۱۱۴۵)  سوره طارق (۸۶) بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ

 ۲۶ شعبان ۱۴۴۶

معرفی سوره طارق

– نام سوره

در عموم مصحف‌ها و کتب تفسیر و حدیث از این سوره با نام «‌طارق‌» یاد شده است؛ و وجه تسمیه‌اش این است که در آیه اول به «طارق» سوگند یاد شده است. البته در برخی کتب تفسیری و حدیثی (تفسير مجاهد، ص۷۲۰؛ مجاز القرآن، ج۲، ص۲۹۴؛ تفسير عبد الرزاق، ج۳، ص۴۱۶؛ سنن سعيد بن منصور، ج۸، ص۳۱۷؛ تفسير الطبري، ج۲۴، ص۳۴۹؛ تفسير الماتريدي، ج۱۰، ص۱۲۷؛ تفسير القرآن العزيز (لابن أبي زمنين)، ج۵، ص۱۱۷؛ الهداية الى بلوغ النهاية، (مکی بن ابوطالب) ج۱۲، ص۸۱۹۱ و …) و گاه از قول رسول الله مثلا در «التيسير في التفسير (للنسفي)، ج۱۵، ص۲۹۵[۱]؛ فضائل القرآن (للمستغفري)، ج۲، ص۷۸۹؛ ترتيب الأمالي الخميسية للشجري، ج۱، ص۱۳۴[۲]) ویا برخی صحابه مانند ابن عباس (جزء عم من التفسير المسند لابن مردويه، ص۳۰۲[۳] و ۳۰۴[۴]) و خالد بن جبل (تفسير الثعلبي، ج۲۹، ص۱۹۶-۱۹۷[۵]) با تعبیر «‌‌سُورَةُ وَالسَّمَاءِ وَالطَّارِقِ» از آن یاد شده است (التحرير و التنوير، ج‏۳۰، ص۲۲۹[۶]).

همان طور که برای سوره‌هایی که با تسبیح خداوند شروع می‌شود تعبیر «مسبحات» به کار می‌رود، این سوره و سه سوره دیگر را که همگی‌شان شروعشان با «السماء» است گاه سوره‌های «سماوات» خوانده‌اند [یعنی سوره‌های انفطار (۸۲) «إِذَا السَّماءُ انْفَطَرَتْ‏»، و انشقاق (۸۴) «إِذَا السَّماءُ انْشَقَّت‏»، و بروج (۸۵) «وَ السَّماءِ ذاتِ الْبُرُوج»، و طارق (۸۶) «وَ السَّماءِ وَ الطَّارِقِ»]. تناسق الدرر في تناسب السور (= أسرار ترتيب القرآن) للسیوطی (ص۱۵۶[۷]).

– مکی یا مدنی

همگان بر این باورند که این سوره در مکه نازل شده است (مثلا: مجمع البيان، ج‏۱۰، ص۷۱۲) و برخی گفته‌اند که قبل از سال دهم بعثت نازل شده است (التحرير و التنوير، ج‏۳۰، ص۲۲۹[۸]).

– جایگاه سوره ‌طارق در بین سوره‌ها

سوره طارق در ترتیب نزول، ۳۶مین سوره است (که با توجه به اختلافی که در خصوص اولین سوره نازل شده هست برخی آن را ۳۵مین سوره شماره زده‌اند؛ مثلا در جمال القراء، ج۱، ص۱۰۷). عموما بر این باورند که بعد از سوره «بلد» و پیش از سوره «قمر» بر نازل شده است (مجمع البيان، ج‏۱۰، ص۶۱۲[۹]؛ الإتقان في علوم القرآن، ج۱، ص۹۶[۱۰]؛ التحرير و التنوير، ج‏۳۰، ص۲۲۹[۱۱])؛ هرچند از عطاء بن ابومسلم خراسانی نقل شده که وی سوره بعد از آن را نه سوره «قمر»، بلکه سوره «انشقاق» دانسته است (جمال القراء، ج۱، ص۱۰۷[۱۲]).

این سوره در چینش کنونی مُصحَف، سوره ۸۶ است و در جزء سی‌ام قرآن جای دارد.

– تعداد آیات

قول مشهور این است که سوره طارق ۱۷ آیه دارد (مثلا: مجمع البيان، ج‏۱۰، ص۷۱۲)؛ که البته این بر اساس نسخه‌های کوفی و بصری و مدنی اخیر است وگرنه در «مدنی اول»، ۱۶ آیه است (التبيان في تفسير القرآن، ج‏۱۰، ص۳۲۲[۱۳]؛ سعد السعود، ص۲۹۲[۱۴])، که در آن دو جمله «إِنَّهُمْ يَكِيدُونَ كَيْداً» «وَ أَكيدُ كَيْدا» یک آیه محسوب می‌شود (جمال القراء، ج۲، ص۵۵۵[۱۵]؛ روض الجنان، ج‏۲۰، ص۲۲۴[۱۶]). (در جلسه۴۴۶ درباره چرایی اختلاف در تعداد آیات سوره‌ها و اصطلاحاتی همچون «مدنی اول» توضیح داده شد: yekaye.ir/al-muzzammil-73-1-2)

– تعداد كلمات و حروف

قدمای مفسران همچون ثعلبی (قرن۵) و ابوالفتوح رازی قرن (۶) تعداد كلمات این سوره را ۶۱ کلمه و و تعداد حرفهایش را ۲۳۹ حرف دانسته‌اند (روض الجنان، ج‏۲۰، ص۲۲۴[۱۷]؛ الكشف و البيان (تعلبی)، ج‏۱۰، ص۱۷۷[۱۸])

قبلا (ابتدای سوره ممتحنه) اشاره شد که ظاهرا مبنای شمارش کلمات نزد قدما، نه کلمه در اصطلاح نحو (که به هریک از اسم و فعل و حرف، کلمه اطلاق می‌شود)، بلکه حروف و کلماتی است که به صورت متصل نوشته می‌شود (لذا  نه فقط «النجم» یک کلمه است بلکه عباراتی مانند «فَلْيَنظُرِ» یا «عَلَيْهَا» یک کلمه حساب می‌شود)، البته بر این مبنا که کلمه «و» را (که حرف عطف است) نیز به کلمه بعدی متصل کنیم (مثلا هم «والطارق» در آیه ۱ و هم «الطارق» در آیه ۲ یک کلمه حساب شده است) که این سبکی است که غالبا در نگارشهای عربی مشاهده می‌شود.

در خصوص حروف هم بر اساس شمارش نرم‌افزار Wordبر اساس نحوه نگارش (رسم المصحف) مصحف عثمانی به عدد ۲۵۴ می‌رسیم که احتمال دارد این تفاوت با عدد مذکور توسط قدما ناشی از حساب نکردن حروف ناخوانا (در این سوره، به طور مشخص «ا» در ابتدای کلمات معرفه مانند «السماء» که دقیقا ۱۵ عدد است) توسط قدما باشد.

