الف. یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا
ج. وَ لا تَلْمِزُوا أَنْفُسَكُمْ
د. وَ لا تَنابَزُوا بِالْأَلْقابِ
ه. بِئْسَ الاِسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإیمانِ
و. وَ مَنْ لَمْ یتُبْ فَأُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ
الف. یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا
۱) جمیل بن دراج میگوید من در محضر امام صادق ع بودم … طیار وارد شد و از امام صادق ع پرسید: «فدایت شوم! دیدهاید که خداوند در بسیاری از جاهایی که لزوما در مقام خطاب قرار دادن مؤمنان [به معنای خاص کلمه] نیست، مخاطب را با تعبیر «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا» مورد خطاب قرار میدهد؛ آیا منافقان هم در این خطاب داخل هستند»؟
فرمود: «آری! منافقان و نیز گمراهان و هرکسی که در ظاهر به اسلام اعتراف دارد، داخل در آن است».
الكافي، ج۸، ص۲۷۴
أَبُو عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ حَدِيدٍ عَنْ جَمِيلِ بْنِ دَرَّاجٍ قَالَ: …[۱]
فَدَخَلَ عَلَيْهِ الطَّيَّارُ فَسَأَلَهُ وَ أَنَا عِنْدَهُ؛ فَقَالَ لَهُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ رَأَيْتَ قَوْلَهُ عَزَّ وَ جَلَّ «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا» فِي غَيْرِ مَكَانٍ مِنْ مُخَاطَبَةِ الْمُؤْمِنِينَ؛ أَ يَدْخُلُ فِي هَذَا الْمُنَافِقُونَ؟
قَالَ: نَعَمْ، يَدْخُلُ فِي هَذَا الْمُنَافِقُونَ وَ الضُّلَّالُ وَ كُلُّ مَنْ أَقَرَّ بِالدَّعْوَةِ الظَّاهِرَةِ.
ب. لا یسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسی أَنْ یكُونُوا خَیراً مِنْهُمْ وَ لا نِساءٌ مِنْ نِساءٍ عَسی أَنْ یكُنَّ خَیراً مِنْهُنَّ
۲) در روایتی، امام سجاد ع انواع گناهان را از حیث آثاری که دارند توضیح میدهند[۲]؛ در فرازی از آن میفرمایند:
و گناهانی که نقمت و سختی را نازل میکنند عبارتند از معصیت کسی که به ستم بودن عملش آگاه است؛ دست بلند کردن بر روی مردم و مسخره کردن و استهزای آنان.
معاني الأخبار، ص۲۷۰؛ عدة الداعي و نجاح الساعي، ص۲۱۳
حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ الْحَسَنِ الْقَطَّانُ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ يَحْيَی بْنِ زَكَرِيَّا الْقَطَّانُ قَالَ حَدَّثَنَا بَكْرُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ حَبِيبٍ قَالَ حَدَّثَنَا تَمِيمُ بْنُ بُهْلُولٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْفُضَيْلِ عَنْ أَبِيهِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا خَالِدٍ الْكَابُلِيَّ يَقُولُ سَمِعْتُ زَيْنَ الْعَابِدِينَ عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ ع يَقُولُ: الذُّنُوبُ الَّتِي تُغَيِّرُ النِّعَمَ …[۳]
وَ الذُّنُوبُ الَّتِي تُنْزِلُ النِّقَمَ عِصْيَانُ الْعَارِفِ بِالْبَغْيِ وَ التَّطَاوُلُ عَلَی النَّاسِ وَ الِاسْتِهْزَاءُ بِهِمْ وَ السُّخْرِيَّةُ مِنْهُم …[۴]
۳) از رسول الله ص روایت شده است:
دروغگو دروغ نمیگوید مگر به خاطر پستیای که در وجود خویش مییابد؛ و اصل و ریشه مسخره کردن، اطمینان و تکیه کردن به اهل دروغگویی است.
الإختصاص، ص۲۳۲
وَ قَالَ النَّبِيُّ ص:
لَا يَكْذِبُ الْكَاذِبُ إِلَّا مِنْ مَهَانَةِ نَفْسِهِ وَ أَصْلُ السُّخْرِيَّةِ الطُّمَأْنِينَةُ إِلَی أَهْلِ الْكَذِب.
۴) از امیرالمؤمنین ع روایت شده است:
نیزهی زبان دارای سوزشی بیشتر [برندهتر] از نیزه جنگی است
تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص۲۲۳؛ عيون الحكم و المواعظ (لليثي)، ص۳۱۸
قال امیرالمؤمنین ع:
طَعْنُ اللِّسَانِ أَمَضُّ [أمضی] مِنْ طَعْنِ السِّنَانِ.
۵) الف. یکبار ابوذر خدمت پیامبر ص شرفیاب میشوند و حضرت وصایایی به وی میفرمایند که برخی از آنها قبلا گذشت.[۵]
در فرازی از این روایت ابوذر میگوید: گفتم: یا رسول الله! آیا ما به خاطر سخنی که بر زبانمان جاری میشود مواخذه میشویم؟
فرمود: ابوذر! و آیا به صورت افتادن مردم در آتش جز محصول کِشت و زراعتی است که زبانهایشان انجام داده است؟ تو مادام که ساکتی سالمی؛ اما همین که سخن گفتی یا به نفع توست یا علیه تو.
ابوذر! همانا گاه شخصی به گفتن یک کلمهای که مورد رضایت خداوند – جل ثنائه- است، زبان میگشاید؛ پس رضوان خداوند تا روز قیامت برای او نوشته میشود؛ و گاه کسی سخنی را در مجلسی بر زبان میآورد تا دیگران را بخنداند، پس به اندازه فاصله بین زمین و آسمان در جهنم سقوط میکند.
الأمالي (للطوسي)، ص۵۳۷؛ مكارم الأخلاق، ص۴۷۰
حَدَّثَنَا الشَّيْخُ أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ الطُّوسِيُّ (رَحِمَهُ اللَّهُ)، قَالَ: أَخْبَرَنَا جَمَاعَةٌ، عَنْ أَبِي الْمُفَضَّلِ، قَالَ: حَدَّثَنَا رَجَاءُ بْنُ يَحْيَی بْنِ الْحُسَيْنِ الْعَبَرْتَائِيُّ الْكَاتِبُ سَنَةَ أَرْبَعَ عَشْرَةَ وَ ثَلَاثِ مِائَةٍ وَ فِيهَا مَاتَ، قَالَ: حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ شَمُّونٍ، قَالَ: حَدَّثَنِي عَبْدُ اللَّهِ بْنُ عَبْدِ الرَّحْمَنِ الْأَصَمُّ، عَنِ الْفُضَيْلِ بْنِ يَسَارٍ، عَنْ وَهْبِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبِي ذُبَيٍّ الْهُنَائِيِّ، قَالَ: حَدَّثَنِي أَبُو حَرْبِ بْنُ أَبِي الْأَسْوَدِ الدُّؤَلِيُّ، عَنْ أَبِيهِ أَبِي الْأَسْوَدِ، قَالَ: قَدِمْتُ الرَّبَذَةَ فَدَخَلْتُ عَلَی أَبِي ذَرٍّ جُنْدَبِ بْنِ جُنَادَةَ فَحَدَّثَنِي أَبُو ذَرٍّ، قَالَ: دَخَلْتُ ذَاتَ يَوْمٍ فِي صَدْرِ نَهَارِهِ عَلَی رَسُولِ اللَّهِ (صَلَّی اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) فِي مَسْجِدِهِ، فَلَمْ أَرَ فِي الْمَسْجِدِ أَحَداً مِنَ النَّاسِ إِلَّا رَسُولَ اللَّهِ (صَلَّی اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) وَ عَلِيٌّ (عَلَيْهِ السَّلَامُ) إِلَی جَانِبِهِ جَالِسٌ، فَاغْتَنَمْتُ خَلْوَةَ الْمَسْجِدِ، فَقُلْتُ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي أَوْصِنِي بِوَصِيَّةٍ يَنْفَعُنِي اللَّهُ بِهَا. …
قُلْتُ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، إِنَّا لَنُؤْخَذُ بِمَا تَنْطِقُ بِهِ أَلْسِنَتُنَا؟
قَالَ: يَا أَبَا ذَرٍّ، وَ هَلْ يَكُبُّ النَّاسَ عَلَی مَنَاخِرِهِمْ فِي النَّارِ إِلَّا حَصَائِدُ أَلْسِنَتِهِمْ، إِنَّكَ لَا تَزَالُ سَالِماً مَا سَكَتَّ، فَإِذَا تَكَلَّمْتَ كُتِبَ لَكَ أَوْ عَلَيْكَ. يَا أَبَا ذَرٍّ، إِنَّ الرَّجُلَ يَتَكَلَّمُ بِالْكَلِمَةِ مِنْ رِضْوَانِ اللَّهِ (جَلَّ ثَنَاؤُهُ) فَيُكْتَبُ لَهُ بِهَا رِضْوَانُهُ إِلَی يَوْمِ الْقِيَامَةِ، وَ إِنَّ الرَّجُلَ لَيَتَكَلَّمُ بِالْكَلِمَةِ فِي الْمَجْلِسِ لِيُضْحِكَهُمْ بِهَا فَيَهْوِي فِي جَهَنَّمَ مَا بَيْنَ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ.
