برای مشاهده صفحه اصلی آیه و تدبرهایش اینجا کلیک کنید.
احادیث فراوانی ذیل این آیه از معصومین روایت شده است که ما به ترتیب معصومینی که روایتی در این باره فرمودهاند مطالب را میآوریم:
. پیامبر اکرم ص
۱) چون كه اين آيه نازل شد: «و خويشان نزديكت را انذار بده» (شعراء/۲۱۴)، پیامبر اکرم ص بر كوه صفا بالا رفت و طايفه و عشيرۀ خود را جمع كرد و فرمود:
اى پسران عبدالمطّلب! ای بنیهاشم! اى پسران عبد مناف! اى پسران قصى! خودتان را از خداوند خريدارى كنيد؛ که همانا من بینیازکننده شما در پیشگاه خداوند نیستم. اى عباس عموى محمد! اى صفيّه عمۀ او! اى فاطمه دختر او! پس هر مرد و زن را به اسم صدا زد و فرمود: مبادا چنین باشد که برخی روز قيامت بیايند در حالى كه وزر و وبال خود را به دوش گرفتهاند، و بگويند محمد ص از ماست و ندا دهند: يا محمّد يا محمد، و من این چنین از آنان رو برگردانم – و از راست و چپ رو برگرداند. به خدا قسم دوستان من نيستند مگر اهل تقوا. مسلماً باکرامتترین شما نزد خداوند باتقواترینتان است.
إرشاد القلوب (للديلمي)، ج۱، ص۳۲-۳۳
لَمَّا أَنْزَلَ اللَّهُ عَلَيْهِ «وَ أَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ» صَعِدَ عَلَى الصَّفَا وَ جَمَعَ عَشِيرَتَهُ وَ قَالَ:
يَا بَنِي عَبْدِ الْمُطَّلِبِ! يَا بَنِي هَاشِمٍ! يَا بَنِي عَبْدِ مَنَافٍ! يَا بَنِي قُصَيٍّ! اشْتَرُوا أَنْفُسَكُمْ مِنَ اللَّهِ؛ فَإِنِّي لَا أُغْنِي عَنْكُمْ مِنَ اللَّهِ شَيْئاً. يَا عَبَّاسُ عَمَّ مُحَمَّدٍ! يَا صَفِيَّةُ عَمَّتَهُ! يَا فَاطِمَةُ ابْنَتَهُ! ثُمَّ نَادَى كُلَّ رَجُلٍ بِاسْمِهِ وَ كُلَّ امْرَأَةٍ بِاسْمِهَا: أَ لَا يَجِيءُ النَّاسُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ يَحْمِلُونَ الْآخِرَةَ وَ يَأْتُونَ وَ يَقُولُونَ بِأَنَّ مُحَمَّداً مِنَّا وَ يُنَادُونَ يَا مُحَمَّدُ يَا مُحَمَّدُ فَأُعْرِضُ بِهَذَا وَ هَكَذَا – وَ أُعْرِضُ عَنْ يَمِينِهِ وَ شِمَالِهِ – فَوَ اللَّهِ مَا أَوْلِيَائِي مِنْكُمْ إِلَّا الْمُتَّقُونَ؛ «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ».[۱]
۲) رسول الله ص با استناد به این آیه عبارتی را در حجة الوداع بیان فرمودند که به تعابیر مختلفی روایت شده است که برخی از آن تعابیر تقدیم میشود:
الف. فرمودند: ای مردم! عرب بودن پدر و جد کسی نیست؛ بلکه فقط زبانی گویاست که کسی که به این زبان تکلم کند عرب است. بدانید که همه شما فرزندان آدم هستید و آدم از خاک؛ به خدا سوگند برده حبشی وقتی که اطاعت خدا را میکند بهتر است از سید قریشی وقتی که معصیت خدا را میکند و «مسلماً باکرامتترین شما نزد خداوند باتقواترینتان است».
تفسير القمي، ج۲، ص۹۴
قَال رَسُولِ اللَّهِ ص:
يَا أَيُّهَا النَّاسُ! إِنَّ الْعَرَبِيَّةَ لَيْسَتْ بِأَبٍ وَ جَدٍّ وَ إِنَّمَا هُوَ لِسَانٌ نَاطِقٌ؛ فَمَنْ تَكَلَّمَ بِهِ فَهُوَ عَرَبِيٌّ. أَلَا إِنَّكُمْ وُلْدُ آدَمَ وَ آدَمُ مِنْ تُرَابٍ؛ وَ اللَّهِ لَعَبْدٌ حَبَشِيٌّ حِينَ أَطَاعَ اللَّهَ خَيْرٌ مِنْ سَيِّدٍ قُرَشِيٍّ عَصَى اللَّهَ وَ «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُم».