فضیلت و اهمیت سوره

۱) روايت است از ابىّ بن كعب كه رسول- صلى اللّه عليه و على آله- فرمود:

هر كه او سورة الطّارق بخواند، خداى تعالى او را به عدد هر ستاره‏اى كه بر آسمان است ده حسنه بنويسد.

روض الجنان، ج‏۲۰، ص۲۲۴؛ مجمع البيان، ج‏۱۰، ص۷۱۲؛ المصباح للكفعمي، ص۴۵۰؛ الكشف و البيان (ثعلبی)، ج‏۱۰، ص۱۷۷[۱۹]

أبي بن كعب عن النبي ص قال:

مَنْ قَرَأَهَا أَعْطَاهُ اللَّهُ تَعَالَى بِعَدَدِ كُلِّ نَجْمٍ فِي السَّمَاءِ عَشْرَ حَسَنَاتٍ.

 

۲) از امام صادق عليه السّلام روایت شده که فرمودند:

هر كس قرائتش در نمازهاى واجب، سوره «وَ السَّماءِ وَ الطَّارِق» باشد، در روز قيامت در پيشگاه خداوند داراى مقام و منزلتى مى‏گردد؛ و از رفقای پيامبران و اصحاب آنان در بهشت خواهد بود.

ثواب الأعمال، ص۱۲۲؛ مجمع البيان، ج‏۱۰، ص۷۱۲؛ المصباح للكفعمي، ص۴۵۰

بِهَذَا الْإِسْنَادِ عَنِ الْحُسَيْنِ [= أَبِي ره قَالَ حَدَّثَنِي أَحْمَدُ بْنُ إِدْرِيسَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حَسَّانَ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ مِهْرَانَ عَنِ الْحَسَنِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ أَبِي الْعَلَاء] عَنْ أَبِيهِ عَنِ الْمُعَلَّى بْنِ خُنَيْسٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

مَنْ كَانَتْ قِرَاءَتُهُ فِي فَرَائِضِهِ بِ«السَّماءِ وَ الطَّارِقِ» كَانَتْ (کان) لَهُ عِنْدَ اللَّهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ جَاهٌ وَ مَنْزِلَةٌ وَ كَانَ مِنْ رُفَقَاءِ النَّبِيِّينَ وَ أَصْحَابِهِمْ فِي الْجَنَّةِ.

 

۳) از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله روایت شده که فرمودند:

«عَمَّ يَتَسَاءَلُونَ» [=سوره نبأ] را یاد بگیرید و «ق وَ الْقُرْآنِ الْمَجِيدِ» [سوره ق] را یاد بگیرید و «وَ السَّمَاءِ ذَاتِ الْبُرُوجِ» [= سوره بروج] را یاد بگیرید و «وَ السَّمَاءِ وَ الطَّارِقِ» [= سوره طارق] را یاد بگیرید؛ که اگر شما می‌دانستید که چه چیزی در آنهاست، هرکاری را مشغول آن بودید رها می‌کردید و آنها را یاد می گرفتید و با آنها به خدا تقرب می‌جستید؛ و همانا خداوند با آنها هر گناهی جز شرک به خداوند را می‌بخشد؛

و بدانید که «تَبَارَكَ الَّذِي بَيدِهِ الْمُلْكُ» [= سوره ملک] روز قیامت از صاحب خویش دفاع می‌کند و برای وی از گناهان طلب مغفرت می‌نماید.

مجمع البيان، ج‏۱۰، ص۷۹۱؛ مستدرك الوسائل، ج‏۴، ص۳۶۶

وَ عَنْ أَبِي الدَّرْدَاءِ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: …[۲۰]

فَقَالَ ص: تَعَلَّمُوا «عَمَّ يَتَسَاءَلُونَ» وَ تَعَلَّمُوا «ق وَ الْقُرْآنِ الْمَجِيدِ» وَ تَعَلَّمُوا «وَ السَّمَاءِ ذَاتِ الْبُرُوجِ» وَ تَعَلَّمُوا «وَ السَّمَاءِ وَ الطَّارِقِ» فَإِنَّكُمْ لَوْ تَعْلَمُونَ مَا فِيهِنَّ لَعَطَّلْتُمْ مَا أَنْتُمْ فِيهِ وَ تَعَلَّمْتُمُوهُنَّ وَ تَقَرَّبْتُمْ إِلَى اللَّهِ بِهِنَّ وَ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ بِهِنَّ كُلَّ ذَنْبٍ إِلَّا الشِّرْكَ بِاللَّهِ؛

وَ اعْلَمُوا أَنَّ «تَبَارَكَ الَّذِي بَيدِهِ الْمُلْكُ» تُجَادِلُ عَنْ صَاحِبِهَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ تَسْتَغْفِرُ لَهُ مِنَ الذُّنُوبِ.

 

۴) مرحوم بحرانی از کتاب «خواص القرآن» سه روایت زیر را نقل کرده است:

الف. از رسول الله ص نقل شده که فرمودند:

هر كه این سوره را بخواند، خداوند او را به عدد هر ستاره‏اى كه بر آسمان است ده حسنه برای او بنويسد، و اگر آن را بنویسند و با آن بشویند و با آن زخم را بشوید، زخم دیگر چرک‌دار نخواهد شد، و اگر بر چیزی خوانده شود، آن چیز را محفوظ می‌دارد، و صاحبش در مورد آن چیز آسوده خاطر خواهد بود.

ب. از رسول الله ص نقل شده که فرمودند:

هر کس آن را بر روی ظرفی بنویسد و آن را با آب بشوید و با آن زخم را بشوید زخم دیگر چرک‌دار نخواهد شد، و اگر آ» را بر چیزی بخوانی، آن چیز را محفوظ قرار داده‌ای، و صاحبش در مورد آن چیز آسوده خاطر خواهد بود.

ج. از امام صادق علیه السلام روایت شده که فرمودند:

هرکس زخم‌ها را با آب آن بشوید، [آن زخم‌ها] تسکین می‌یابد و چرک‌دار نخواهند شد، و هرکس این سوره را بر چیزی که می‌خواهد به عنوان دارو بنوشد، در آن شفا خواهد بود.

البرهان في تفسير القرآن، ج‏۵، ص۶۲۹ (من خواص القرآن، ص۱۳)

روي عن النبي (صلى الله عليه و آله) أنه قال:

«من قرأ هذه السورة كتب الله له عشر حسنات بعدد كل نجم في السماء، و من كتبها و غسلها بالماء، و غسل بها الجراح لم ترم، و إن قرئت على شي‏ء حرسته و أمن صاحبه عليه».

