مصدر من «مال». وقرأ الحسن «مَیَلاً» بفتح الياء، وهو مصدر أيضا.
[۳] . قيل: المجوس كانوا يحلون الأخوات و بنات الاخوة و الأخوات، فلما حرمهن اللَّه تعالى. قالوا: إنكم تحلون بنت الخالة و العمة، و الخالة و العمة عليكم حرام، فانكحوا أيضا بنات الأخ و الأخت، فنزلت هذه الآية (مفاتيح الغيب، ج۱۰، ص۵۴-۵۵)
[۴] . القطب الحادي عشر: قوله تعالى «أَ فَغَيْرَ دِينِ اللَّهِ يَبْغُونَ» فكل من ابتغى غير دين الله في أي شيء كان فهو مذموم مستحق للعقاب و لا شيء من الإمام كذلك لأنه إنما وجب ليعرف المكلف تفاصيل دين الله و لا يخالفه في شيء و إنما ذلك المعصوم فلا شيء ممن يتبع غير دين الله بإمام و تنعكس إلى لا شيء من الإمام يبتغي غير دين الله. و نحو ذلك قوله «تَبْغُونَها عِوَجاً» و التقرير كما سلف و نحو ذلك قوله «وَ يُرِيدُ الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الشَّهَواتِ أَنْ تَمِيلُوا مَيْلًا عَظِيماً» فنقول غير المعصوم يتبع الشهوات و كل من يتبع الشهوات يميل عظيما و كل من يميل عظيما لا يقتدى به و الإمام يقتدى به فغير المعصوم ليس بإمام.
بازدیدها: ۷۱