ب. رسول الله روز فتح مکه فرمودند:
ای مردم! خداوند با اسلام نخوت و غرور جاهلی و فخرفروشی به پدران را از شما دور کرد. همانا عرب بودن پدر و والد کسی نیست؛ بلکه فقط زبانی گویاست که کسی که به این زبان تکلم کند عرب است. بدانید که همه شما فرزندان آدم هستید و آدم از خاک؛ و «مسلماً باکرامتترین شما نزد خداوند باتقواترینتان است».
تفسير القمي، ج۲، ص۳۲۲
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص يَوْمَ فَتْحِ مَكَّةَ:
يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ اللَّهَ قَدْ أَذْهَبَ عَنْكُمْ بِالْإِسْلَامِ نَخْوَةَ الْجَاهِلِيَّةِ وَ تَفَاخُرَهَا بِآبَائِهَا إِنَّ الْعَرَبِيَّةَ لَيْسَتْ بِأَبٍ وَ وَالِدَةٍ وَ إِنَّمَا هُوَ لِسَانٌ نَاطِقٌ، فَمَنْ تَكَلَّمَ بِهِ فَهُوَ عَرَبِيٌّ، أَلَا إِنَّكُمْ مِنْ آدَمَ وَ آدَمُ مِنْ تُرَابٍ وَ أَكْرَمُكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُم
ج. ابن شعبه حرانی که متن کامل این خطبه را روایت کرده این عبارات را چنین آورده است:
اى مردم! به تحقيق پروردگارتان يكى است، و پدرتان نيز يكى است، همه شما از آدم، و او نيز از خاك بود. «مسلماً باکرامتترین شما نزد خداوند باتقواترینتان است». و عرب برتریای ندارد بر عجم [و نه عجم بر عرب، و نه سیاه بر سفید، و نه سفید بر سیاه][۲]، مگر بر اساس تقوا. آیا ابلاغ کردم؟!
گفتند: بله.
فرمود: پس حاضران به غایبان پیام را برسانند.
تحف العقول، ص۳۴؛ الدر المنثور، ج۶، ص۹۸[۳]
… أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ رَبَّكُمْ وَاحِدٌ وَ إِنَّ أَبَاكُمْ وَاحِدٌ كُلُّكُمْ لِآدَمَ وَ آدَمُ مِنْ تُرَابٍ «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ» وَ لَيْسَ لِعَرَبِيٍّ عَلَى عَجَمِيٍّ فَضْلٌ إِلَّا بِالتَّقْوَى. أَلَا هَلْ بَلَّغْتُ؟
قَالُوا: نَعَمْ.
قَالَ: فَلْيُبَلِّغِ الشَّاهِدُ الْغَائِب.
د. روایت شده است که سال فتح مکه رسول الله ص وارد خانه خدا شد و همراه وی فضل بن عباس و اسامة بن زید بودند. سپس بیرون آمد و حلقه در را گرفت و فرمود:
سپاس خدایی را که به بندهاش راست گفت و وعدهاش را محقق کرد و بتنهایی احزاب را شکست داد. همانا خداوند نخوت و غرور عرب و تکبر ورزیدن به پدران را از بین برد؛ و همه شما از آدم هستید و آدم از خاک بود و «مسلماً باکرامتترین شما نزد خداوند باتقواترینتان است».
مشكاة الأنوار في غرر الأخبار، ص۵۹
يُرْوَى أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص دَخَلَ الْبَيْتَ عَامَ الْفَتْحِ وَ مَعَهُ الْفَضْلُ بْنُ عَبَّاسٍ وَ أُسَامَةُ بْنُ زَيْدٍ ثُمَّ خَرَجَ فَأَخَذَ بِحَلْقَةِ الْبَابِ ثُمَّ قَالَ:
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي صَدَقَ عَبْدَهُ وَ أَنْجَزَ وَعْدَهُ وَ غَلَبَ الْأَحْزَابَ وَحْدَهُ إِنَّ اللَّهَ أَذْهَبَ نَخْوَةَ الْعَرَبِ وَ تَكَبُّرَهَا بِآبَائِهَا وَ كُلُّكُمْ مِنْ آدَمَ وَ آدَمُ مِنْ تُرَابٍ وَ «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ».
و در منابع اهل سنت این طور آمده:
ه. رسول الله در فتح مکه سوار بر شترش طواف کرد و رکنها را با عصای خویش استلام نمود؛ و چون بیرون آمد جایی برای خوابانیدن شتر [برای پیاده شدن] نیافت؛ پس روی دستان مردم پیاده شد و خطبهای برایشان خواند؛ حمد و ثنای خدا را گفت و فرمود:
حمد خدایی را که جاهلیت و تکبر ورزیدن به پدران را از میان شما برد. مردم دو دستهاند: شخص نیکوکار باتقوا که نزد خداوند کرامت دارد؛ و شخص فاسق شقاوتمندی که نزد خداوند سبک و بیارزش است؛ و مردم فردان آدماند و خداوند آدم را از خاک آفرید؛ و خداوند میفرماید: ای مردم همانا شما را از مردی و زنی آفریدیم» تا آخر آیه.