و قال رسول الله (صلى الله عليه و آله):

«من كتبها في إناء و غسلها بالماء و غسل بها الجراح لم ترم، و إن قرئت على شي‏ء حرسته و أمن عليه صاحبه».

و قال الصادق (عليه السلام):

«من غسل بمائها الجراح سكنت و لم تقح، و من قرأها على شي‏ء يشرب دواء يكون فيه الشفاء».

 

مطالب زیر بدون سند در برخی منابع یافت شد؛ و برخی از آنها معلوم نیست که لزوما سخن معصوم باشد:

۵) الف. اگر سوره طارق بر دواهای نوشیدنی خوانده شود از عوارض جانبی آن ایمن شود؛ و خواندن آن در بستر موجب ایمنی از احتلام می‌گردد.

الدر النظیم فی خواص القرآن (يافعي عبدالله بن اسعد، ۷۶۸ – ۶۹۸ق)، ص۱۱۲

سورة الطارق: تقرأ على المشروب من الأدوية تؤمن غائلته و قراءتها في الفراش تؤمن من الاحتلام.

ب. مضمون دوم در کتاب زیر به صورت حدیثی از امام صادق ع آمده است؛ اما در کتب حدیثی یافت نشد:

خواص کامل سوره های قرآن کریم» (ص۲۰۶؛ به نقل از کتاب درمان با قرآن، ص۱۴۱)

امام صادق علیه السلام فرمودند: اگر سوره طارق را در وقت خواب بخوانند از احتلام ایمن گردند.

 

۵) اگر از ابتدای سوره طارق تا آیه ۱۰ (فَما لَهُ مِنْ قُوَّةٍ وَ لا ناصِرٍ) را بر چهار کاغذ جداگانه بنویسند و هر نوشته را روی چوبی بگذارند و هر کدام از چوبها را در گوشه‌ای از مکان مورد نظر بگذارند، ان شاء الله ملخ و امثال آن از بین می‌رود.

خواص القرآن و فوائده، ص۱۶۲

و فی المصباح: من کتب من أولها إلی قوله: فَما لَهُ مِنْ قُوَّةٍ وَ لا ناصِرٍ علی أربع رقاع و جعل کل رقعة فی رأس عود فی أربع زوایا المکان فإن الجراد و غیره یهلک إن شاء اللّه تبارک و تعالی.

تبصره:

نویسنده کتاب بدون اشاره به نام هیچ معصومی، مدعی شده که این مطلب را از کتاب «المصباح» نقل کرده؛ و در پاورقی نوشته شده است: «مصباح الکفعمی، ص ۶۱۴، حاشیة رقم ۱»

در نسخه مصباح کفعمی که در نرم‌افزار وجود دارد این عبارت یافت نشد و احتمالا سند نویسنده حاشیه‌ای بر نسخه خطی آن بوده است.

 

۶) از سهروردی دستورالعملی در خصوص کتابت این آیات با آیاتی دیگر برای کسی که فرزند می‌خواهد ذکر شده است که ادعا شده این دستورالعمل را هزاران نفر انجام داده و مجرب بوده است (چون احتمال دارد وی به حدیثی در این زمینه دسترسی داشته که متن آن حدیث به دست ما نرسیده است دستورعمل وی تقدیم می‌شود):

این آیات را با مشک و زعفران بنویسند و هریک از زن و مرد در روز مورد نظر روزه بگیرند، سپس غسل کنند، وقت نما عشاء این آیات را با آب بشویند و با آن افطار کنند؛ و نیز: زن چهل روز این آیات را به پشت خود ببندد و هرگز باز نکند و آیات اینها هستند: «إِنَّ اللَّهَ لا یُخْلِفُ الْمِیعادَ» (آل عمران/۹) همان گونه که خداوند متعال فرمود: «وَ لَوْ أَنَّ قُرْآناً سُیِّرَتْ بِهِ الْجِبالُ أَوْ قُطِّعَتْ بِهِ الْأَرْضُ أَوْ کُلِّمَ بِهِ الْمَوْتی بَلْ لِلَّهِ الْأَمْرُ جَمِیعاً» (رعد/۳۱) «وَ السَّماءِ وَ الطَّارِقِ وَ ما أَدْراکَ مَا الطَّارِقُ النَّجْمُ الثَّاقِبُ إِنْ کُلُّ نَفْسٍ لَمَّا عَلَیْها حافِظٌ فَلْیَنْظُرِ الْإِنْسانُ مِمَّ خُلِقَ خُلِقَ مِنْ ماءٍ دافِقٍ یَخْرُجُ مِنْ بَیْنِ الصُّلْبِ وَ التَّرائِبِ» (طارق/۱-۷) «فَاللَّهُ خَیْرٌ حافِظاً وَ هُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ» (یوسف/۶۴).

خواص القرآن و فوائده، ص۲۹۰

و نقل عن الشیخ شهاب الدین السهروردی (قدس سره) لمن طلب الولد تکتب هذه الآیات بالمسک و الزعفران، و یصوم کل من الرجل و المرأة فی ذلک الیوم ثم یغتسلان، فإذا کان وقت صلاة العشاء غسلت الآیات بالماء و أفطرا علیه و أیضا: تربط المرأة هذه الآیات علی ظهرها ۴۰ یوما لا تفتحها أبدا. و هو عمل لا شک فیه جربه الآلاف من الناس، و الآیات هی:

«إِنَّ اللَّهَ لا یُخْلِفُ الْمِیعادَ» کما قال اللّه تعالی «وَ لَوْ أَنَّ قُرْآناً سُیِّرَتْ بِهِ الْجِبالُ أَوْ قُطِّعَتْ بِهِ الْأَرْضُ أَوْ کُلِّمَ بِهِ الْمَوْتی بَلْ لِلَّهِ الْأَمْرُ جَمِیعاً» «وَ السَّماءِ وَ الطَّارِقِ وَ ما أَدْراکَ مَا الطَّارِقُ النَّجْمُ الثَّاقِبُ إِنْ کُلُّ نَفْسٍ لَمَّا عَلَیْها حافِظٌ فَلْیَنْظُرِ الْإِنْسانُ مِمَّ خُلِقَ خُلِقَ مِنْ ماءٍ دافِقٍ یَخْرُجُ مِنْ بَیْنِ الصُّلْبِ وَ التَّرائِبِ» «فَاللَّهُ خَیْرٌ حافِظاً وَ هُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ».

 

– حکایاتی درباره این سوره و نزول آن

۷) الف. از ابوهریره نقل شده است که رسول الله ص در نمازهای عشاء «سماء» را می‌خواندند؛ که مقصود سوره‌های بروج و طارق است که با کلمه «سماء» شروع می‌شود:  «وَ السَّماءِ ذاتِ الْبُرُوجِ‏» «وَ السَّماءِ وَ الطَّارِق‏».

ب. و در روایتی دیگر از ابوهریره نقل شده که پیامبر ص دستور داد که در نماز عشاء سوره‌های سماوات* را بخوانند.

