۷۱۷) وَ ما ذلِكَ عَلَی اللَّهِ بِعَزيزٍ

ترجمه

و آن بر خداوند دشوار نیست.

نکات ادبی

بِعَزيزٍ

قبلا بیان شد که ماده «عزز» به معنای شدت و قوت و قهر و غلبه می‌باشد و «عزت» حالتی در شخص است که مانع از آن می‌شود که مغلوب واقع شود؛ بنابراین «عزیز» یعنی کسی که همواره غالب است و هیچگاه مغلوب نمی‌شود؛ و به چیزی هم که نایاب است عزیز گفته می‌شود، چون دسترسی [= غلبه] به آن سخت و دشوار است.

تفاوت «عزیز» با «قاهر» (غلبه‌کننده) در این است که عزیز از این جهت گفته می‌شود که کسی توان غلبه و اذیت و آزار او را ندارد، اما قاهر از این جهت گفته می‌شود که او بر دیگران غلبه می‌کند، و تعبیر «عزیزی» (همان «عزیزم» در فارسی) را در مورد محبوبی به کار می‌رود که جدایی از او بر انسان سخت و دشوار است

جلسه۱۲۲ http://yekaye.ir/al-hajj-022-74/

در این آیه، کلمه «عزیز» از همین زاویه «دشوار بودن دسترسی بر آن» مورد توجه قرار گرفته است؛ آن بر خدا عزیز نیست؛ یعنی انجامش سخت و دشوار نیست و این گونه نیست که در انجام این کار خداوند مغلوب شود.

حدیث

۱) از امام صادق ع روایت شده است که فرمودند:

در ربوبیت عُظمی و الوهیت کبری چنین است که هیچ چیزی را از چیزی ایجاد نمی‌کند مگر خداوند؛ و هیچ چیزی را از جوهریتش [= ذاتش] به جوهر [= ذات] دیگری منتقل نمی‌کند مگر خداوند؛ و هیچ چیزی را از وجود به عدم منتقل نمی‌سازد مگر خداوند.

التوحيد (للصدوق)، ص: ۶۸

أَبِي رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ إِدْرِيسَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ بِشْرٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ جُمْهُورٍ الْعَمِّيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْفُضَيْلِ بْنِ يَسَارٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ:

فِي الرُّبُوبِيَّةِ الْعُظْمَى وَ الْإِلَهِيَّةِ الْكُبْرَى لَا يُكَوِّنُ الشَّيْ‏ءَ لَا مِنْ شَيْ‏ءٍ إِلَّا اللَّهُ وَ لَا يَنْقُلُ الشَّيْ‏ءَ مِنْ جَوْهَرِيَّتِهِ إِلَى جَوْهَرٍ آخَرَ إِلَّا اللَّهُ وَ لَا يَنْقُلُ الشَّيْ‏ءَ مِنَ الْوُجُودِ إِلَى الْعَدَمِ إِلَّا اللَّه‏

تدبر

۱) «وَ ما ذلِكَ عَلَی اللَّهِ بِعَزيزٍ»

خداوند اگر بخواهد شما را می‌بَرَد و خَلقِ جدیدی می‌آوَرَد و این کار هیچ دشواری‌ای برای او ندارد.

نکته تخصصی خود‌شناسی

یکی از آن حقایقی که از آن غفلت می‌کنیم این است که ماییم که به خداوند نیازمندیم، نه او به ما.

پس، اگر مهلتی به ما داده، و یا وظایفی برعهده ما گذاشته و ثواب‌هایی برای انجام آن وظایف ویا عقاب‌هایی برای ترک آنها مقدر فرموده، اینها صرفا برای رشد و سعادت خودمان است و این گونه نیست که اگر ما اینها را خلاف دستور او انجام دهیم، دست او در برابر ما بسته باشد و بر دامن کبریاییش گردی بنشیند.

اگر کسی این را باور کند، دیگر هیچگاه خود را از خداوند طلبکار نمی‌بیند، بلکه همواره خود را در پیشگاه خداوند مقصر می‌شمرد. شاید یکی از رموز ضجه‌های انبیاء و اولیاء در پیشگاه الهی (مثلا ناله‌های امیرالمومنین ع در دعای کمیل) همین باشد.