سپس فرمود: این سخنم را به شما میگویم و در پیشگاه خداوند برای خودم و شما طلب مغفرت میکنم.
الدر المنثور، ج۶، ص۹۸
وَأخرج ابْن أبي شيبَة وَعبد بن حميد وَالتِّرْمِذِيّ وَابْن الْمُنْذر وَابْن أبي حَاتِم وَابْن مرْدَوَيْه وَالْبَيْهَقِيّ فِي شعب الإِيمان عَن ابْن عمر:
أَن النَّبِي صلى الله عَلَيْهِ وَ [آله و] سلم طَاف يَوْم الْفَتْح على رَاحِلَته يسْتَلم الْأَركان بِمِحْجَنِهِ فَلَمَّا خرج لم يجد منَاخًا فَنزل على أَيدي الرِّجَال؛ فخطبهم فَحَمدَ الله وَأثْنى عَلَيْهِ وَقَالَ:
الْحَمد لله الَّذِي أذهب عَنْكُم عَيْبَة الْجَاهِلِيَّة وَتَكَبُّرهَا بِآبَائِهَا النَّاس رجلَانِ برٌّ تقيّ كريمٌ على الله وفاجرٌ شقيّ هّينٌ على الله وَالنَّاس بَنو آدم وَخلق الله آدم من تُرَاب. قَالَ الله «يَا أَيهَا النَّاس إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ من ذكر وَأُنْثَى» إِلَى قَوْله «خَبِير».
ثمَّ قَالَ: أَقُول قولي هَذَا وَأَسْتَغْفِر الله لي وَلكم.
۳) الف. از رسول الله ص روایت شده که فرمودند:
خداوند خلایق را بر دو قسم آفرید؛ و سپس آن دو قسم را به قبایلی تقسیم کرد و مرا در بهترین قبیله گذاشت؛ و این همان سخن خداوند متعال است که فرمود: «ای مردم! همانا ما شما را از نری و مادهای آفریدیم و شما را نژادها (شعبهها) و قبیلههایی قرار دادیم تا همدیگر را بشناسید.» تا آخر آیه. پس همان من باتقواترین فرزند آدم هستم و خاندانم بهترین خاندان و باکرامتترین آنان نزد خداوند هستند و این فخرفروشی نیست.
تفسير فرات الكوفي، ص۴۳۳
قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ عِيسَى بْنِ زَكَرِيَّا الدِّهْقَانُ قَالَ حَدَّثَنَا يُونُسُ يَعْنِي ابْنَ عَلِيٍّ الْقَطَّانَ قَالَ حَدَّثَنِي إِبْرَاهِيمُ يَعْنِي ابْنَ الْحَكَمِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَبْدِ الْعَزِيزِ بْنِ عَبْدِ الصَّمَدِ قَالَ حَدَّثَنِي أَبُو هَارُونَ الْعَبْدِيُّ عَنْ رَبِيعَةَ السَّعْدِيِّ عَنْ حُذَيْفَةَ بْنِ الْيَمَانِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ص أَنَّهُ قَالَ: إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى خَلَقَ الْخَلْقَ قِسْمَيْنِ ثُمَّ قَسَمَ الْقِسْمَيْنِ قَبَائِلَ فَجَعَلَنِي فِي خَيْرِهَا قَبِيلَةً فَذَلِكَ [وَ ذَلِكَ] قَوْلُهُ [تَعَالَى] «يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا» [إِلَى آخِرِ الْآيَةِ] فَأَنَا أَتْقَى وُلْدِ آدَمَ وَ قَبِيلَتِي خَيْرُ القَبَائِلِ وَ أَكْرَمُهَا عَلَى اللَّهِ وَ لَا فَخْرَ.
فرات کوفی به این مضمون دو روایت دیگر هم همینجا آورده است[۴]؛ و این مضمون با عباراتی متفاوت در حدیث سوم جلسه ۹۷۴ https://yekaye.ir/al-waqiah-56-7/ و باز با اندکی تفاوت در حدیث چهارم جلسه ۹۷۷ https://yekaye.ir/al-waqiah-56-10/ آمده بود که در آنجا بیشتر حالت استشهاد به آیه را داشت.