مسند أحمد، ج۱۴، ص۷۸

الف. حَدَّثَنَا عَبْدُ الصَّمَدِ، حَدَّثَنَا رُزَيْقٌ – يَعْنِي ابْنَ أَبِي سُلْمَى -، حَدَّثَنَا أَبُو الْمُهَزَّمِ عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ، أَنَّ رَسُولَ اللهِ ص كَانَ يَقْرَأُ فِي الْعِشَاءِ الْآخِرَةِ بِالسَّمَاءِ، يَعْنِي: «ذَاتِ الْبُرُوجِ»، وَ «السَّمَاءِ وَالطَّارِقِ».

ب. حَدَّثَنَا أَبُو سَعِيدٍ مَوْلَى بَنِي هَاشِمٍ، حَدَّثَنَا حَمَّادُ بْنُ عَبَّادٍ السَّدُوسِيُّ، قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا الْمُهَزَّمِ يُحَدِّثُ عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ: أَنَّ رَسُولَ اللهِ ص ‌أَمَرَ ‌أَنْ ‌يُقْرَأَ ‌بِالسَّمَاوَاتِ فِي الْعِشَاءِ.

*پی‌نوشت:

در معرفی سوره اشاره شد که مقصود از سوره‌های «سماوات» چهار سوره‌ای است که با «السماء» شروع می‌شوند.

 

۸) از خالد عدوانی نقل شده است که:

من رسول الله ص را وقتی نزد ثقیف* آمده بود دیدم در حالی که بر کمان یا عصایی تکیه زده بود و آن زمانی بود که برای درخواست کمک نزد آنها آمده بود و شنیدم که «والسماء و الطارق» را خواند تا آن را به پایان رساند.

در همان حالت جاهلیتم که مشرک بودم آن را حفظ کردم و سپس در زمانی که اسلام آوردم آن را می‌خواندم.

همان موقع ثقیف مرا خواستند و گفتند: از این مرد چه شنیده‌ای؟

پس آن را بر آنان خواندم.

برخی از قریش که همراه او [=پیامبر ص] بودند گفتند ما رفیق خودمان را بهتر می‌شناسیم. اگر می‌دانستیم که آنچه می‌گوید حق است حتما از او پیروی می‌کردیم.

مسند أحمد، ج۳۱، ص۲۸۹؛ التاريخ الكبير (للبخاري) ج۳،  ص۴۱[۲۱]؛ الكشف و البيان (ثعلبی)، ج‏۱۰، ص۱۷۷؛ الدر المنثور، ج‏۶، ص۳۳۵؛  التحرير و التنوير، ج‏۳۰، ص۲۲۹

حَدَّثَنَا عَبْدُ اللهِ بْنُ مُحَمَّدٍ [قَالَ عَبْدُ اللهِ بْنُ أَحْمَدَ]: وَسَمِعْتُهُ أَنَا مِنْ عَبْدِ اللهِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي شَيْبَةَ، حَدَّثَنَا مَرْوَانُ بْنُ مُعَاوِيَةَ الْفَزَارِيُّ، عَنْ عَبْدِ اللهِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ الطَّائِفِيِّ، عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ خَالِدٍ الْعَدْوَانِيِّ، عَنْ أَبِيهِ:

أَنَّهُ أَبْصَرَ رَسُولَ اللهِ ص فِي مَشْرِقِ ثَقِيفٍ، وَهُوَ قَائِمٌ عَلَى قَوْسٍ أَوْ عَصًا حِينَ أَتَاهُمْ يَبْتَغِي عِنْدَهُمُ النَّصْرَ، قَالَ: فَسَمِعْتُهُ يَقْرَأُ «‌وَالسَّمَاءِ ‌وَالطَّارِقِ» ‌حَتَّى ‌خَتَمَهَا.

قَالَ: فَوَعَيْتُهَا فِي الْجَاهِلِيَّةِ وَأَنَا مُشْرِكٌ، ثُمَّ قَرَأْتُهَا فِي الْإِسْلَامِ.

قَالَ: فَدَعَتْنِي ثَقِيفٌ، فَقَالُوا: مَاذَا سَمِعْتَ مِنْ هَذَا الرَّجُلِ؟

فَقَرَأْتُهَا عَلَيْهِمْ. فَقَالَ مَنْ مَعَهُمْ مِنْ قُرَيْشٍ: نَحْنُ أَعْلَمُ بِصَاحِبِنَا، لَوْ كُنَّا نَعْلَمُ مَا يَقُولُ حَقًّا لَاتَّبَعْنَاهُ.

* تبصره:

ظاهرا اشاره به سفر پیامبر ص به طائف است که در سال دهم بعثت و مدتی بعد از رحلت حضرت ابوطالب که دیگر حضرت بی‌یاور مانده بود نزد قبیله ثقیف در طائف رفتند و آنها را به اسلام و یاری خویش دعوت کردند.

 

۹) جابر بن عبدالله انصاری روایت کرده است که:

معاذ نماز مغرب را خواند و در آن سوره‌های بقره و نساء را خواند. پس پیامبر ص به او فرمود:

آیا می خواهی [دیگران را] از دین زده کنی؟! آیا کفایت نمی‌کرد که سوره‌های طارق و ضحی را می‌خواندی؟!

السنن الكبرى (النسائي)، ج۱۰، ص۳۳۲

أَخْبَرَنَا عَمْرُو بْنُ مَنْصُورٍ، حَدَّثَنَا أَبُو نُعَيْمٍ، عَنْ مِسْعَرٍ، عَنْ مُحَارِبِ بْنِ دِثَارٍ، عَنْ جَابِرٍ، قَالَ:

صَلَّى مُعَاذٌ الْمَغْرِبَ، ‌فَقَرَأَ ‌الْبَقَرَةَ ‌وَالنِّسَاءَ.

فَقَالَ النَّبِيُّ ص: «أَفَتَّانٌ يَا مُعَاذُ، مَا كَانَ يَكْفِيكَ أَنْ تَقْرَأَ بِالسَّمَاءِ وَالطَّارِقِ، وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا؟»

تبصره:

این حدیث ظاهرا ناظر به نماز جماعت ویا نمازهای واجب است که خواندن چنین سوره‌هایی فوق طاقت عموم افراد است. وگرنه در سیره خود پیامبر ص نقل شده که مثلا حذیفه نقل کرده یک شب کنار پیامبر ص بودم و خودش در چهار رکعت از نماز شبش سوره‌های بقره و آل عمران و نساء و مائده را خواند (سنن أبي داود، ج۱، ص۳۲۵[۲۲]).