این حدیث نبوی با عبارات دیگری هم در برخی منابع دیگر روایت شده است؛ از جمله:
ب. گاه شخصی سخنی بر زبان میآورد که با آن همنشینانش را بخنداند پس سقوطی میکند بیش از فاصله تا ثریا.
بحار الأنوار، ج۶۹، ص۲۵۷؛ مرآة العقول، ج۱۰، ص۳۵۱
قال رسول الله ص:
إِنَّ الرَّجُلَ لَيَتَكَلَّمُ بِالْكَلِمَةِ لِيُضْحِكَ بِهَا جُلَسَاءَهُ فَيَهْوِي بِهَا أَبْعَدَ مِنَ الثُّرَيَّا
ج. و گاه یکی از شما زبان به گفتن سخنی میگشاید که آن را صرفا برای این میگوید که اهل مجلس را بخنداند، پس به اندازه فاصله بین زمین و آسمان سقوط میکند؛ و آن مقدار که انسان به خاطر زبانش دچار لغزش میشود بیش از آن مقدار است که به خاطر قدم برداشتن بلغزد.
مجموعة ورام، ج۱، ص۹
وَ عَنْهُ ص:
إِنَّ أَحَدَكُمْ لَيَتَكَلَّمُ بِالْكَلِمَةِ لَا يَقُولُهَا إِلَّا لِيُضْحِكَ بِهَا أَهْلَ الْمَجْلِسِ فَيَهْوِي بِهَا أَبْعَدَ مِمَّا بَيْنَ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ وَ إِنَّهُ لَيَزِلُّ عَنْ لِسَانِهِ أَكْثَرَ مِمَّا يَزِلُّ عَنْ قَدَمِه
د. خنده دو قسم است: خندهاي است كه خدا آن را دوست دارد و خندهاي است كه خدا آن را دشمن دارد:
اما خندهای كه خدا آن را دوست دارد، آن است كه انسان به روی برادر خويش از شوق ديدار وی لبخند زند؛
اما خندهای كه كه خداوند متعال آن را دشمن دارد آن است كه انسان به گفتن سخنی به ستم ویا باطل زبان بگشاید تا بخندد یا بخنداند؛ كه به سبب آن به اندازه [مسافتی که پیمودنش] هفتاد پایيز [طول میکشد] در جهنم سرنگون رود.
نهج الفصاحة (مجموعه كلمات قصار حضرت رسول صلی الله عليه و آله)، ص۵۵۳
قال رسول الله ص:
الضّحك ضحكان: ضحك يحبّه اللَّه و ضحك يمقته اللَّه. فأمّا الضّحك الّذي يحبّه اللَّه فالرّجل يكشر في وجه أخيه شوقا إلی رؤيته، و أمّا الضّحك الّذي يمقته اللَّه تعالی فالرّجل يتكلّم بالكلمة الجفاء و الباطل ليضحك أو يضحك، يهوی بها في جهنّم سبعين خريفا.
۶) از امیرالمؤمنین ع روایت شده است:
برحذر باش از اینکه به مردم طعنه بزنی و خودت را پست و حقیر کنی؛ که گناه خویش را عظیم میکنی و از ثواب و خیر محروم میشوی.
تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص۲۲۳
قال امیرالمؤمنین ع:
إِيَّاكَ أَنْ تَكُونَ عَلَی النَّاسِ طَاعِناً وَ لِنَفْسِكَ مُدَاهِناً فَتَعْظُمَ عَلَيْكَ الْحَوْبَةُ وَ تُحْرَمَ الْمَثُوبَةَ.
۷) از امام صادق ع روایت شده است: نسبت به برادرت ابراز شماتت و سرزنش مکن؛ که خداوند بر او رحم میکند [آنچه مایه شماتت شده را از او برمی دارد] و آن را به جانب تو سرازیر میگرداند.
و فرمود: کسی که برادرش را به خاطر مصیبتی که بر او وارد شده شماتت کند از دنیا بیرون نرود مگر اینکه [به همان چیزی که مایه شماتت او شد] مبتلا گردد.
الكافي، ج۲، ص۳۵۹
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ مُحَمَّدٍ الْأَشْعَرِيِّ عَنْ أَبَانِ بْنِ عَبْدِ الْمَلِكِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ:
لَا تُبْدِي الشَّمَاتَةَ لِأَخِيكَ فَيَرْحَمَهُ اللَّهُ وَ يُصَيِّرَهَا بِكَ.
وَ قَالَ: مَنْ شَمِتَ بِمُصِيبَةٍ نَزَلَتْ بِأَخِيهِ لَمْ يَخْرُجْ مِنَ الدُّنْيَا حَتَّی يُفْتَتَنَ.
۸) الف. از امام صادق ع روایت شده است:
کسی که مؤمنی را ، مسکین و نیازمند باشد یا نباشد، تحقیر کند همواره خداوند تحقیرکننده و درهمکوبنده او خواهد بود تا اینکه از آن تحقیری که در حق او بود برگردد [ویا توبه کند].
الكافي، ج۲، ص۳۵۱؛ المحاسن، ج۱، ص۹۷[۶]
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَمَّنْ ذَكَرَهُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:
مَنْ حَقَّرَ مُؤْمِناً مِسْكِيناً أَوْ غَيْرَ مِسْكِينٍ لَمْ يَزَلِ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ حَاقِراً لَهُ مَاقِتاً حَتَّی يَرْجِعَ عَنْ مَحْقَرَتِهِ إِيَّاهُ [أَوْ يَتُوبَ].
ب. از امام صادق ع روایت شده است که رسول الله ص فرمودند:
خداوند عز و جل میفرماید: به دشمنی رودررو با من برخاسته است کسی که بنده مؤمن را خوار و ذلیل کند.
الكافي، ج۲، ص۳۵۲
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ مُعَلَّی بْنِ خُنَيْسٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: قَدْ نَابَذَنِي مَنْ أَذَلَّ عَبْدِيَ الْمُؤْمِنَ.