 تبصره

عجیب اینجاست که برخی با استناد به همین جمله که «خدا نیازی به کارهای ما ندارد» در ضرورتِ وظایفی که او برعهده ما گذاشته تردید می‌افکنند!

 

۲)‌«وَ ما ذلِكَ عَلَی اللَّهِ بِعَزيزٍ»

قدرت خدا را جدی بگیریم، چرا که هیچ کاری بر خداوند دشوار نیست. (تفسیر نور، ج۹، ص۴۸۸)

تاملی فلسفی: تفکیک محال واقعی و توهم محال

برخی چیزها منطقا محال است؛ چنین کاری از خدا سر نمی‌زند، نه بدین جهت که قدرتش را ندارد؛ بلکه به این جهت که رخ دادن آن کار اصلا معنای معقولی ندارد. (مثلا اینکه برای خودش شریک بیافریند).

اما بسیاری از امور هستند که واقعا محال نیستند اما به خاطر غفلت از برخی از حقایق، ذهن ما چنان آن را بعید می‌شمرد که وقوعش را باور نمی‌کند و در عرف آنها را محال می‌شمرد؛ در حالی که اگر به خداییِ خدا توجه شود، وقوع آنها بعید هم نیست، چه رسد به محال.

تاملی در ثواب برخی اعمال

گاه برای برخی از کارها ثواب‌های عظیمی ذکر شده است؛ و برخی افراد صرفا به خاطر اینکه چنان ثوابی را انتظار ندارند، با دیده تردید در این روایات نگاه می‌کنند. در حالی که اگر به جای عملی که شخص را مستحق ثواب کرده، به کسی که دارد پاداش می‌دهد توجه کنیم، درمی‌یابیم که چنان بخشش‌هایی اصلا جای تعجب ندارد و این گونه بذل و بخشش کردن بر خدا دشوار نیست.

شاید بر همین اساس بوده که در برخی از روایات نبوی، بعد از ذکر ثواب‌های فراوان برای برخی اعمال، به همین آیه استشهاد می‌کنند.(مثلا ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص۶۲)[۱]

 

۳)‌ «وَ ما ذلِكَ عَلَی اللَّهِ بِعَزيزٍ»

ایمان، موقعیت انسان در پیشگاه خداوند را بسیار تغییر می‌دهد.

اینکه خداوند انسان‌های بی‌ایمان و ناسپاس را نیست و نابود کند و انسانهای دیگری را جایگزین آنان کند، بر خدا دشوار نیست؛

اما اینکه بنده مومنی را که در دنیا هم سختی‌ای به او رسانده، مشمول رحمت خود نسازد و در جهنم وارد کند، بر او دشوار است! (نهج الفصاحة، ص۵۶۵، حدیث۱۹۴۱[۲]) و ظاهرا بر اساس همین لطف گسترده خداوند نسبت به مومنان بوده، که گاه اهل بیت ع برای برخی از افرادی که شیعه و مومن بوده اما گناهانان کبیره‌ای هم مرتکب شده‌اند، از خداوند درخواست رحمت کرده‌اند (رجال کشی، ص۲۸۶[۳]؛ دعائم الاسلام، ج۱، ص۷۳[۴]).

آیا انصاف است که کاری کنیم که سزاوار جهنم شویم و در وضعیتی قرار بگیریم که بر خدا دشوار آید؟!

و همین عنایت عظیم خداست که ما را به لقایش امیدوار می‌کند:

عشق آن زنده گزین کو باقی است              کز شراب جان‌فزایت ساقی است

عشق آن بگزین که جمله انبیا                    یافتند از عشق او کار و کیا

تو مگو ما را بدان شه بار نیست                  با کریمان کارها دشوار نیست

https://ganjoor.net/moulavi/masnavi/daftar1/sh9/

 


[۱] . این روایت درباره ثواب روزه ماه شعبان است که مرحوم صدوق علاوه بر کتاب فوق، آن را در الأمالي، ص۲۳-۲۵ و فضائل الأشهر الثلاثة، ص۴۵-۴۹ نیز آورده است:

حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ قَالَ حَدَّثَنَا الْحَسَنُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْمَرْوَزِيُّ عَنْ أَبِيهِ عَنْ يَحْيَى بْنِ عَبَّاسٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ عَامِرٍ الْوَاسِطِيِّ قَالَ أَخْبَرَنِي عَطَاءُ بْنُ‏ السَّائِبِ عَنْ سَعِيدِ بْنِ جُبَيْرٍ عَنِ ابْنِ عَامِرٍ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ قَدْ تَذَاكَرَ أَصْحَابُهُ عِنْدَهُ فَضَائِلَ شَعْبَانَ قَالَ شَهْرٌ شَرِيفٌ وَ هُوَ شَهْرِي وَ حَمَلَةُ الْعَرْشِ تُعَظِّمُهُ وَ تَعْرِفُ حَقَّهُ وَ هُوَ شَهْرٌ زَادَ اللَّهُ فِيهِ أَرْزَاقَ الْمُؤْمِنِينَ لِرَمَضَانَ وَ تُزَيَّنُ فِيهِ الْجِنَانُ وَ إِنَّمَا سُمِّيَ شَعْبَانَ لِأَنَّهُ يَتَشَعَّبُ فِيهِ أَرْزَاقُ الْمُؤْمِنِينَ لِرَمَضَانَ وَ هُوَ شَهْرُ الْعَمَلِ فِيهِ تُضَاعَفُ الْحَسَنَةُ سَبْعِينَ وَ السَّيِّئَةُ مَحْطُوطَةٌ وَ الذَّنْبُ مَغْفُورٌ وَ الْحَسَنَةُ مَقْبُولَةٌ وَ الْجَبَّارُ جَلَّ جَلَالُهُ يُبَاهِي فِيهِ بِعِبَادِهِ يَنْظُرُ مِنْ عَرْشِهِ إِلَى صُوَّامِهِ وَ قُوَّامِهِ فَيُبَاهِي بِهِمْ حَمَلَةَ عَرْشِهِ فَقَامَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ ع فَقَالَ بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي يَا رَسُولَ اللَّهِ صِفْ لَنَا شَيْئاً مِنْ فَضْلِهِ لِنَزْدَادَ رَغْبَةً فِي صِيَامِهِ وَ قِيَامِهِ نَتَهَجَّدُ لِلْجَلِيلِ فِيهِ- فَقَالَ ص مَنْ صَامَ أَوَّلَ يَوْمٍ مِنْ شَعْبَانَ كَتَبَ اللَّهُ لَهُ سَبْعِينَ حَسَنَةً الْحَسَنَةُ تُعَادِلُ عِبَادَةَ سَنَةٍ- وَ مَنْ صَامَ يَوْمَيْنِ مِنْ شَعْبَانَ حَطَّ عَنْهُ السَّيِّئَةَ الْمُوبِقَةَ وَ مَنْ صَامَ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ مِنْ شَعْبَانَ رَفَعَ لَهُ سَبْعِينَ دَرَجَةً فِي الْجِنَانِ مِنْ دُرٍّ وَ يَاقُوتٍ وَ مَنْ صَامَ أَرْبَعَةَ أَيَّامٍ مِنْ شَعْبَانَ وَسَّعَ عَلَيْهِ الرِّزْقَ- وَ مَنْ صَامَ خَمْسَةَ أَيَّامٍ مِنْ شَعْبَانَ حُبِّبَ إِلَى الْعِبَادِ وَ مَنْ صَامَ سِتَّةَ أَيَّامٍ مِنْ شَعْبَانَ صَرَفَ اللَّهُ عَنْهُ سَبْعِينَ لَوْناً مِنَ الْبَلَاءِ وَ مَنْ صَامَ سَبْعَةَ أَيَّامٍ مِنْ شَعْبَانَ عُصِمَ مِنْ إِبْلِيسَ وَ جُنُودِهِ وَ هَمْزِهِ وَ غَمْزِهِ وَ مَنْ صَامَ ثَمَانِيَةَ أَيَّامٍ مِنْ شَعْبَانَ لَمْ يَخْرُجْ مِنَ الدُّنْيَا حَتَّى يُسْقَى مِنْ حِيَاضِ الْقُدْسِ وَ مَنْ صَامَ تِسْعَةَ أَيَّامٍ مِنْ شَعْبَانَ عَطَفَ عَلَيْهِ مُنْكَرٌ وَ نَكِيرٌ عِنْدَ مَا يَسْأَلَانِهِ- وَ مَنْ صَامَ مِنْ شَعْبَانَ عَشَرَةَ أَيَّامٍ وَسَّعَ اللَّهُ عَلَيْهِ قَبْرَهُ سَبْعِينَ ذِرَاعاً فِي سَبْعِينَ ذراع [ذِرَاعاً] وَ مَنْ صَامَ أَحَدَ عَشَرَ يَوْماً ضَرَبَ اللَّهُ عَلَى قَبْرِهِ إِحْدَى عَشْرَةَ مَنَارَةً مِنْ نُورٍ وَ مَنْ صَامَ اثْنَيْ عَشَرَ يَوْماً مِنْ شَعْبَانَ زَارَهُ فِي قَبْرِهِ كُلَّ يَوْمٍ سَبْعُونَ أَلْفَ أَلْفِ مَلَكٍ إِلَى النَّفْخِ فِي الصُّورِ وَ مَنْ صَامَ ثَلَاثَةَ عَشَرَ يَوْماً مِنْ شَعْبَانَ اسْتَغْفَرَتْ لَهُ مَلَائِكَةُ سَبْعِ سَمَاوَاتٍ- وَ مَنْ صَامَ أَرْبَعَةَ عَشَرَ يَوْماً مِنْ شَعْبَانَ أُلْهِمَتْ بِهِ الدَّوَابُّ وَ السِّبَاعُ حَتَّى الْحِيتَانُ فِي الْبُحُورِ أَنْ يَسْتَغْفِرُوا لَهُ وَ مَنْ صَامَ‏ خَمْسَةَ عَشَرَ يَوْماً مِنْ شَعْبَانَ نَادَاهُ رَبُّ الْعِزَّةِ وَ عِزَّتِي لَا أَحْرَقْتُكَ بِالنَّارِ وَ مَنْ صَامَ سِتَّةَ عَشَرَ يَوْماً مِنْ شَعْبَانَ أَطْفَأَ عَنْهُ سَبْعِينَ بَحْراً مِنَ النِّيرَانِ كُلِّهَا وَ مَنْ صَامَ سَبْعَةَ عَشَرَ يَوْماً مِنْ شَعْبَانَ غُلِّقَتْ عَنْهُ أَبْوَابُ النِّيرَانِ كُلُّهَا وَ مَنْ صَامَ ثَمَانِيَةَ عَشَرَ يَوْماً مِنْ شَعْبَانَ فُتِحَتْ لَهُ أَبْوَابُ الْجِنَانِ كُلُّهَا وَ مَنْ صَامَ تِسْعَةَ عَشَرَ يَوْماً مِنْ شَعْبَانَ أُعْطِيَ سَبْعُونَ أَلْفَ قَصْرٍ فِي الْجِنَانِ مِنْ دُرٍّ وَ يَاقُوتٍ- وَ مَنْ صَامَ عِشْرِينَ يَوْماً مِنْ شَعْبَانَ زُوِّجَ سَبْعِينَ أَلْفَ زَوْجَةٍ مِنَ الْحُورِ الْعِينِ وَ مَنْ صَامَ أَحَداً وَ عِشْرِينَ يَوْماً مِنْ شَعْبَانَ وَجَبَتْ لَهُ الْمَلَائِكَةُ وَ مَسَحَتْهُ بِأَجْنِحَتِهَا وَ مَنْ صَامَ اثْنَيْنِ وَ عِشْرِينَ يَوْماً مِنْ شَعْبَانَ كُسِيَ سَبْعِينَ أَلْفَ حُلَّةٍ مِنْ سُندُسٍ وَ إِسْتَبْرَقٍ- وَ مَنْ صَامَ ثَلَاثَةً وَ عِشْرِينَ يَوْماً مِنْ شَعْبَانَ أُتِيَ بِدَابَّةٍ مِنْ نُورٍ عِنْدَ خُرُوجِهِ مِنْ قَبْرِهِ فَيَرْكَبُهَا طَيَّاراً إِلَى الْجَنَّةِ وَ مَنْ صَامَ أَرْبَعَةً وَ عِشْرِينَ يَوْماً مِنْ شَعْبَانَ شُفِّعَ فِي سَبْعِينَ أَلْفاً مِنْ أَهْلِ التَّوْحِيدِ وَ مَنْ صَامَ خَمْسَةً وَ عِشْرِينَ يَوْماً مِنْ شَعْبَانَ أُعْطِيَ بَرَاءَةً مِنَ النِّفَاقِ- وَ مَنْ صَامَ سِتَّةً وَ عِشْرِينَ يَوْماً مِنْ شَعْبَانَ كَتَبَ اللَّهُ لَهُ جَوَازاً عَلَى الصِّرَاطِ وَ مَنْ صَامَ سَبْعَةً وَ عِشْرِينَ يَوْماً مِنْ شَعْبَانَ كَتَبَ اللَّهُ لَهُ بَرَاءَةً مِنَ النَّارِ وَ مَنْ صَامَ ثَمَانِيَةً وَ عِشْرِينَ يَوْماً مِنْ شَعْبَانَ تَهَلَّلَ وَجْهُهُ وَ مَنْ صَامَ تِسْعَةً وَ عِشْرِينَ يَوْماً مِنْ شَعْبَانَ نَالَ رِضْوَانَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ الْأَكْبَرَ وَ مَنْ صَامَ ثَلَاثِينَ يَوْماً مِنْ شَعْبَانَ نَادَاهُ جَبْرَئِيلُ ع مِنْ قُدَّامِ الْعَرْشِ يَا هَذَا اسْتَأْنِفِ الْعَمَلَ عَمَلًا جَدِيداً قَدْ غُفِرَ لَكَ مَا مَضَى وَ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذُنُوبِكَ وَ الْجَلِيلُ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ لَوْ كَانَ ذُنُوبُكَ عَدَدَ نُجُومِ السَّمَاءِ وَ قَطْرِ الْأَمْطَارِ وَ وَرَقِ الْأَشْجَارِ وَ عَدَدَ الرَّمْلِ وَ الثَّرَى وَ أَيَّامِ الدُّنْيَا لَغَفَرْتُهَا لَكَ «وَ ما ذلِكَ عَلَى اللَّهِ بِعَزِيزٍ» بَعْدَ صِيَامِكَ شَهْرَ شَعْبَانَ قَالَ ابْنُ عَبَّاسٍ هَذَا لِشَهْرِ شَعْبَانَ.