غرض سوره و مروری بر محتوای کلی آن

۱) بیان برخی مفسران درباره کلیت این سوره:

الف. مرحوم طبرسی بیان می‌دارد کخ سوره قبل با وعید ختم شد و این سوره هم با وعید آغاز می‌شود و در آن بر اینکه اعمال خلایق محفوظ است تأکید می‌گردد (مجمع البيان، ج‏۱۰، ص۷۱۲[۲۳]).

ب. علامه طباطبایی درباره کلیت این سوره صرفا اشاره می‌کنند که در این سوره انذاری نسبت به معاد داده می‌شود و با اطلاق قدرت خداوند بر آن استدلال می‌شود و در آن اشاره‌ای به حقیقت آن روز هست و با وعده عذاب به کفار خاتمه می‌یابد (الميزان، ج‏۲۰، ص۲۵۸[۲۴]).

ج. ابن عاشور هم اغراض این سوره را چنین برشمرده است:

اثبات گردآوری اعمال و جزای بر اعمال؛ اثبات امکان برانگیختن با نقض آنچه که مشرکان در خصوص امکان اعاده اجسام محال می‌دانستند؛ و در این بین، به نحو لطیفی تذکری به ظرافتهای صنع الهی و حکمت او در آفرینش انسان می‌دهد؛ و ارج نهادن به شأن قرآن و نشان دادن صدق مطالبی که درباره برانگیخته شدن در آن آمده است؛ و تهدید مشرکانی که از مسلمانان دوری می‌گزینند؛ و تثبیت پیامبر ص و وعده به او که خداوند بزودی وی را یاری می‌کند (التحرير و التنوير، ج‏۳۰، ص۲۲۹-۲۳۰[۲۵]).

۲) سوره با سوگندی به آسمان و آن ستاره درخشانی که شبانه و به سرعت در حال حرکت است آغاز می‌شود و با این سوگند تأکید می‌کند که برای هر انسانی محافظی هست. سپس تذکری می‌دهد به روند آفرینش دنیوی انسان و قدرت خداوند بر برگرداندن وی؛ و از اینجا سراغ روزی می‌رود که هر نهانی آشکار می گردد و نیرو و یاری دیگری در کار نیست. سپس دوباره سوگندی یاد می‌کند به آسمانی که بارش از آنجاست و زمینی که بستر شکوفا شدن است و سوگند می‌خورد که این سخن فیصه‌بخشی است نه بازی و مسخره. در پایان اشاره می‌کند که آنان مکری می‌کنند و خداوند هم برنامه‌ای قرار می‌دهد و البته به پیامبرش می‌گوید فعلا مهلتی به کافران بده تا ببینیم چه می‌کنند.

 

 


[۱] . روى أبيُّ بن كعبٍ رضي الله عنه عن النَّبيِّ ص أنَّه قال: “مَن قرأَ ‌سورةَ {‌وَالسَّمَاءِ ‌وَالطَّارِقِ}، أعطاه اللَّه تعالى عشرَ حسنات بعددِ كلِّ نجمٍ في السَّماء يوم القيامة”.

[۲] . «وَمَنْ قَرَأَ سُورَةَ وَالسَّمَاءِ وَالطَّارِقِ، أَعْطَاهُ اللَّهُ بِعَدَدِ كُلِّ نَجْمٍ فِي السَّمَاءِ عَشْرَ حَسَنَاتٍ.»

[۳] . حدثنا الحسين بن أحمد بن شيبان حدثنا محمد بن عامر حدثنا محمد بن سلام أخبرنا مطرف بن مازن عن ابن جريج عن عطاء عن ابن عباس قال: أنزلت بمكة ‌سورة {‌وَالسَّمَاءِ ‌وَالطَّارِقِ}.

[۴] . حدثنا عبد الله بن محمد حدثنا بهلول حدثنا ابن أبي جعفر حدثنا عمر بن هارون حدثنا عثمان بن عطاء عن أبيه عن ابن عباس قال: أنزل بمكة ‌سورة {‌وَالسَّمَاءِ ‌وَالطَّارِقِ}.»

[۵] . «وأخبرنا ابن فنجويه، قال: حَدَّثَنَا ابن نصرويه، قال: حَدَّثَنَا أبو العباس إسحاق بن الفضل الزَّيات، قال: يوسف ابن موسى القطَّان، قال: حَدَّثَنَا الضحاك بن مخلد، عن عبد الله بن عبد الرَّحْمَن بن يعلي بن كعب، عن عبد الرَّحْمَن بن خالد بن (جبل -أو ابن أبي جبل)، شك أبو عاصم- عن أَبيه قال: رأيت رسول الله ص متوكئًا على قوس في مشرقة ثقيف فقرأ سورة: {وَالسَّمَاءِ وَالطَّارِقِ} حتَّى ختمها، فحفظتها في الجاهلية قال: فمررت في مجلس ثقيف، وفيهم قوم من قريش فيهم عُتبة، وشيبة ابنا ربيعة، واستقرؤني فقرأتها عليهم، فقال الثقفيون: ما نرى هذا إلَّا حقًا، فقال القرشيون: نحن أعلم بصاحبنا لو علمنا أنَّه حق لتبعنا»

[۶] . و سميت في كتب التفسير و كتب السنة و في المصاحف «سورة الطارق» لوقوع هذا اللفظ في أولها. و في «تفسير الطبري» «و أحكام ابن العربي» ترجمت «سورة و السماء و الطارق».

[۷] . «سورة البروج والطارق: أقول: هما متآخيتان فقرنتا، وقدمت الأولى لطولها، وذكرا بعد الانشقاق للمؤاخاة في الافتتاح بذكر السماء؛ ولهذا ورد في الحديث ذكر السماوات مرادًا بها السور الأربع (۱)، كما قيل: المسبحات.

(۱) أخرجه الإمام أحمد في المسند “۲/ ۳۲۷” عن أبي هريرة رضي الله عنه أن النبي ص أمر أن يقرأ بالسماوات في العشاء؛ يعني: ‌السور ‌الأربع ‌المفتتحة ‌بذكر ‌السماء.»

[۸] . و هي مكية بالاتفاق نزلت قبل سنة عشر من البعثة.