ج. وَ لا تَلْمِزُوا أَنْفُسَكُمْ
۹) عربی بادیهنشین از رسول الله ص درخواست کرد که سفارشی به ایشان بکنند. فرمودند:
بر تو باد به رعایت تقوای الهی؛ پس اگر کسی از تو به خاطر چیزی که در میداند در تو هست عیبجویی کرد، تو در خصوص چیزی که میدانی در او هست از او عیبجویی نکن؛ که وبالش گردن او را بگیرد و پاداشش برای تو باشد.
مجموعة ورام، ج۱، ص۱۱۱وَ قَالَ أَعْرَابِيٌّ لِرَسُولِ اللَّهِ ص أَوْصِنِي. فَقَالَ ص:
عَلَيْكَ بِتَقْوَی اللَّهِ، فَإِنِ امْرُؤٌ عَيَّرَكَ بِشَيْءٍ يَعْلَمُهُ فِيكَ، فَلَا تُعَيِّرْهُ بِشَيْءٍ تَعْلَمُهُ فِيهِ، يَكُنْ وَبَالُهُ عَلَيْهِ وَ أَجْرُهُ لَكَ.
۱۰) الف. از امام صادق ع روایت شده است که: کسی که مؤمنی را توبیخ و نکوهش کند خداوند در دنیا و آخرت او را توبیخ و نکوهش نماید.
ب. و نیز فرمودند: کسی که برادرش را به نحوی ملاقات کند که وی را توبیخ و نکوهش کند خداوند در دنیا و آخرت او را توبیخ و نکوهش نماید.
الكافي، ج۲، ص۳۵۶
الف. عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ رَجُلٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:
مَنْ أَنَّبَ مُؤْمِناً أَنَّبَهُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ.
ب. عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنْ حُسَيْنِ بْنِ عُمَرَ بْنِ سُلَيْمَانَ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:
مَنْ لَقِيَ أَخَاهُ بِمَا يُؤَنِّبُهُ أَنَّبَهُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ.
۱۱) الف. از امام صادق ع روایت شده است که رسول الله ص فرمودند:
کسی که خبری امری زشت و ناروا را پخش کند همانند کسی است که آن را ابتداءا انجام داده است؛ و کسی که از مؤمنی به خاطر چیزی مورد عیبجویی قرار دهد، نمیمیرد مگر اینکه مرتکب آن شود.
ب. همچنین از امام صادق ع روایت شده که فرمودند:
کسی که از مؤمنی به خاطر گناهی مورد عیبجویی قرار دهد، نمیمیرد مگر اینکه مرتکب آن شود.
الكافي، ج۲، ص۳۵۶؛ المحاسن، ج۱، ص۱۰۴[۷]
الف. عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: مَنْ أَذَاعَ فَاحِشَةً كَانَ كَمُبْتَدِئِهَا وَ مَنْ عَيَّرَ مُؤْمِناً بِشَيْءٍ لَمْ يَمُتْ حَتَّی يَرْكَبَهُ.
ب. مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَی عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:
مَنْ عَيَّرَ مُؤْمِناً بِذَنْبٍ لَمْ يَمُتْ حَتَّی يَرْكَبَهُ.
۱۲) از امام باقر ع روایت شده است که فرمودند:
در عیب شخص همین بس که در مردم عیبی را ببیند که همان را در خوش نمیبیند؛ یا مردم را در مورد امری مورد عیبجویی قرار دهد که نمیتواند ترکش کند یا همنشین خود را در آنچه به وی ربطی ندارد بیازارد.
الكافي، ج۲، ص۴۶۰
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ وَ عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ جَمِيعاً عَنِ ابْنِ أَبِي نَجْرَانَ عَنْ عَاصِمِ بْنِ حُمَيْدٍ عَنْ أَبِي حَمْزَةَ الثُّمَالِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ:
…[۸] وَ كَفَی بِالْمَرْءِ عَيْباً أَنْ يُبْصِرَ مِنَ النَّاسِ مَا يَعْمَی عَنْهُ مِنْ نَفْسِهِ أَوْ يُعَيِّرَ النَّاسَ بِمَا لَا يَسْتَطِيعُ تَرْكَهُ أَوْ يُؤْذِيَ جَلِيسَهُ بِمَا لَا يَعْنِيهِ.
در همین منبع، عین همین مطلب با سند دیگری از امام سجاد از رسول الله ص، و با دو سند دیگر از امام باقر ع نیز روایت شده است.[۹]
۱۳) از امام صادق ع روایت شده که امیرالمومنین ع فرمودند:
کار برادرت را همواره بر وجه نیکو حمل کن تا اینکه چیزی [= دلیلی] بیاید که بر [این گمانِ] تو نسبت به او غلبه کند؛ و در مورد سخنی که از دهان برادرت بیرون آمده گمان بد مبر، مادامی که محمل خوبی میتوانی برایش پیدا کنی.
الكافي، ج۲، ص۳۶۲؛ الأمالي( للصدوق)، ص۳۰۴[۱۰]
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِد عَنْ أَبِيهِ عَمَّنْ حَدَّثَهُ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ الْمُخْتَارِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:
قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع فِي كَلَامٍ لَهُ: ضَعْ أَمْرَ أَخِيكَ عَلَی أَحْسَنِهِ حَتَّی يَأْتِيَكَ مَا يَغْلِبُكَ مِنْهُ وَ لَا تَظُنَّنَّ بِكَلِمَةٍ خَرَجَتْ مِنْ أَخِيكَ سُوءاً وَ أَنْتَ تَجِدُ لَهَا فِي الْخَيْرِ مَحْمِلًا.
۱۴) از امام رضا ع از پدرانشان روایت شده است که رسول الله ص فرمودند:
همانا موسی بن عمران ع دستش را بالا برد و به درگاه خدا دعا کرد و گفت: پروردگارا! کجا رفتی اذیت شدم؟! [ظاهرا مرادش این بوده که چرا دعا میکنیم و دعایمان مستجاب نمیشود]
پس خداوند متعال وحی کرد: ای موسی همانا در میان لشکر تو «غماز» (کسی که با گوشه و کنایه و مخفیانه از دیگران عیبجویی میکند) هست.
گفت: پروردگارا! او را به من معرفی کن!
پس خداوند وحی کرد: من از غماز بدم میآید؛ چگونه خودم غمازی کنم؟!