[۲] . عزيز على اللَّه أن يأخذ كريمتي عبد مسلم ثمّ يدخله النّار: بر خدا دشوار است كه دو دختر بنده مسلمان را بگيرد آنگاه او را به جهنم برد!

[۳] . حَدَّثَنِي نَصْرُ بْنُ الصَّبَّاحِ، قَالَ حَدَّثَنَا إِسْحَاقُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْبَصْرِيُّ، قَالَ حَدَّثَنِي عَلِيُّ بْنُ إِسْمَاعِيلَ، قَالَ أَخْبَرَنِي فُضَيْلٌ الرَّسَّانُ، قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) بَعْدَ مَا قُتِلَ زَيْدُ بْنُ عَلِيٍّ رَحْمَةُ اللَّهِ عَلَيْهِ، فَأُدْخِلْتُ بَيْتاً جَوْفَ بَيْتٍ فَقَالَ لِي يَا فُضَيْلُ قُتِلَ عَمِّي زَيْدٌ قُلْتُ نَعَمْ جُعِلْتُ فِدَاكَ، قَالَ رَحِمَهُ اللَّهُ أَمَا إِنَّهُ كَانَ مُؤْمِناً وَ كَانَ عَارِفاً وَ كَانَ عَالِماً وَ كَانَ صَدُوقاً، أَمَا إِنَّهُ لَوْ ظَفِرَ لَوَفَى، أَمَا إِنَّهُ لَوْ مَلَكَ لَعَرَفَ كَيْفَ يَضَعُهَا، قُلْتُ يَا سَيِّدِي أَ لَا أُنْشِدُكَ شِعْراً! قَالَ أَمْهِلْ، ثُمَّ أَمَرَ بِسُتُورٍ فَسُدِلَتْ وَ بِأَبْوَابٍ فَفُتِحَتْ، ثُمَّ قَالَ أَنْشِدْ! فَأَنْشَدْتُهُ:

لِأُمِّ عَمْرٍو بِاللَّوَى مَرْبَعٌ                            طَامِسَةٌ أَعْلَامُهُ بَلْقَعٌ‏