ب. این حدیث در منابع اهل سنت نیز آمده است با این افزوده در پایانش:
از رسول الله ص روایت شده که فرمودند:
خداوند خلایق را بر دو قسم آفرید و مرا در بهرتین آن دو قسم قرار داد، و این همان است که فرمود «و اصحاب یمین» (واقعه/۲۷) و «اصحاب شمال» (واقعه/۴۱) پس من از اصحاب یمینام و از بهترینِ اصحاب یمینام. و سپس آن دو قسم را در خانههایی قرار داد و مرا در بهترین خانه قرار داد؛ و این همان است که فرمود: «پس اهل یُمن و برکت؛ [اما] اهل یُمن و برکت چیست؟ و اهل شومی و بیبرکتی؛ [اما] اهل شومی و بیبرکتی چیست؟ و سبقتگیرندگان، همان سبقتگیرندگان» (واقعه/۸-۱۰) و من از بهترینِ سبقتگیرندگانم. سپس این خانهها را در قبایلی قرار داد و مرا در بهترین قبیله گذاشت؛ و این همان سخن خداوند متعال است که فرمود: «شما را نژادها (شعبهها) و قبیلههایی قرار دادیم». پس همان من باتقواترین فرزند آدم و باکرامتترین آنان نزد خداوند هستم و این فخرفروشی نیست. سپس این قبایل را بیتها (= خانهها)یی قرار داد و مرا در بهترین اینها از حیث بیت گذاشت و این همان است که فرمود: « جز این نیست که خداوند میخواهد هر گونه پلیدی را از شما اهل بیت ببرد و شما را آن طور که شاید و باید تطهیر کند» (احزاب/۳۳).
المعجم الكبير للطبراني، ج۳، ص۵۶
حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللهِ الْحَضْرَمِيُّ، ثنا يَحْيَى بْنُ عَبْدِ الْحَمِيدِ الْحِمَّانِيُّ، ثنا قَيْسُ بْنُ الرَّبِيعِ، عَنِ الْأَعْمَشِ، عَنْ عَبَايَةَ بْنِ رِبْعِيٍّ، عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ رَضِيَ اللهُ عَنْهُمَا قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ [و آله] وَ سَلَّمَ:
إِنَّ اللهَ تَعَالَى قَسَّمَ الْخَلْقَ قِسْمَيْنِ، فَجَعَلَنِي فِي خَيْرِهَا قِسْمًا، فَذَلِكَ قَوْلُهُ: «وَأَصْحَابُ الْيَمِينِ» «وَأَصْحَابُ الشِّمَالِ» ، فَأَنَا مِنْ أَصْحَابِ الْيَمِينِ، وَأَنَا مِنْ خَيْرِ أَصْحَابِ الْيَمِينِ، ثُمَّ جَعَلَ الْقِسْمَيْنِ بُيُوتًا، فَجَعَلَنِي فِي خَيْرِهِمَا بَيْتًا، فَذَلِكَ قَوْلُهُ: «فَأَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ مَا أَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ، وَأَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ مَا أَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ، وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ»، فَأَنَا مِنْ خَيْرِ السَّابِقِينَ، ثُمَّ جَعَلَ الْبُيُوتَ قَبَائِلَ، فَجَعَلَنِي فِي خَيْرِهَا قَبِيلَةً، فَذَلِكَ قَوْلُهُ: «شُعُوبًا وَقَبَائِلَ»، فَأَنَا أَتْقَى وَلَدِ آدَمَ وَأَكْرَمُهُمْ عَلَى اللهِ عَزَّ وَجَلَّ وَلَا فَخْرَ، ثُمَّ جَعَلَ الْقَبَائِلَ بُيُوتًا، فَجَعَلَنِي فِي خَيْرِهَا بَيْتًا، فَذَلِكَ قَوْلُهُ: «إِنَّمَا يُرِيدُ اللهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا».
۴) از امام صادق ع روایت شده است که:
رسول الله ص مقداد بن اسود را به همسری ضباعة دختر زبیر بن عبدالمطلب درآورد و فرمود:
همانا وی را به عقد مقداد درآوردم تا ازدواجها راحت شود و به رسول الله اقتدا کنند و بدانید که و «مسلماً باکرامتترین شما نزد خداوند باتقواترینتان است».
و زبیر برادر عبدالله [پدر پیامبر ص] و ابوطالب بود؛ برادری از یک پدر و مادر.
الكافي، ج۵، ص۳۴۴
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ رَجُلٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص زَوَّجَ الْمِقْدَادَ بْنَ أَسْوَدَ ضُبَاعَةَ بِنْتَ الزُّبَيْرِ بْنِ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ ثُمَّ قَالَ إِنَّمَا زَوَّجَهَا الْمِقْدَادَ لِتَتَّضِعَ الْمَنَاكِحُ وَ لِيَتَأَسَّوْا بِرَسُولِ اللَّهِ ص وَ لِتَعْلَمُوا «أَنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ». وَ كَانَ الزُّبَيْرُ أَخَا عَبْدِ اللَّهِ وَ أَبِي طَالِبٍ لِأَبِيهِمَا وَ أُمِّهِمَا.