صحيفة الإمام الرضا عليه السلام، ص۵۵
أَخْبَرَنَا الشَّيْخُ الْإِمَامُ الْأَجَلُّ الْعَالِمُ الزَّاهِدُ الرَّاشِدُ أَمِينُ الدِّينِ ثِقَةُ الْإِسْلَامِ أَمِينُ الرُّؤَسَاءِ أَبُو عَلِيٍّ الْفَضْلُ بْنُ الْحَسَنِ الطَّبْرِسِيُّ أَطَالَ اللَّهُ بَقَاءَهُ فِي يَوْمِ الْخَمِيسِ غُرَّةِ شَهْرِ اللَّهِ الْأَصَمِّ رَجَبٍ سَنَةَ تِسْعٍ وَ عِشْرِينَ وَ خَمْسِمِائَةٍ قَالَ أَخْبَرَنَا الشَّيْخُ الْإِمَامُ السَّعِيدُ الزَّاهِدُ أَبُو الْفَتْحِ عُبَيْدُ اللَّهِ بْنُ عَبْدِ الْكَرِيمِ بْنِ هَوَازِنَ الْقُشَيْرِيُّ أَدَامَ اللَّهُ عِزَّهُ قِرَاءَةً عَلَيْهِ دَاخِلَ الْقُبَّةِ الَّتِي فِيهَا قَبْرُ الرِّضَا ع غُرَّةَ شَهْرِ اللَّهِ الْمُبَارَكِ رَمَضَانَ سَنَةَ إِحْدَی وَ خَمْسِمِائَةٍ قَالَ حَدَّثَنِي الشَّيْخُ الْجَلِيلُ الْعَالِمُ أَبُو الْحَسَنِ عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الْحَاتِمِيُّ الزُّوزَنِيُّ قِرَاءَةً عَلَيْهِ سَنَةَ اثْنَتَيْنِ وَ خَمْسِينَ وَ أَرْبَعِمِائَةٍ قَالَ أَخْبَرَنَا أَبُو الْحَسَنِ أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ هَارُونَ الزُّوزَنِيُّ بِهَا قَالَ أَخْبَرَنَا أَبُو بَكْرٍ مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدٍ حَفَدَةِ الْعَبَّاسِ بْنِ حَمْزَةَ النَّيْشَابُورِيِّ سَنَةَ سَبْعٍ وَ ثَلَاثِينَ وَ ثَلَاثِمِائَةٍ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو الْقَاسِمِ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ عَامِرٍ الطَّائِيُّ بِالْبَصْرَةِ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي سَنَةَ سِتِّينَ وَ مِائَتَيْنِ قَالَ حَدَّثَنِي عَلِيُّ بْنُ مُوسَی الرِّضَا ع سَنَةَ أَرْبَعٍ وَ تِسْعِينَ وَ مِائَةٍ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي مُوسَی بْنُ جَعْفَرٍ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص:
إِنَّ مُوسَی بْنَ عِمْرَانَ سَأَلَ رَبَّهُ وَ رَفَعَ يَدَيْهِ فَقَالَ: يَا رَبِّ! أَيْنَ ذَهَبْتَ؛ أُوذِيتُ!
فَأَوْحَی اللَّهُ تَعَالَی إِلَيْهِ: يَا مُوسَی إِنَّ فِي عَسْكَرِكَ غَمَّازاً!
فَقَالَ: يَا رَبِّ! دُلَّنِي عَلَيْهِ!
فَأَوْحَی اللَّهُ تَعَالَی إِلَيْهِ: أَنِّي أُبْغِضُ الْغَمَّازَ؛ فَكَيْفَ أَغْمِزُ؟!
د. وَ لا تَنابَزُوا بِالْأَلْقابِ
۱۵) ابن ابی عبّاد میگوید: روزی از امام رضا (علیه السلام) شنیدم که اشعار زیر را میخواند با اینکه آن جناب کم شعر میخواند:
همه ما آرزو داریم که اجل طولانی شود / که مرگ است که آرزوها را بر باد میدهد
ادعاهای باطل «مُنی» [این کلمه هم به معنای مرگ است و هم به معنای آرزو و در اینجا ایهام دارد] تو را نفریبد / و میانهروی در پیش گیر و بهانهجوییها را کنار بگذار
که همانا دنیا مایه سایهای زودگذر است / که سواری اندکی در آن میآرمد و سپس میرود
عرض کردم: «عزتتان مستدام! این اشعار از کیست»؟
فرمود: «متعلّق به شخصی از عراق شما است».
عرض کردم: «ابوالعتاهیه* این شعر را برای ما خواند و گفت از من است».
فرمود: «اسم او را بگو از ذکر این لقبهای ناپسند پرهیز کن! که خداوند میفرماید: وَ لا تَنابَزُوا بِالْأَلْقابِ شاید آن مرد از این لقب خوشش نیاید».
* ابو العتاهیه یعنی پدر حماقت و نادانی
عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج۲، ص۱۷۷
حَدَّثَنَا الْحَاكِمُ أَبُو عَلِيٍّ الْحُسَيْنُ بْنُ أَحْمَدَ الْبَيْهَقِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَی الصَّوْلِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَی بْنِ أَبِي عَبَّادٍ قَالَ حَدَّثَنِي عَمِّي قَالَ: سَمِعْتُ الرِّضَا ع يَوْماً يُنْشِدُ وَ قَلِيلًا مَا كَانَ يُنْشِدُ شِعْراً.
«كُلُّنَا نَأْمُلُ مَدّاً فِي الْأَجَلِ / وَ الْمَنَايَا هُنَّ آفَاتُ الْأَمَلِ / لَا تَغُرَّنَّكَ أَبَاطِيلُ الْمُنَی / وَ الْزَمِ الْقَصْدَ وَ دَعْ عَنْكَ الْعِلَلَ / إِنَّمَا الدُّنْيَا كَظِلٍّ زَائِلٍ / حَلَّ فِيهِ رَاكِبٌ ثُمَّ رَحَلَ»
فَقُلْتُ: لِمَنْ هَذَا؟ أَعَزَّ اللَّهُ الْأَمِيرَ.
فَقَالَ: لِعِرَاقِيٍّ لَكُمْ.
قُلْتُ: أَنْشَدَنِيهِ أَبُو الْعَتَاهِيَةِ لِنَفْسِهِ.
فَقَالَ: هَاتِ اسْمَهُ وَ دَعْ عَنْكَ هَذَا إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَی يَقُولُ «وَ لا تَنابَزُوا بِالْأَلْقابِ» وَ لَعَلَّ الرَّجُلَ يَكْرَهُ هَذَا.
۱۶) ابانبنتغلب گوید: من نزد امام صادق (علیه السلام) بودم که مردی از اهالی یمن بر آن حضرت (علیه السلام) وارد شده و سلام کرد، آن حضرت (علیه السلام) جواب سلام وی را داده و فرمود: «مرحبا ای سعد».
آن مرد گفت: «مادر مرا به این اسم نامیده، و کمتر کسی آن را میداند»!
امام (علیه السلام) فرمود: «راست گفتی ای سعد المولی».
مرد گفت: «قربانت گردم! این لقب من است».
امام (علیه السلام) فرمود: «[نگو لقب زیرا] هیچ خیری در لقب نیست؛ خداوند تبارکوتعالی در قرآن فرموده: وَلا تَنابَزُوا بِالْأَلْقابِ بِئْسَ الِاسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِیمانِ. و القاب بر همدیگر نگذارید؛ چه بد نامی است فسوق [= پلیدکاری] بعد از [اتصاف به] ایمان.» (حجرات/۱۱).
الخصال، ج۲، ص۴۸۹؛ مناقب آل أبي طالب عليهم السلام (لابن شهرآشوب)، ج۴، ص۲۵۵؛ الإحتجاج علی أهل اللجاج (للطبرسي)، ج۲، ص۳۵۲؛ فرج المهموم في تاريخ علماء النجوم، ص۹۸
حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُوسَی بْنِ الْمُتَوَكِّلِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ السَّعْدَآبَادِيُّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْبَرْقِيِّ عَنْ أَبِيهِ وَ غَيْرِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سُلَيْمَانَ الصَّنْعَانِيِّ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ الْفَضْلِ عَنْ أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ قَالَ:
كُنْتُ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع إِذْ دَخَلَ عَلَيْهِ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ الْيَمَنِ فَسَلَّمَ عَلَيْهِ فَرَدَّ عَلَيْهِ السَّلَامَ وَ قَالَ لَهُ: مَرْحَباً بِكَ يَا سَعْدُ.
فَقَالَ لَهُ الرَّجُلُ: بِهَذَا الِاسْمِ سَمَّتْنِي أُمِّي وَ مَا أَقَلَّ مَنْ يَعْرِفُنِي بِهِ.
فَقَالَ لَهُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع: صَدَقْتَ يَا سَعْدُ الْمَوْلَی.
فَقَالَ الرَّجُلُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ بِهَذَا كُنْتُ أُلَقَّبُ.