لَمَّا وَقَفْتُ الْعِيسَ فِي رَسْمِهِ                       وَ الْعَيْنُ مِنْ عِرْفَانِهِ تَدْمَعُ‏

ذَكَرْتُ مَنْ قَدْ كُنْتُ أَهْوَى بِهِ                      فَبِتُّ وَ الْقَلْبُ شَجً مُوجَعٌ‏

عَجِبْتُ مِنْ قَوْمٍ أَتَوْا أَحْمَدَا                       بِخَطِّهِ لَيْسَ لَهَا مَدْفَعٌ‏

قَالُوا لَهُ لَوْ شِئْتَ أَخْبَرْتَنَا                          إِلَى مَنِ الْغَايَةُ وَ الْمَفْزَعُ‏

إِذَا تَوَلَّيْتَ وَ فَارَقْتَنَا                               وَ مِنْهُمْ فِي الْمُلْكِ مَنْ يَطْمَعُ‏

فَقَالَ لَوْ أَخْبَرْتُكُمْ مَفْزَعاً                          مَا ذَا عَسَيْتُمْ فِيهِ أَنْ تَصْنَعُوا

صَنِيعُ أَهْلِ الْعِجْلِ إِذْ فَارَقُوا                       هَارُونَ فَالتَّرْكُ لَهُ أَوْدَعُ‏

فَالنَّاسُ يَوْمَ الْبَعْثِ رَايَاتُهُمْ                        خَمْسٌ فَمِنْهَا هَالِكٌ أَرْبَعٌ‏

قَائِدُهَا الْعِجْلُ وَ فِرْعَوْنُهَا                          وَ سَامِرِيُّ الْأُمَّةِ الْمُفْظَعُ‏

وَ مِخْدَعٌ مِنْ دِينِهِ مَارِقٌ                            أَخْدَعُ عَبْدٌ لُكَعٌ أَوْكَعُ‏

وَ رَايَةٌ قَائِدُهَا وَجْهُهُ                               كَأَنَّهُ الشَّمْسُ إِذَا تَطْلُعُ‏

قَالَ فَسَمِعْتُ نَحِيباً مِنْ وَرَاءِ السِّتْرِ، فَقَالَ مَنْ قَالَ هَذَا الشِّعْرَ قُلْتُ السَّيِّدُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْحِمْيَرِيُّ، فَقَالَ رَحِمَهُ اللَّهُ، قُلْتُ إِنِّي رَأَيْتُهُ يَشْرَبُ النَّبِيذَ! فَقَالَ رَحِمَهُ اللَّهُ، قُلْتُ إِنِّي رَأَيْتُهُ يَشْرَبُ نَبِيذَ الرُّسْتَاقِ، قَالَ تَعْنِي الْخَمْرَ قُلْتُ نَعَمْ، قَالَ رَحِمَهُ اللَّهُ وَ مَا ذَلِك [عَزِيزٌ] عَلَى اللَّهِ أَنْ يَغْفِرَ لِمُحِبِّ عَلِيٍّ.

[۴] .عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع أَنَّهُ ذُكِرَ عِنْدَهُ أَبُو هُرَيْرَةَ الشَّاعِرُ فَقَالَ رَحِمَهُ اللَّهُ فَقَالَ بَعْضُ مَنْ حَضَرَهُ فِيهِ قَوْلًا وَ كَأَنَّهُ أَغْرَاهُ بِهِ فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ رَحِمَهُ اللَّهُ وَيْحَكَ أَ عَزِيزٌ عَلَى اللَّهِ أَنْ يَغْفِرَ لِرَجُلٍ مِنْ شِيعَةِ عَلِيٍّ.

این روایت در شرح الأخبار في فضائل الأئمة الأطهار عليهم السلام، ج‏۳، ص۴۷۱ نیز بدین صورت آمده است:

ميمون الايادي، عن أبي جعفر محمد بن علي عليه السلام، أنه ذكر أبا هريرة الشاعر [العجلي‏] رحمة اللّه عليه قال: فقلت: إنه كان يشرب الخمر! فقال: ويحك! يا ميمون أ عزيز على اللّه أن يغفر لرجل من شيعة علي مثل هذا؟!

Visits: 20

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*