مرحوم کلینی شبیه همین مضمون را با سند دیگری هم در همین صحفه آورده است.[۵]
۵) الف. از امام باقر عليه السّلام روايت شده است كه فرمودند:
سلمان با چند تن از قريشيان در مسجد نشسته بود. آنان سخن گفتن پيرامون اصل و نسب خود را آغاز كردند و هر يك نسب خويش را بالا مىبرد تا نوبت به سلمان رسيد.
عمر بن خطّاب به او گفت: بگو تو كيستى و پدرت كيست و اصل و نسبت چيست؟
سلمان گفت: من سلمان، فرزند بنده خدا هستم؛ گمراه بودم و خداى عزّ و جل به وسیله حضرت محمّد صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم هدايتم نمود؛ و بينوا بودم و خداوند به وسیله حضرت محمّد صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم مرا توانگر ساخت. بردهاى بودم كه خداوند به وسیله حضرت محمّد صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم آزادم كرد. اين بود اصل و نسب من.
سلمان هنوز مشغول گفتگو با آنها بود که رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم وارد شد.
سلمان به حضرت صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم عرض كرد: يا رسول اللَّه! من از دست اينان چه كشيدم! با آنها همنشين شدم و هر يك اصل و نسب خود را بيان مىكرد و نسب خود را رفعت میبخشید تا نوبت به من رسيد و عمر بن خطّاب به من گفت: تو كيستى و اصل و نسبت كدام است؟
پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم فرمود: تو در پاسخ چه گفتى؟
عرض كرد: گفتم: من سلمان، فرزند بنده خدا هستم؛ گمراه بودم و خداى عزّ و جل به وسیله حضرت محمّد صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم هدايتم نمود؛ و بينوا بودم و خداوند به وسیله حضرت محمّد صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم مرا توانگر ساخت. بردهاى بودم كه خداوند به وسیله حضرت محمّد صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم آزادم كرد. اين بود اصل و نسب من.
پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم فرمود: اى قريشيان! اصل و نسب مرد، دين اوست؛ و جوانمردىاش به اخلاق اوست و اصل و ريشهاش عقل اوست و خداوند مىفرمايد: ای مردم! همانا ما شما را از نری و مادهای آفریدیم و شما را نژادها (شعبهها) و قبیلههایی قرار دادیم تا همدیگر را بشناسید مسلماً باکرامتترین شما نزد خداوند باتقواترینتان است».
سپس پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم به سلمان فرمود: هيچ يك از اينها بر تو برترى ندارند جز به تقوا، و اگر تقواى تو بيش از آنها باشد تو از آنها برترى.
الكافي، ج۸، ص۱۸۱؛ الأمالي (للطوسي)، ص۱۴۷[۶]؛ رجال الكشي، ص۱۴[۷]؛ بهشت كافى (ترجمه روضه كافى)، ص۲۲۸
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ حَنَانٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبِي يَرْوِي عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ:
كَانَ سَلْمَانُ جَالِساً مَعَ نَفَرٍ مِنْ قُرَيْشٍ فِي الْمَسْجِدِ فَأَقْبَلُوا يَنْتَسِبُونَ وَ يَرْفَعُونَ فِي أَنْسَابِهِمْ حَتَّى بَلَغُوا سَلْمَانَ.
فَقَالَ لَهُ عُمَرُ بْنُ الْخَطَّابِ: أَخْبِرْنِي مَنْ أَنْتَ وَ مَنْ أَبُوكَ وَ مَا أَصْلُكَ؟
فَقَالَ: أَنَا سَلْمَانُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ، كُنْتُ ضَالًّا فَهَدَانِي اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِمُحَمَّدٍ ص؛ وَ كُنْتُ عَائِلًا فَأَغْنَانِي اللَّهُ بِمُحَمَّدٍ ص؛ وَ كُنْتُ مَمْلُوكاً فَأَعْتَقَنِي اللَّهُ بِمُحَمَّدٍ ص؛ هَذَا نَسَبِي وَ هَذَا حَسَبِي.
قَالَ: فَخَرَجَ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ سَلْمَانُ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ يُكَلِّمُهُمْ، فَقَالَ لَهُ سَلْمَانُ: يَا رَسُولَ اللَّهِ مَا لَقِيتُ مِنْ هَؤُلَاءِ؟ جَلَسْتُ مَعَهُمْ فَأَخَذُوا يَنْتَسِبُونَ وَ يَرْفَعُونَ فِي أَنْسَابِهِمْ حَتَّى إِذَا بَلَغُوا إِلَيَّ، قَالَ عُمَرُ بْنُ الْخَطَّابِ: مَنْ أَنْتَ وَ مَا أَصْلُكَ وَ مَا حَسَبُكَ؟!