فَقَالَ لَهُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع: لَا خَيْرَ فِي اللَّقَبِ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَی يَقُولُ فِي كِتَابِهِ «وَ لا تَنابَزُوا بِالْأَلْقابِ بِئْسَ الِاسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِيمان» …[۱۱]
۱۷) معمر بن خثیم میگوید: امام باقر ع به من فرمود: کنیهات چیست؟
گفتم: تاکنون کنیهای برای خود نگذاشتهام وقتی نه فرزندی دارم و نه همسری! [مقصودش این است که فرزندی ندارم که کنیه «ابو…» در موردم صادق باشد]
فرمود: چه چیزی مانع میشود از این امر؟ [ظاهرا مقصود این است که این چه پاسخی است؛زیرا در عرب برای کنیه گذاشتن حتما نیازی نیست که فرزند داشته باشد]
گفتم: به خاطر حدیثی که از حضرت علی ع برای ما گفتهاند.
فرمود: آن چیست؟
گفتم: به ما گفتهاند که علی ع فرموده کسی که کنیهای بگذارد و واقعا اهلیت آن را نداشته باشد أبو جعر است. [جعر به مدفوع خشکیده حیوانات درنده میگویند]
فرمود: چه زشت و ناروا؛ این چنین سخنی از حضرت علی ع نیست. همانا ما برای فرزندانمان از همان کودکی کنیهای میگذاریم تا مبادا لقبی رویشان گذاشته شود.
الكافي، ج۶، ص۱۹-۲۰؛ تهذيب الأحكام، ج۷، ص۴۳۸
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ صَالِحِ بْنِ السِّنْدِيِّ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ بَشِيرٍ عَنْ سَعِيدِ بْنِ خُثَيْمٍ عَنْ مَعْمَرِ بْنِ خُثَيْمٍ قَالَ:
قَالَ لِي أَبُو جَعْفَرٍ ع: مَا تُكَنَّی؟!
قَالَ قُلْتُ: مَا اكْتَنَيْتُ بَعْدُ وَ مَا لِي مِنْ وَلَدٍ وَ لَا امْرَأَةٍ وَ لَا جَارِيَةٍ!
قَالَ: فَمَا يَمْنَعُكَ مِنْ ذَلِكَ؟
قَالَ: قُلْتُ: حَدِيثٌ بَلَغَنَا عَنْ عَلِيٍّ ع.
قَالَ وَ مَا هُوَ؟
قُلْتُ: بَلَغَنَا عَنْ عَلِيٍّ ع أَنَّهُ قَالَ: مَنِ اكْتَنَی وَ لَيْسَ لَهُ أَهْلٌ فَهُوَ أَبُو جَعْرٍ.
فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع: شَوْهٌ لَيْسَ هَذَا مِنْ حَدِيثِ عَلِيٍّ ع إِنَّا لَنُكَنِّي أَوْلَادَنَا فِي صِغَرِهِمْ مَخَافَةَ النَّبَزِ أَنْ يَلْحَقَ بِهِم.
۱۸) عمرو بن نعمان جعفی میگوید: امام صادق ع دوستی داشت که هر جا میرفت از او جدا نمیشد. یکبار با ایشان در بازار کفاشان راه میرفتند و غلام سندی (اهل سند در هندوستان) وی دنبالشان میآمد. آن مرد سه بار برگشت و غلامش را ندید. وقتی بار چهارم او را دید گفت: ای مادر به حرام؛ کجا بودی؟
امام صادق ع دستش بلند کرد و به پیشانی خود زد و گفت: سبحان الله! به مادرش نسبت ناسزا میدهی؟ من فکر میکردم که آدم پرهیزگاری هستی در حالی که ورع و پرهیزکاریای در تو نیست!
گفت: فدایت شوم! مادر او زن سندی مشرکی است.
فرمود: آیا نمیدانی که هر امتی ازدواجی دارند؟! از من دور شو.
عمرو بن نعمان میگوید: و دیگر ندیدم که با ایشان همقدم شود تا اینکه مرگ بین آنها جدایی افکند.
و در روایت دیگری فرمایش ایشان چنین آمده: هر امتی ازدواجی دارند که بدان طریق از زناکاری فاصله میگیرند.
الكافي، ج۲، ص۳۲۴
أَبُو عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ نَضْرٍ عَنْ عَمْرِو بْنِ نُعْمَانَ الْجُعْفِيِّ قَالَ:
كَانَ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع صَدِيقٌ لَا يَكَادُ يُفَارِقُهُ إِذَا ذَهَبَ مَكَاناً. فَبَيْنَمَا هُوَ يَمْشِي مَعَهُ فِي الْحَذَّاءِينَ، وَ مَعَهُ غُلَامٌ لَهُ سِنْدِيٌّ يَمْشِي خَلْفَهُمَا، إِذَا الْتَفَتَ الرَّجُلُ يُرِيدُ غُلَامَهُ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ، فَلَمْ يَرَهُ. فَلَمَّا نَظَرَ فِي الرَّابِعَةِ، قَالَ: يَا ابْنَ الْفَاعِلَةِ أَيْنَ كُنْتَ؟!
قَالَ فَرَفَعَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع يَدَهُ فَصَكَّ بِهَا جَبْهَةَ نَفْسِهِ ثُمَّ قَالَ: سُبْحَانَ اللَّهِ تَقْذِفُ أُمَّهُ قَدْ كُنْتُ أَرَی أَنَّ لَكَ وَرَعاً فَإِذَا لَيْسَ لَكَ وَرَعٌ.
فَقَالَ: جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنَّ أُمَّهُ سِنْدِيَّةٌ مُشْرِكَةٌ.
فَقَالَ: أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ لِكُلِّ أُمَّةٍ نِكَاحاً؟ تَنَحَّ عَنِّي!
قَالَ: فَمَا رَأَيْتُهُ يَمْشِي مَعَهُ حَتَّی فَرَّقَ الْمَوْتُ بَيْنَهُمَا.
– وَ فِي رِوَايَةٍ أُخْرَی: إِنَّ لِكُلِّ أُمَّةٍ نِكَاحاً يَحْتَجِزُونَ بِهِ مِنَ الزِّنَا.
ه. بِئْسَ الاِسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإیمانِ
۱۹) از ابوسعید خدری نقل شده است که ما زمان رسول الله یک معیاری برای یک «صاع» [حدود سه کیلوگرم] از خرما یا گندم یا جو یا کشک داشتیم. وقتی معاویه به مکه آمد گفت:به نظر من دو مد از گندم شام معادل یک صاع خرماست؛ و این در زمان عثمان بود.
اما از امیرالمؤمنین (علیه السلام) در مورد [مقدار] زکات فطره سوال شد. حضرت فرمود: «یک صاع (معادل سهکیلوگرم) گندم».
کسی گفت: «نصف صاع هم اشکالی ندارد».
حضرت فرمود: «بِئْسَ الِاسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِیمان: چه بد اسمی است فسق بعد از ایمان»
[ظاهرا مقصود ایشان این است که یکصاع داده شود و همهی مسلمانان به این دستور ایمان آورده و عمل کردهاند دیگر شایسته نیست با عمل به بدعت معاویه که میگفت به نظر من نصفصاع از گندم کفایت میکند عملی بر خلاف دین انجام دهید.]
فقه القرآن، ج۱، ص۲۶۱-۲۶۲
مسألة: رَوَی أَبُو سَعِيدٍ الْخُدْرِيُّ كُنَّا نُخْرِجُ إِذَا كَانَ فِينَا رَسُولُ اللَّهِ صَاعاً مِنْ تَمْرٍ أَوْ طَعَامٍ أَوْ شَعِيرٍ أَوْ أَقِطٍ فَقَدِمَ مُعَاوِيَةُ حَاجّاً فَقَالَ أَرَی مُدَّيْنِ مِنْ سَمْرَاءِ الشَّامِ يَعْدِلُ صَاعاً مِنْ تَمْرٍ؛ و ذلك في عهد عثمان.
فَقَالَ عَلِيٌّ ع وَ قَدْ سُئِلَ عَنِ الْفِطْرَةِ، فَقَالَ: صَاعٌ مِنْ طَعَامٍ.
قِيلَ: أَوْ نِصْفُ صَاعٍ.
قَالَ: بِئْسَ الِاسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِيمانِ.
۲۰) از امام باقر ع روایت شده است که رسول الله ص فرمودند:
دشنام دادن به مومن، فسوق است؛ و جنگیدن با او، کفر؛ و خوردن گوشتش، معصیت؛ و حرمت مالش، همچون حرمت خون اوست.
الكافي، ج۲، ص۳۶۰؛ من لا يحضره الفقيه، ج۴، ص۳۷۷؛ ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص۲۴۰[۱۲]؛ الإختصاص، ص۳۴۳
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَی عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ فَضَالَةَ بْنِ أَيُّوبَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بُكَيْرٍ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ:
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: سِبَابُ الْمُؤْمِنِ فُسُوقٌ وَ قِتَالُهُ كُفْرٌ وَ أَكْلُ لَحْمِهِ مَعْصِيَةٌ وَ حُرْمَةُ مَالِهِ كَحُرْمَةِ دَمِه.
و. وَ مَنْ لَمْ یتُبْ فَأُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ
۲۱) الف. از امام صادق ع روایت شده است:
هیچ ظلمی شدیدتر از ظلمی نیست که مظلوم در آن یاوری جز خداوند عز و جل نداشته باشد.
ب. و از امام باقر ع روایت شده است که وقتی امام سجاد ع در بستر وفات آرمیدند مرا به سینه خود چسباندند و فرمودند: پسرم! تو را به چیزی توصیه میکنم که پدرم وقتی که زمان وفاتش رسید مرا بدان توصیه کرد و پدرش او را چنین توصیه کرده بود: فرمود: پسرم برحذر باش از ظلم به کسی که در برابر تو جز خداوند یاوری ندارد.
الكافي، ج۲، ص۳۳۱
الف. مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَی عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ عَبْدِ الْحَمِيدِ عَنِ الْوَلِيدِ بْنِ صَبِيحٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:
مَا مِنْ مَظْلِمَةٍ أَشَدَّ مِنْ مَظْلِمَةٍ لَا يَجِدُ صَاحِبُهَا عَلَيْهَا عَوْناً إِلَّا اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ.
ب. عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ مِهْرَانَ عَنْ دُرُسْتَ بْنِ أَبِي مَنْصُورٍ عَنْ عِيسَی بْنِ بَشِيرٍ عَنْ أَبِي حَمْزَةَ الثُّمَالِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ:
لَمَّا حَضَرَ عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ ع الْوَفَاةُ ضَمَّنِي إِلَی صَدْرِهِ ثُمَّ قَالَ: يَا بُنَيَّ أُوصِيكَ بِمَا أَوْصَانِي بِهِ أَبِي ع حِينَ حَضَرَتْهُ الْوَفَاةُ وَ بِمَا ذَكَرَ أَنَّ أَبَاهُ أَوْصَاهُ بِهِ. قَالَ: يَا بُنَيَّ إِيَّاكَ وَ ظُلْمَ مَنْ لَا يَجِدُ عَلَيْكَ نَاصِراً إِلَّا اللَّهَ.
[۱] . سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ إِبْلِيسَ أَ كَانَ مِنَ الْمَلَائِكَةِ أَمْ كَانَ يَلِي شَيْئاً مِنْ أَمْرِ السَّمَاءِ فَقَالَ لَمْ يَكُنْ مِنَ الْمَلَائِكَةِ وَ لَمْ يَكُنْ يَلِي شَيْئاً مِنْ أَمْرِ السَّمَاءِ وَ لَا كَرَامَةَ فَأَتَيْتُ الطَّيَّارَ فَأَخْبَرْتُهُ بِمَا سَمِعْتُ فَأَنْكَرَهُ وَ قَالَ وَ كَيْفَ لَا يَكُونُ مِنَ الْمَلَائِكَةِ وَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ «وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ»
[۲] . فرازی از آن قبلا در جلسه ۱۰۴۲ حدیث۳.ب گذشت: https://yekaye.ir/al-waqiah-56-75/
[۳] . الْبَغْيُ عَلَى النَّاسِ وَ الزَّوَالُ عَنِ الْعَادَةِ فِي الْخَيْرِ وَ اصْطِنَاعِ الْمَعْرُوفِ وَ كُفْرَانُ النِّعَمِ وَ تَرْكُ الشُّكْرِ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ «إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ» وَ الذُّنُوبُ الَّتِي تُورِثُ النَّدَمَ قَتْلُ النَّفْسِ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى «وَ لا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ» وَ قَالَ عَزَّ وَ جَلَّ فِي قِصَّةِ قَابِيلَ حِينَ قَتَلَ أَخَاهُ هَابِيلَ فَعَجَزَ عَنْ دَفْنِهِ «فَسَوَّلَتْ لَهُ نَفْسُهُ قَتْلَ أَخِيهِ فَقَتَلَهُ فَأَصْبَحَ مِنَ النَّادِمِينَ» وَ تَرْكُ صِلَةِ الْقَرَابَةِ حَتَّى يَسْتَغْنُوا وَ تَرْكُ الصَّلَاةِ حَتَّى يَخْرُجَ وَقْتُهَا وَ تَرْكُ الْوَصِيَّةِ وَ رَدِّ الْمَظَالِمِ وَ مَنْعُ الزَّكَاةِ حَتَّى يَحْضُرَ الْمَوْتُ وَ يَنْغَلِقَ اللِّسَانُ
[۴] . ْ وَ الذُّنُوبُ الَّتِي تَدْفَعُ الْقِسَمَ إِظْهَارُ الِافْتِقَارِ وَ النَّوْمُ عَنِ الْعَتَمَةِ وَ عَنْ صَلَاةِ الْغَدَاةِ وَ اسْتِحْقَارُ النِّعَمِ وَ شَكْوَى الْمَعْبُودِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ الذُّنُوبُ الَّتِي تَهْتِكُ الْعِصَمَ شُرْبُ الْخَمْرِ وَ اللَّعِبُ بِالْقِمَارِ وَ تَعَاطِي مَا يُضْحِكُ النَّاسَ مِنَ اللَّغْوِ وَ الْمِزَاحِ وَ ذِكْرُ عُيُوبِ النَّاسِ وَ مُجَالَسَةُ أَهْلِ الرَّيْبِ وَ الذُّنُوبُ الَّتِي تُنْزِلُ الْبَلَاءَ تَرْكُ إِغَاثَةِ الْمَلْهُوفِ وَ تَرْكُ مُعَاوَنَةِ الْمَظْلُومِ وَ تَضْيِيعُ الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيِ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ الذُّنُوبُ الَّتِي