[۹] . حدثنا السيد أبو الحمد مهدي بن نزار الحسيني القايني قال أخبرنا الحاكم أبو القسم عبيد الله بن عبد الله الحسكاني قال حدثنا أبو نصر المفسر قال حدثني عمي أبو حامد إملاء قال حدثني الفزاري أبو يوسف يعقوب بن محمد المقري قال حدثنا محمد بن يزيد السلمي قال حدثنا زيد بن موسى قال حدثنا عمرو بن هارون عن عثمان بن عطاء عن أبيه عن ابن عباس قال: أول ما أنزل بمكة (اقرأ باسم ربك) ثم (ن و القلم) ثم (المزمل) ثم (المدثر) ثم (تبت) ثم (إذا الشمس كورت) ثم (سبح اسم ربك الأعلى) ثم (و الليل إذا يغشى) ثم (و الفجر) ثم (و الضحى) ثم (أ لم نشرح) ثم (و العصر) ثم (و العاديات) ثم (إنا أعطيناك الكوثر) ثم (ألهيكم التكاثر) ثم (أ رأيت) ثم (الكافرون) ثم (أ لم تر كيف) ثم (قل أعوذ برب الفلق) ثم (قل أعوذ برب الناس) ثم (قل هو الله أحد) ثم (و النجم) ثم (عبس) ثم (إنا أنزلناه) ثم (و الشمس) ثم (البروج) ثم (و التين) ثم (لإيلاف) ثم (القارعة) ثم (القيامة) ثم (الهمزة) ثم (و المرسلات) ثم (ق). ثم (لا أقسم بهذا البلد) ثم (الطارق) ثم (اقتربت الساعة) ثم (ص) ثم (الأعراف) ثم (قل أوحي) ثم (يس) ثم (الفرقان) ثم (الملائكة) ثم (كهيعص) ثم (طه) ثم (الواقعة) ثم (الشعراء) ثم (النمل) ثم (القصص) ثم (بني إسرائيل) ثم (يونس) ثم (هود) ثم (يوسف) ثم (الحجر) ثم (الأنعام) ثم (الصافات) ثم (لقمان) ثم (القمر) ثم (سبأ) ثم (الزمر) ثم (حم المؤمن) ثم (حم السجدة) ثم (حمعسق) ثم (الزخرف) ثم (الدخان) ثم (الجاثية) ثم (الأحقاف) ثم (الذاريات) ثم (الغاشية) ثم (الكهف) ثم (النحل) ثم (نوح) ثم (إبراهيم) ثم (الأنبياء) ثم (المؤمنون) ثم (الم تنزيل) ثم (الطور) ثم (الملك) ثم (الحاقة) ثم (ذو المعارج) ثم (عم يتساءلون) ثم (النازعات) ثم (انفطرت) ثم (انشقت) ثم (الروم) ثم (العنكبوت) ثم (المطففين) فهذه أنزلت بمكة و هي خمس و ثمانون سورة

ثم أنزلت بالمدينة (البقرة) ثم (الأنفال) ثم (آل عمران) ثم (الأحزاب) ثم (الممتحنة) ثم (النساء) ثم (إذا زلزلت) ثم (الحديد) ثم سورة (محمد) ثم (الرعد) ثم سورة (الرحمن) ثم (هل أتى) ثم (الطلاق) ثم (لم يكن) ثم (الحشر) ثم (إذا جاء نصر الله) ثم (النور) ثم (الحج) ثم (المنافقون) ثم (المجادلة) ثم (الحجرات) ثم (التحريم) ثم (الجمعة) ثم (التغابن) ثم سورة (الصف) ثم سورة (الفتح) ثم سورة (المائدة) ثم سورة (التوبة) فهذه ثمان و عشرون سورة

و قد رواه الأستاذ أحمد الزاهد بإسناده عن عثمان بن عطاء عن أبيه عن ابن عباس في كتاب الإيضاح و زاد فيه و كانت إذا نزلت فاتحة سورة بمكة كتبت بمكة ثم يزيد الله فيها ما يشاء بالمدينة

و بإسناده عن عكرمة و الحسن بن أبي الحسن البصري إن أول ما أنزل الله من القرآن بمكة على الترتيب (اقرأ باسم ربك و ن و المزمل) إلى قوله و ما نزل بالمدينة (ويل للمطففين) (و البقرة و الأنفال و آل عمران و الأحزاب و المائدة و الممتحنة و النساء و إذا زلزلت و الحديد و سورة محمد) ص (و الرعد و الرحمن و هل أتى على الإنسان) إلى آخره و

بإسناده عن سعيد بن المسيب عن علي بن أبي طالب (ع) أنه قال سألت النبي عن ثواب القرآن فأخبرني بثواب سورة سورة على نحو ما نزلت من السماء فأول ما نزل عليه بمكة (فاتحة الكتاب) ثم (اقرأ باسم ربك) ثم (ن) إلى أن قال و أول ما نزل بالمدينة سورة (البقرة) ثم (الأنفال) ثم (آل عمران) ثم (الأحزاب) ثم (الممتحنة) ثم (النساء) ثم (إذا زلزلت) ثم (الحديد) ثم (سورة محمد) ثم (الرعد) ثم (سورة الرحمن) ثم (هل أتى) إلى قوله فهذا ما أنزل بالمدينة ثم قال النبي ص جميع سور القرآن مائة و أربع عشرة سورة و جميع آيات القرآن ستة آلاف آية و مائتا آية و ست و ثلاثون آية و جميع حروف القرآن ثلاثمائة ألف حرف واحد و عشرون ألف حرف و مائتان و خمسون حرفا لا يرغب في تعلم القرآن إلا السعداء و لا يتعهد قراءته إلا أولياء الرحمن.