فَقَالَ النَّبِيُّ ص: فَمَا قُلْتَ لَهُ يَا سَلْمَانُ؟
قَالَ: قُلْتُ لَهُ: أَنَا سَلْمَانُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ كُنْتُ ضَالًّا فَهَدَانِي اللَّهُ عَزَّ ذِكْرُهُ بِمُحَمَّدٍ ص وَ كُنْتُ عَائِلًا فَأَغْنَانِي اللَّهُ عَزَّ ذِكْرُهُ بِمُحَمَّدٍ ص وَ كُنْتُ مَمْلُوكاً فَأَعْتَقَنِي اللَّهُ عَزَّ ذِكْرُهُ بِمُحَمَّدٍ ص هَذَا نَسَبِي وَ هَذَا حَسَبِي.
فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: يَا مَعْشَرَ قُرَيْشٍ إِنَّ حَسَبَ الرَّجُلِ دِينُهُ وَ مُرُوءَتَهُ خُلُقُهُ وَ أَصْلَهُ عَقْلُهُ وَ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ «إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ».
ثُمَّ قَالَ النَّبِيُ ص لِسَلْمَانَ: لَيْسَ لِأَحَدٍ مِنْ هَؤُلَاءِ عَلَيْكَ فَضْلٌ إِلَّا بِتَقْوَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ؛ وَ إِنْ كَانَ التَّقْوَى لَكَ عَلَيْهِمْ فَأَنْتَ أَفْضَلُ.
ب. این روایت را فتال نیشابوری به اختصار نقل کرده است با این مقدمه که:
نزد امام باقر ع سخن از سلمان فارسی به میان آمد؛ ایشان فرمودند: نه! نگویید سلمان فارسی؛ بلکه بگویید سلمان محمدی؛ او همانا مردی از ما اهل بیت ع بود. سپس این حکایت را تعریف کردند.
روضة الواعظين، ج۲، ص۲۸۳
ذُكِرَ سَلْمَانُ الْفَارِسِيُّ عِنْدَ أَبِي جَعْفَرٍ ع؛ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ: مَهْ لَا تَقُولُوا سَلْمَانَ الْفَارِسِيَّ، وَ لَكِنْ قُولُوا سَلْمَانَ الْمُحَمَّدِيَّ؛ ذَاكَ رَجُلٌ مِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ.
قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع: جَلَسَ عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِ رَسُولِ اللَّهِ ص يَنْتَسِبُونَ وَ فِيهِمْ سَلْمَانُ الْفَارِسِيُّ وَ إِنَّ عُمَرَ سَأَلَهُ عَنْ نَسَبِهِ وَ أَصْلِهِ. فَقَالَ: أَنَا سَلْمَانُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ كُنْتُ ضَالًّا فَهَدَانِي اللَّهُ بِمُحَمَّدٍ وَ كُنْتُ مَمْلُوكاً فَأَعْتَقَنِي اللَّهُ بِمُحَمَّدٍ فَهَذَا حَسَبِي وَ نَسَبِي. ثُمَّ خَرَجَ رَسُولُ اللَّهِ ص فَحَدَّثَهُ سَلْمَانُ وَ شَكَا إِلَيْهِ مَا لَقِيَ مِنَ الْقَوْمِ وَ مَا قَالَ لَهُمْ. فَقَالَ النَّبِيُّ ص: يَا مَعْشَرَ قُرَيْشٍ إِنَّ حَسَبَ الرَّجُلِ دِينُهُ وَ مُرُوَّتَهُ خُلُقُهُ وَ أَصْلَهُ عَقْلُهُ، قَالَ اللَّهُ تَعَالَى: «إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ». يَا سَلْمَانُ لَا لِأَحَدٍ مِنْ هَؤُلَاءِ عَلَيْكَ فَضْلٌ إِلَّا بِتَقْوَى اللَّهِ فَإِنْ كَانَ التَّقْوَى لَكَ عَلَيْهِمْ فَأَنْتَ أَفْضَلُ.
۶) الف. از رسول الله ص روایت شده است:
مردم همگی فرزندان آدماند و آدم از خاک آفریده شد؛ نه عرب بر عجم برتری دارد و نه سرخ بر سفید و نه سفید بر سرخ مگر به تقوا.
ب. و نیز از ایشان روایت شده است:
مسلمانان برادرند؛ احدی بر دیگری برتری ندارد مگر به تقوا.
ج. و به ابوذر فرمودند:
نگاه کن! تو بهتر از سفید و سیاه نیستی؛ مگر اینکه با تقوا از آنان برتر شوی.
د. عایشه میگوید:
چیزی از دنیا اعجاب پیامبر ص را برنیانگیخت و احدی از انسانها نیز اعجاب وی را برنیانگیخت مگر صاحب تقوا.