تُدِيلُ الْأَعْدَاءَ الْمُجَاهَرَةُ بِالظُّلْمِ وَ إِعْلَانُ الْفُجُورِ وَ إِبَاحَةُ الْمَحْظُورِ وَ عِصْيَانُ الْأَخْيَارِ وَ الِانْطِبَاعُ لِلْأَشْرَارِ وَ الذُّنُوبُ الَّتِي تُعَجِّلُ الْفَنَاءَ قَطِيعَةُ الرَّحِمِ وَ الْيَمِينُ الْفَاجِرَةُ وَ الْأَقْوَالُ الْكَاذِبَةُ وَ الزِّنَاءُ وَ سَدُّ طُرُقِ الْمُسْلِمِينَ وَ ادِّعَاءُ الْإِمَامَةِ بِغَيْرِ حَقٍّ وَ الذُّنُوبُ الَّتِي تَقْطَعُ الرَّجَاءَ الْيَأْسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ وَ الْقُنُوطُ مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ وَ الثِّقَةُ بِغَيْرِ اللَّهِ وَ التَّكْذِيبُ بِوَعْدِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ الذُّنُوبُ الَّتِي تُظْلِمُ الْهَوَاءَ السِّحْرُ وَ الْكِهَانَةُ وَ الْإِيمَانُ بِالنُّجُومِ وَ التَّكْذِيبُ بِالْقَدَرِ وَ عُقُوقُ الْوَالِدَيْنِ وَ الذُّنُوبُ الَّتِي تَكْشِفُ الْغِطَاءَ الِاسْتِدَانَةُ بِغَيْرِ نِيَّةِ الْأَدَاءِ وَ الْإِسْرَافُ فِي النَّفَقَةِ عَلَى الْبَاطِلِ وَ الْبُخْلُ عَلَى الْأَهْلِ وَ الْوَلَدِ وَ ذَوِي الْأَرْحَامِ وَ سُوءُ الْخُلُقِ وَ قِلَّةُ الصَّبْرِ وَ اسْتِعْمَالُ الضَّجَرِ وَ الْكَسَلِ وَ الِاسْتِهَانَةُ بِأَهْلِ الدِّينِ وَ الذُّنُوبُ الَّتِي تَرُدُّ الدُّعَاءَ سُوءُ النِّيَّةِ وَ خُبْثُ السَّرِيرَةِ وَ النِّفَاقُ مَعَ الْإِخْوَانِ وَ تَرْكُ التَّصْدِيقِ بِالْإِجَابَةِ وَ تَأْخِيرُ الصَّلَوَاتِ الْمَفْرُوضَاتِ حَتَّى تَذْهَبَ أَوْقَاتُهَا وَ تَرْكُ التَّقَرُّبِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِالْبِرِّ وَ الصَّدَقَةِ وَ اسْتِعْمَالُ الْبَذَاءِ وَ الْفُحْشِ فِي الْقَوْلِ وَ الذُّنُوبُ الَّتِي تَحْبِسُ غَيْثَ السَّمَاءِ جَوْرُ الْحُكَّامِ فِي الْقَضَاءِ وَ شَهَادَةُ الزُّورِ وَ كِتْمَانُ الشَّهَادَةِ وَ مَنْعُ الزَّكَاةِ وَ الْقَرْضِ وَ الْمَاعُونِ وَ قَسَاوَةُ الْقُلُوبِ عَلَى أَهْلِ الْفَقْرِ وَ الْفَاقَةِ وَ ظُلْمُ الْيَتِيمِ وَ الْأَرْمَلَةِ وَ انْتِهَارُ السَّائِلِ وَ رَدُّهُ بِاللَّيْلِ.
[۵] . جلسه ۳۲۸، حدیث۳ http://yekaye.ir/al-hajj-22-23/
و جلسه ۳۳۶، حدیث۱ http://yekaye.ir/al-balad-90-7/
و جلسه ۵۸۵، حدیث۱ http://yekaye.ir/al-kahf-18-4/
و جلسه ۹۲۳، حدیث۷ http://yekaye.ir/ale-imran-3-200/
و جلسه ۹۴۷، حدیث۶.ب https://yekaye.ir/an-nesa-4-20/
و جلسه ۹۵۵، حدیث۴.ب. https://yekaye.ir/an-nea-4-28/
و جلسه ۱۰۷۲، حدیث ۱۲ https://yekaye.ir/al-hujurat-49-07/
[۶] . عَنْهُ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ الْمُثَنَّى عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَا تُحَقِّرُوا مُؤْمِناً فَقِيراً فَإِنَّهُ مَنْ أَحْقَرَ مُؤْمِناً فَقِيراً وَ اسْتَخَفَّ بِهِ حَقَّرَهُ اللَّهُ وَ لَمْ يَزَلِ اللَّهُ مَاقِتاً لَهُ حَتَّى يَرْجِعَ عَنْ مَحْقَرَتِهِ أَوْ يَتُوبَ
[۷] . عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ وَ عَلِيِّ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ عَلِيِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنْ مَنْصُورِ بْنِ حَازِمٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ أَذَاعَ فَاحِشَةً كَانَ كَمُبْتَدِئِهَا وَ مَنْ عَيَّرَ مُسْلِماً بِذَنْبٍ لَمْ يَمُتْ حَتَّى يَرْكَبَهُ.
[۸] . إِنَّ أَسْرَعَ الْخَيْرِ ثَوَاباً الْبِرُّ وَ إِنَّ أَسْرَعَ الشَّرِّ عُقُوبَةً الْبَغْيُ
[۹] . مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ عَلِيِّ بْنِ النُّعْمَانِ عَنِ ابْنِ مُسْكَانَ عَنْ أَبِي حَمْزَةَ قَالَ سَمِعْتُ عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ ع يَقُولُ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص كَفَى بِالْمَرْءِ عَيْباً أَنْ يُبْصِرَ مِنَ النَّاسِ مَا يَعْمَى عَلَيْهِ مِنْ نَفْسِهِ وَ أَنْ يُؤْذِيَ جَلِيسَهُ بِمَا لَا يَعْنِيهِ.
– مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ إِسْحَاقَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مَهْزِيَارَ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ مُخْتَارٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: كَفَى بِالْمَرْءِ عَيْباً أَنْ يَتَعَرَّفَ مِنْ عُيُوبِ النَّاسِ مَا يَعْمَى عَلَيْهِ مِنْ أَمْرِ نَفْسِهِ أَوْ يَعِيبَ عَلَى النَّاسِ أَمْراً هُوَ فِيهِ لَا يَسْتَطِيعُ التَّحَوُّلَ عَنْهُ إِلَى غَيْرِهِ أَوْ يُؤْذِيَ جَلِيسَهُ بِمَا لَا يَعْنِيهِ.
– عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ يُونُسَ عَنْ أَبِي عَبْدِ الرَّحْمَنِ الْأَعْرَجِ وَ عُمَرَ بْنِ أَبَانٍ عَنْ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ وَ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ص قَالا إِنَّ أَسْرَعَ الْخَيْرِ ثَوَاباً الْبِرُّ وَ أَسْرَعَ الشَّرِّ عُقُوبَةً الْبَغْيُ وَ كَفَى بِالْمَرْءِ عَيْباً أَنْ يَنْظُرَ فِي عُيُوبِ غَيْرِهِ مَا يَعْمَى عَلَيْهِ مِنْ عَيْبِ نَفْسِهِ أَوْ يُؤْذِيَ جَلِيسَهُ بِمَا لَا يَعْنِيهِ أَوْ يَنْهَى النَّاسَ عَمَّا لَا يَسْتَطِيعُ تَرْكَهُ.