[۱۰] . وَقَالَ أَبُو بَكْرٍ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَارِثِ بْنِ أَبْيَضَ فِي جُزْئِهِ الْمَشْهُورِ: حَدَّثَنَا أَبُو الْعَبَّاسِ عُبَيْدُ الِلَّهِ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ أَعْيَنَ الْبَغْدَادِيُّ حَدَّثَنَا حَسَّانُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ الْكَرْمَانِيُّ حَدَّثَنَا أُمَيَّةُ الْأَزْدِيُّ عَنْ جَابِرِ بْنِ زَيْدٍ قَالَ: أَوَّلُ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ الْقُرْآنِ بِمَكَّةَ: {اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ} ثُمَّ: {نْ وَالْقَلَمِ} ثُمَّ: {يَا أَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ} ثم: {يَا أَيُّهَا الْمُدَّثِّرُ} ثُمَّ: {الْفَاتِحَةَ} ثُمَّ: {تَبَّتْ يَدَا أَبِي لَهَبٍ وَتَبَّ} ثُمَّ: {إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ} ثُمَّ: {سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الأَعْلَى} ثُمَّ: {سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الأَعْلَى} ثُمَّ: {وَالْفَجْرِ} ثُمَّ: {وَالضُّحَى} ثُمَّ: {أَلَمْ نَشْرَحْ} ثُمَّ: {وَالْعَصْرِ} ثُمَّ: {وَالْعَادِيَاتِ} ثُمَّ {الْكَوْثَرَ} ثُمَّ: {أَلْهَاكُمُ} ثُمَّ: {أَرَأَيْتَ الَّذِي يُكَذِّبُ} ثُمَّ: {الْكَافِرُونَ} ثُمَّ: {أَلَمْ تَرَ كَيْفَ} ثُمَّ: {قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ} ثُمَّ: {قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ} ثُمَّ: {قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ} ثُمَّ: {وَالنَّجْمِ} ثُمَّ: {‌عَبَسَ} ثُمَّ: {إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ قُرْآناً} ثُمَّ: {وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا} ثُمَّ: {الْبُرُوجِ} ثُمَّ: {وَالتِّينِ} ثُمَّ: {لِإِيلافِ} ثُمَّ: {الْقَارِعَةُ} ثُمَّ: {الْقِيَامَةِ} ثُمَّ: {وَيْلٌ لِكُلِّ هُمَزَةٍ} ثُمَّ: {وَالْمُرْسَلاتِ} ثُمَّ: {ق} [ص۹۷] ثُمَّ: {الْبَلَدُ} ثُمَّ: {الطَّارِقُ} ثُمَّ: {اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ} ثُمَّ: {ص} ثُمَّ: {الْأَعْرَافَ} ثُمَّ: {الْجِنَّ} ثُمَّ: {يس} ثم: {الفرقان} ثم: {الملائكة} ثم: {كهيعص} ثُمَّ: {طه} ثُمَّ: {الْوَاقِعَةَ} ثُمَّ: {الشُّعَرَاءَ} ثُمَّ: {طس سُلَيْمَانَ} ثُمَّ: {طسم} {الْقِصَصِ} ثُمَّ: {بَنِي إِسْرَائِيلَ} ثُمَّ التَّاسِعَةَ يَعْنِي: {يُونُسَ} ثُمَّ: {هَودٌ} ثُمَّ: {يُوسُفَ} ثُمَّ: {الْحِجْرُ} ثم: {الأنعام} ثم: {الصافات} ثم: {لقمان} ثم: {سبأ} ثم: {الزمر} ثم: {حم} {المؤمن} ثم: {حم السَّجْدَةِ} ثُمَّ حم: {الزُّخْرُفِ} ثُمَّ حم: {الدُّخَانِ} ثُمَّ حم: {الْجَاثِيَةِ} ثُمَّ حم: {الْأَحْقَافِ} ثُمَّ: {الذاريات} ثم: {الغاشية} ثم: {الكهف} ثُمَّ حم: {عسق} ثُمَّ: {تَنْزِيلَ السَّجْدَةِ} ثُمَّ: {الْأَنْبِيَاءَ} ثُمَّ: {النَّحْلَ أَرْبَعِينَ وَبَقِيَّتَهَا بِالْمَدِينَةِ} ثُمَّ: {إِنَّا أَرْسَلْنَا نُوحًا} ثُمَّ: {الطَّوْرَ} ثُمَّ: {الْمُؤْمِنُونَ} ثُمَّ: {تَبَارَكَ} ثُمَّ: {الْحَاقَّةَ} ثُمَّ: {سَأَلَ} ثُمَّ: {عَمَّ يَتَسَاءَلُونَ} ثُمَّ: {وَالنَّازِعَاتِ} ثُمَّ: {إِذَا السَّمَاءُ انْفَطَرَتْ} ثُمَّ: {إِذَا السَّمَاءُ انْشَقَّتْ} ثم: {الروم} ثم: {الْعَنْكَبُوتَ} ثُمَّ: {وَيْلٌ لِلْمُطَفِّفِينَ} فَذَاكَ مَا أُنْزِلَ بِمَكَّةَ.

وَأُنْزِلَ بِالْمَدِينَةِ سُورَةَ الْبَقَرَةِ ثُمَّ: {آلَ عِمْرَانَ} ثُمَّ: {الْأَنْفَالَ} ثُمَّ: {الْأَحْزَابَ} ثُمَّ: {الْمَائِدَةَ} ثُمَّ: {الْمُمْتَحَنَةَ} ثُمَّ: {إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ} ثُمَّ: {النُّورِ} ثُمَّ: {الْحَجِّ} ثُمَّ: {الْمُنَافِقُونَ} ثُمَّ: {الْمُجَادَلَةِ} ثُمَّ: {الْحُجُرَاتِ} ثُمَّ: {التَّحْرِيمِ} ثُمَّ: {الْجُمْعَةِ} ثُمَّ: {التَّغَابُنَ} ثُمَّ: {سَبَّحَ الْحَوَارِيِّينَ} ثُمَّ: {الْفَتْحَ} ثم: {التوبة} وخاتمة الْقُرْآنِ.

[۱۱] . و عددها في ترتيب نزول السور السادسة و الثلاثين. نزلت بعد سورة «لا أقسم بهذا البلد» و قبل سورة: «اقتربت الساعة».

[۱۲] . «۳۴ – ثم لا أُقْسِمُ بِهذَا الْبَلَدِ. ۳۵ – ثم ‌الطارق. ۳۶ – ثم الانشقاق»

[۱۳] . سورة الطارق: مكية في قول ابن عباس و الضحاك، و هي سبع عشرة آية في الكوفي و البصري و المدني الأخير و ست عشرة آية في المدني الاول

[۱۴] . وی در اینجا همه موارد مربوط به تعداد آیات سوره‌ها را که شیخ طوسی در تفسیر تبیان در ابتدای هر سوره بیان کرده است یکجا آورده است

[۱۵] . سورة ‌الطارق: اختلافها آية «يَكِيدُونَ كَيْداً» أسقطها المدني الأول وحده فهي فيه ست عشرة آية، وفيما سواه سبع عشرة «۹».

تعلیقه: هي هكذا في كتاب البيان (۹۷/ ب) وإتحاف فضلاء البشر (ص ۴۳۶)، وغيث النفع (ص ۳۸۲) أما في بصائر ذوي التمييز: وآيها سبع عشرة في عد الجميع غير أبي جعفر، فإنها عنده ست عشرة، أسقط يَكِيدُونَ كَيْداً وعدها الباقون اه (۱/ ۵۱۲).

[۱۶] . سورة الطّارق: اين سورت مكّى است و شانزده آيت است در مدنى و هفده در عدد باقى قرّاء و شصت و يك كلمت است و دويست و سى و نه حرف است.

[۱۷] . سورة الطّارق: اين سورت مكّى است و شانزده آيت است در مدنى و هفده در عدد باقى قرّاء و شصت و يك كلمت است و دويست و سى و نه حرف است.

[۱۸] . سورة الطارق: مكيّة، و هي سبع عشرة آية، واحدي و ستون كلمة، و مائتان و تسع و ثلاثون حرفا.

[۱۹] . أخبرني أبو عثمان بن أبي بكر المقرئ قال: أخبرنا أبو عمرو بن أبي الفضل الشروطي قال: حدّثنا إبراهيم بن شريك الأسدي قال: حدّثنا أبو عبد الله بن يونس قال: حدّثنا سلام بن سليم قال: حدّثنا هارون بن كثير عن زيد بن أسلم عن أبيه عن أبي أمامة عن أبيّ بن كعب قال: قال رسول الله صلى اللّه عليه و سلم: «من قرأ سورة الطارق أعطاه الله من الأجر بعدد كلّ نجم في السماء عشر حسنات».