الدر المنثور، ج۶، ص۹۹
الف. وَأخرج ابْن مرْدَوَيْه عَن سعيد رَضِي الله عَنهُ قَالَ: قَالَ رَسُول الله صلى الله عَلَيْهِ وَ [آله و] سلم:
النَّاس كلهم بَنو آدم وآدَم خلق من التُّرَاب وَلَا فضل لعربي على عجمي وَلَا عجمي على عَرَبِيّ وَلَا أَحْمَر على أَبيض وَلَا أَبيض على أَحْمَر إِلَّا بالتقوى.
ب. أخرج الطَّبَرَانِيّ عَن حبيب بن خرَاش القصري رَضِي الله عَنهُ عَن رَسُول الله صلى الله عَلَيْهِ وَ [آله و] سلم قَالَ:
الْمُسلمُونَ إخْوَة لَا فضل لأحد على أحد إِلَّا بالتقوى.
ج. أخرج أَحْمد عَن أبي ذَر رَضِي الله عَنهُ أَن النَّبِي صلى الله عَلَيْهِ وَ [آله و] سلم قَالَ لَهُ:
أنظر فَإنَّك لست بِخَير من أَحْمَر وَلَا أسود إِلَّا أَن تفضله بتقوى.
د. أخرج أَحْمد عَن عَائِشَة رَضِي الله عَنْهَا قَالَت:
مَا أعجب رَسُول الله صلى الله عَلَيْهِ وَ [آله و] سلم شَيْء من الدُّنْيَا وَلَا أعجبه أحد قطّ إِلَّا ذُو تقوى.
۷) روایت شده است که شخصی از حضرت عیسی سوال کرد: کدام یک از مردم برتر از دیگران است؟
حضرت مشتی دو خاک برداشت و فرمود: کدام برتر است؟ مردم همگی از خاک آفریده شدهاند؛ گرامیترین آنها باتقواترینشان است.
مجمع البيان، ج۹، ص۲۰۷
و روي أن رجلا سأل عيسى بن مريم أي الناس أفضل؟
فأخذ قبضتين من تراب فقال: أي هاتين أفضل؟ الناس خلقوا من تراب فأكرمهم أتقاهم.
۸) در فرازی از وصایای رسول الله ص به ابوذر (که قبلا فرازهای دیگری از آن گذشت[۸]) نیز آمده است:
ای ابوذر! به عمل با تقوى بيشتر اهتمام داشته باش تا به خود عمل، كه عمل با تقوى اندک نباشد؛ و چگونه عمل مقبول، اندک باشد در حالی که خداوند متعال ميفرمايد: «خداوند فقط از تقواپیشگان مىپذيرد» (مائده/۳۰).
ای ابوذر! انسان تقواپیشه نشود مگر آنكه از خويشتن حساب كشد دقيقتر از حساب كشيدن شريكى از شريك خود، تا بداند كه طعام و نوشیدنی و پوشاکش از کجاست؟ از حلال است یا از حرام؟
ای ابوذر! هر كس که برایش مهم نباشد که اموالش را از چه راهی به دست میآورد، خداوند عز و جل هم برایش مهم نخواهد بود که وی را از کجا وارد جهنم کند؟
ای ابوذر! هر كه دلش میخواهد گرامىترين مردم باشد تقواى الهی پيشه كند.
ای ابوذر! محبوبترين شما نزد خدا كسى است كه بيشتر به ياد او باشد و باکرامتترین شما نزد خداوند عز و جل باتقواترینتان است؛ و نجات يابنده ترين شما از عذاب خدا، خائفترين شماست از خدا.
ای ابوذر! تقواپیشگان كسانياند كه از چيزهائى كه از آنها پرهيز نمیشود پرهيز كنند، از ترس اینكه به شبههها گرفتار نشوند.
ای ابوذر! هر كه خداوند عز و جل را اطاعت كند خدا را یاد کرده است هرچند نماز و روزه و قرائت قرآن او كم باشد.
ای ابوذر! ملاك دين ورع و پارسايى است و رأس آن، اطاعت است.