[۱۰] . متن روایت در امالی صدوق کاملتر است:
حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى الْعَطَّارُ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا أَبِي عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ أَبِي الْخَطَّابِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي الْجَارُودِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ الْبَاقِرِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ ع قَالَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع مَنْ وَقَفَ نَفْسَهُ مَوْقِفَ التُّهَمَةِ فَلَا يَلُومَنَّ مَنْ أَسَاءَ بِهِ الظَّنَّ وَ مَنْ كَتَمَ سِرَّهُ كَانَتِ الْخِيَرَةُ بِيَدِهِ وَ كُلُّ حَدِيثٍ جَاوَزَ اثْنَيْنِ فَشَا وَ ضَعْ أَمْرَ أَخِيكَ عَلَى أَحْسَنِهِ حَتَّى يَأْتِيَكَ مِنْهُ مَا يَغْلِبُكَ وَ لَا تَظُنَّنَّ بِكَلِمَةٍ خَرَجَتْ مِنْ أَخِيكَ سُوءاً وَ أَنْتَ تَجِدُ لَهَا فِي الْخَيْرِ مَحْمِلًا وَ عَلَيْكَ بِإِخْوَانِ الصِّدْقِ فَأَكْثِرْ مِنِ اكْتِسَابِهِمْ فَإِنَّهُمْ عُدَّةٌ عِنْدَ الرَّخَاءِ وَ جُنَّةٌ عِنْدَ الْبَلَاءِ وَ شَاوِرْ فِي حَدِيثِكَ الَّذِينَ يَخَافُونَ اللَّهَ وَ أَحِبَّ الْإِخْوَانَ عَلَى قَدْرِ التَّقْوَى وَ اتَّقُوا شِرَارَ النِّسَاءِ وَ كُونُوا مِنْ خِيَارِهِنَّ عَلَى حَذَرٍ إِنْ أَمَرْنَكُمْ بِالْمَعْرُوفِ فَخَالِفُوهُنَّ كَيْلَا يَطْمَعْنَ مِنْكُمْ فِي الْمُنْكَرِ.
[۱۱] . روایات متعددی بویژه از امیرالمومنین ع روایت شده است که ایشان در کنار یک سلسله توصیههای اخلاقی، با ذکر همین آیه نسبت به لقب گذاشتن بر همدیگر هشدار میدهند. از این جهت که در اینها هیچ شرح و توضیحی برای این آیه نیاورده است آنها را صرفا در پاورقی نقل میکنیم:
۱) خطبته ع المعروفة بالديباج: … لَا تَفَاخَرُوا بِالْآبَاءِ وَ لا تَنابَزُوا بِالْأَلْقابِ بِئْسَ الِاسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِیمانِ وَ لَا تَمَازَحُوا وَ لَا تَغَاضَبُوا وَ لَا تَبَاذَخُوا… (تحف العقول، ص۱۵۱)
۲) قَالَ أَخْبَرَنِي أَبُو الطَّيِّبِ الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ النَّحْوِيُّ التَّمَّارُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو نُعَيْمٍ قَالَ حَدَّثَنَا صَالِحُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ حَدَّثَنَا هِشَامٌ عَنْ أَبِي مِخْنَفٍ عَنِ الْأَعْمَشِ عَنْ أَبِي إِسْحَاقَ السَّبِيعِيِّ عَنِ الْأَصْبَغِ بْنِ نُبَاتَةَ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ قَالَ: إِنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ع خَطَبَ ذَاتَ يَوْمٍ- فَحَمِدَ اللَّهَ وَ أَثْنَى عَلَيْهِ وَ صَلَّى عَلَى النَّبِيِّ ص ثُمَّ قَالَ:
أَيُّهَا النَّاسُ اسْمَعُوا مَقَالَتِي وَ عُوا كَلَامِي إِنَّ الْخُيَلَاءَ مِنَ التَّجَبُّرِ [وَ التَّجَبُّرَ مِنَ النَّخْوَةِ] ، وَ النَّخْوَةَ مِنَ التَّكَبُّرِ، وَ إِنَّ الشَّيْطَانَ عَدُوٌّ حَاضِرٌ يَعِدُكُمُ الْبَاطِلَ، أَلَا إِنَّ الْمُسْلِمَ أَخُو الْمُسْلِمِ، فَ لا تَنابَزُوا، وَ لَا تَخَاذَلُوا، فَإِنَّ شَرَائِعَ الدِّينِ وَاحِدَةٌ، وَ سُبُلَهُ قَاصِدَةٌ، مَنْ أَخَذَ بِهَا لَحِقَ، وَ مَنْ تَرَكَهَا مَرَقَ، وَ مَنْ فَارَقَهَا مُحِقَ، … (الأمالي (للمفيد)، ص۲۳۴؛ تحف العقول، ص۲۰۳؛ الأمالي (للطوسي)، ص۱۱)
۳) مِنْ كِتَابِ مَطَالِبِ السَّئُولِ، لِمُحَمَّدِ بْنِ طَلْحَةَ مِنْ كَلَامِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع:
وَ قَالَ ع اللَّهْوُ يُسْخِطُ الرَّحْمَنَ وَ يُرْضِي الشَّيْطَانَ وَ يُنْسِي الْقُرْآنَ عَلَيْكُمْ بِالصِّدْقِ فَإِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّادِقِينَ الْمَغْبُونُ مَنْ غُبِنَ دِينَهُ جَانِبُوا الْكَذِبَ فَإِنَّهُ مُجَانِبُ الْإِيمَانِ وَ الصَّادِقُ عَلَى سَبِيلِ نَجَاةٍ وَ كَرَامَةٍ وَ الْكَاذِبُ عَلَى شَفَا هَلْكٍ وَ هَوْنٍ قُولُوا الْحَقَّ تُعْرَفُوا بِهِ وَ اعْمَلُوا الْحَقَّ تَكُونُوا مِنْ أَهْلِهِ وَ أَدُّوا الْأَمَانَةَ إِلَى مَنِ ائْتَمَنَكُمْ وَ لَا تَخُونُوا مَنْ خَانَكُمْ وَ صِلُوا أَرْحَامَ مَنْ قَطَعَكُمْ وَ عُودُوا بِالْفَضْلِ عَلَى مَنْ حَرَمَكُمْ أَوْفُوا إِذَا عَاهَدْتُمْ وَ اعْدِلُوا إِذَا حَكَمْتُمْ لَا تَفَاخَرُوا بِالْآبَاءِ وَ لا تَنابَزُوا بِالْأَلْقابِ وَ لَا تَحَاسَدُوا وَ لَا تَبَاغَضُوا وَ لَا تَقَاطَعُوا وَ أَفْشُوا السَّلَامَ وَ رُدُّوا التَّحِيَّةَ بِأَحْسَنَ مِنْهَا وَ ارْحَمُوا الْأَرْمَلَةَ وَ الْيَتِيمَ وَ أَعِينُوا الضَّعِيفَ وَ الْمَظْلُومَ وَ أَطِيبُوا الْمَكْسَبَ وَ أَجْمِلُوا فِي الطَّلَبِ. (بحارالأنوار، ج۷۵، ص۹)
۴) و من خطبة له ع يصف فيها المتقين: … لَا يَحِيفُ عَلَى مَنْ يُبْغِضُ وَ لَا يَأْثَمُ فِيمَا يُحِبُّ وَ لَا يَدَّعِي مَا لَيْسَ لَهُ وَ لَا يَجْحَدُ حَقّاً هُوَ عَلَيْهِ يَعْتَرِفُ بِالْحَقِّ قَبْلَ أَنْ يُشْهَدَ بِهِ عَلَيْهِ لَا يُضِيعُ مَا اسْتُحْفِظَ عَلَيْهِ وَ لَا يُنَابِزُ بِالْأَلْقَابِ وَ لَا يَبْغِي عَلَى أَحَدٍ وَ لَا يَهُمُّ بِالْحَسَدِ وَ لَا يُضَارُّ بِالْجَارِ وَ لَا يَشْمَتُ بِالْمَصَائِبِ … (كتاب سليم بن قيس الهلالي، ج۲، ص۸۵۲؛ نهج البلاغة، خطبه ۱۹۳؛ صفات الشيعة، ص۲۵)
[۱۲] . حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ قَالَ حَدَّثَنِي الْحُسَيْنُ بْنُ أَبَانٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ فَضَالَةَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بُكَيْرٍ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص سِبَابُ الْمُؤْمِنِ فُسُوقٌ وَ قِتَالُهُ كُفْرٌ وَ أَكْلُ لَحْمِهِ مَعْصِيَةُ اللَّهِ.
بازدیدها: ۹