[۲۰] . ‏: لَوْ يَعْلَمُ النَّاسُ مَا فِي «لَمْ يَكُنْ» لَعَطَّلُوا الْأَهْلَ وَ الْمَالَ وَ تَعَلَّمُوهَا.

فَقَالَ رَجُلٌ مِنْ خُزَاعَةَ: مَا فِيهَا مِنَ الْأَجْرِ يَا رَسُولَ اللَّهِ؟

فَقَالَ لَا يَقْرَؤُهَا مُنَافِقٌ أَبَداً وَ لَا عَبْدٌ فِي قَلْبِهِ شَكٌّ فِي اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ. وَ اللَّهِ إِنَّ الْمَلَائِكَةَ الْمُقَرَّبِينَ لَيَقْرَءُونَهَا مُنْذُ خَلَقَ اللَّهُ‏ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ لَا يَفْتُرُونَ مِنْ قِرَاءَتِهَا؛ وَ مَا مِنْ عَبْدٍ يَقْرَؤُهَا بِلَيْلٍ إِلَّا بَعَثَ اللَّهُ مَلَائِكَةً يَحْفَظُونَهُ فِي دِينِهِ وَ دُنْيَاهُ وَ يَدْعُونَ لَهُ بِالْمَغْفِرَةِ وَ الرَّحْمَةِ؛ فَإِنْ قَرَأَهَا نَهَاراً أُعْطِيَ عَلَيْهَا مِنَ الثَّوَابِ مِثْلَ مَا أَضَاءَ عَلَيْهِ النَّهَارُ وَ أَظْلَمَ عَلَيْهِ اللَّيْلُ.

فَقَالَ رَجُلٌ مِنْ قَيْسِ غَيْلَانَ: زِدْنَا يَا رَسُولَ اللَّهِ مِنْ هَذَا الْحَدِيثِ فِدَاكَ أَبِي وَ أُمِّي.

[۲۱] . عبدِ الرَّحمنِ الطَّائفيُّ، سمعَ عَبدَ الرَّحمنِ بنَ خالدِ بنِ جِيلٍ العَدْوانيَّ، عن أبيهِ، قالَ: رَأَيْتُ النَّبِيَّ ص قَائِمًا، في مَشْرِقِ ثَقِيفٍ، عَلى عَصا، أوْ قَوْسٍ، وهُوَ يَقْرَأُ: {وَالسَّمَاءِ وَالطَّارِقِ} حتَّى خَتَمَها، فَوَعَيْتُهَا في الجَاهِلِيَّةِ وَأَنا مُشْرِكٌ، فَقَرَأْتُها في الإِسْلامِ، قالَ: فَدَعَتْني ثَقِيفٌ: مَاذَا سَمِعْتَ مِنْ هَذا الرَّجُلِ؟ فَقَرَأْتُها، فَقالَ مَنْ مَعَهُ مِنْ قُرَيشٍ: نَحْنُ أَعْلَمُ بِصَاحِبِنَا، لَوْ نَعْلَمُ أَنَّ مَا يَقُولُ حَقٌّ لَاتَّبَعْنَاهُ.

[۲۲] . حَدَّثَنَا أَبُو الْوَلِيدِ الطَّيَالِسِيُّ ، وَعَلِيُّ بْنُ الْجَعْدِ، قَالَا: نَا شُعْبَةُ ، عَنْ عَمْرِو بْنِ مُرَّةَ ، عَنْ أَبِي حَمْزَةَ مَوْلَى الْأَنْصَارِ عَنْ رَجُلٍ مِنْ بَنِي عَبْسٍ ، عَنْ حُذَيْفَةَ: «أَنَّهُ رَأَى رَسُولَ اللهِ ص يُصَلِّي مِنَ اللَّيْلِ، فَكَانَ يَقُولُ: اللهُ أَكْبَرُ ثَلَاثًا، ذُو الْمَلَكُوتِ وَالْجَبَرُوتِ وَالْكِبْرِيَاءِ وَالْعَظَمَةِ، ثُمَّ اسْتَفْتَحَ فَقَرَأَ الْبَقَرَةَ، ‌ثُمَّ ‌رَكَعَ ‌فَكَانَ ‌رُكُوعُهُ ‌نَحْوًا مِنْ قِيَامِهِ، وَكَانَ يَقُولُ فِي رُكُوعِهِ سُبْحَانَ رَبِّيَ الْعَظِيمِ سُبْحَانَ رَبِّيَ الْعَظِيمِ، ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ مِنَ الرُّكُوعِ فَكَانَ قِيَامُهُ نَحْوًا مِنْ قِيَامِهِ، يَقُولُ: لِرَبِّيَ الْحَمْدُ، ثُمَّ يَسَجُدَ فَكَانَ سُجُودُهُ نَحْوًا مِنْ قِيَامِهِ، فَكَانَ يَقُولُ فِي سُجُودِهِ: سُبْحَانَ رَبِّيَ الْأَعْلَى، ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ مِنَ السُّجُودِ، وَكَانَ يَقْعُدُ فِيمَا بَيْنَ السَّجْدَتَيْنِ نَحْوًا مِنْ سُجُودِهِ، وَكَانَ يَقُولُ: رَبِّ اغْفِرْ لِي، رَبِّ اغْفِرْ لِي، فَصَلَّى أَرْبَعَ رَكَعَاتٍ فَقَرَأَ فِيهِنَّ الْبَقَرَةَ، وَآلَ عِمْرَانَ، وَالنِّسَاءَ، وَالْمَائِدَةَ، أَوِ الْأَنْعَامَ،» شَكَّ شُعْبَةُ.

[۲۳] . تفسيرها: ختم الله سبحانه تلك السورة بالوعيد و افتتح هذه السورة بمثله و أكد ذلك بأن أعمال الخلق محفوظة فقال …

[۲۴] . في السورة إنذار بالمعاد و تستدل عليه بإطلاق القدرة و تؤكد القول في ذلك، و فيها إشارة إلى حقيقة اليوم، و تختتم بوعيد الكفار

[۲۵] . أغراضها: إثبات إحصاء الأعمال و الجزاء على الأعمال. و إثبات إمكان البعث بنقض ما أحاله المشركون ببيان إمكان إعادة الأجسام و أدمج في ذلك التذكير بدقيق صنع اللّه و حكمته في خلق الإنسان. و التنويه بشأن القرآن. و صدق ما ذكر فيه من البعث لأن إخبار القرآن به لمّا استبعدوه و موّهوا على الناس بأن ما فيه غير صدق. و تهديد المشركين الذين ناوؤا المسلمين. و تثبيت النبي‏ء صلى اللّه عليه و سلم و وعده بأن اللّه منتصر له غير بعيد.

بازدیدها: ۱۴

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*