ای ابوذر! پارسا باش كه عابدترين مردم خواهى بود، و بهترين دين شما ورع است…
مكارم الأخلاق، ص۴۶۸؛ أعلام الدين في صفات المؤمنين، ص۱۹۹
يَقُولُ مَوْلَايَ أَبِي طَوَّلَ اللَّهُ عُمُرَهُ الْفَضْلُ بْنُ الْحَسَنِ قال أَخْبَرَنِي بِهَا عَبْدُ الْجَبَّارِ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ وَ أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ بَابَوَيْهِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمَا إِجَازَةً قَالا أَمْلَى عَلَيْنَا الشَّيْخُ الْأَجَلُّ أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ الطُّوسِيُّ قُدِّسَ سِرُّهُ قَالَ أَخْبَرَنَا جَمَاعَةٌ عَنْ أَبِي الْمُفَضَّلِ الشَّيْبَانِيِّ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو الْحُسَيْنِ رَجَاءُ بْنُ يَحْيَى الْعَبَرْتَائِيُّ الْكَاتِبُ سَنَةَ أَرْبَعَ عَشْرَةَ وَ ثَلَاثِمِائَةٍ وَ فِيهَا مَاتَ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَيْنِ بْنِ مَيْمُونٍ قَالَ حَدَّثَنِي عَبْدُ اللَّهِ بْنُ عَبْدِ الرَّحْمَنِ الْأَصَمُّ عَنِ الْفُضَيْلِ بْنِ يَسَارٍ عَنْ وَهْبِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الهناء [الْهُنَائِيِ] قَالَ حَدَّثَنِي أَبُو حَرْبِ بْنُ أَبِي الْأَسْوَدِ الدُّؤَلِيُّ عَنْ أَبِي الْأَسْوَدِ قَالَ: قَدِمْتُ الرَّبَذَةَ فَدَخَلْتُ عَلَى أَبِي ذَرٍّ جُنْدَبِ بْنِ جُنَادَةَ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ فَحَدَّثَنِي أَبُو ذَرٍّ قَالَ: دَخَلْتُ ذَاتَ يَوْمٍ فِي صَدْرِ نَهَارِهِ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ص فِي مَسْجِدِهِ فَلَمْ أَرَ فِي الْمَسْجِدِ أَحَداً مِنَ النَّاسِ إِلَّا رَسُولَ اللَّهِ ص وَ عَلِيٌّ ع إِلَى جَانِبِهِ جَالِسٌ، فَاغْتَنَمْتُ خَلْوَةَ الْمَسْجِدِ. فَقُلْتُ: يَا رَسُولَ اللَّهِ بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي أَوْصِنِي بِوَصِيَّةٍ يَنْفَعُنِي اللَّهُ بِهَا فَقَالَ: نَعَمْ وَ أَكْرِمْ بِكَ يَا أَبَا ذَرٍّ إِنَّكَ مِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ وَ إِنِّي مُوصِيكَ بِوَصِيَّةٍ فَاحْفَظْهَا فَإِنَّهَا جَامِعَةٌ لِطُرُقِ الْخَيْرِ وَ سُبُلِهِ فَإِنَّكَ إِنْ حَفِظْتَهَا كَانَ لَكَ بِهَا كِفْلَان …
يَا أَبَا ذَرٍّ! كُنْ بِالْعَمَلِ بِالتَّقْوَى أَشَدَّ اهْتِمَاماً مِنْكَ بِالْعَمَلِ فَإِنَّهُ لَا يَقِلُّ عَمَلٌ بِالتَّقْوَى، وَ كَيْفَ يَقِلُّ عَمَلٌ يُتَقَبَّلُ؛ يَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: «إِنَّما يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ».
يَا أَبَا ذَرٍّ! لَا يَكُونُ الرَّجُلُ مِنَ الْمُتَّقِينَ حَتَّى يُحَاسِبَ نَفْسَهُ أَشَدَّ مِنْ مُحَاسَبَةِ الشَّرِيكِ شَرِيكَهُ، فَيَعْلَمَ مِنْ أَيْنَ مَطْعَمُهُ وَ مِنْ أَيْنَ مَشْرَبُهُ وَ مِنْ أَيْنَ مَلْبَسُهُ؟ أَ مِنْ حِلٍّ أَمْ مِنْ حَرَامٍ؟
يَا أَبَا ذَرٍّ! مَنْ لَمْ يُبَالِ مِنْ أَيْنَ يَكْتَسِبُ الْمَالَ لَمْ يُبَالِ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ أَيْنَ أَدْخَلَهُ النَّارَ!
يَا أَبَا ذَرٍّ! مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَكُونَ أَكْرَمَ النَّاسِ فَلْيَتَّقِ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ.
يَا أَبَا ذَرٍّ! إِنَّ أَحَبَّكُمْ إِلَى اللَّهِ جَلَّ ثَنَاؤُهُ أَكْثَرُكُمْ ذِكْراً لَهُ، وَ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَتْقَاكُمْ لَهُ، وَ أَنْجَاكُمْ مِنْ عَذَابِ اللَّهِ أَشَدُّكُمْ لَهُ خَوْفاً.
يَا أَبَا ذَرٍّ! إِنَّ الْمُتَّقِينَ الَّذِينَ يَتَّقُونَ مِنَ الشَّيْءِ الَّذِي لَا يُتَّقَى مِنْهُ، خَوْفاً مِنَ الدُّخُولِ فِي الشُّبْهَةِ.
يَا أَبَا ذَرٍّ! مَنْ أَطَاعَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فَقَدْ ذَكَرَ اللَّهَ، وَ إِنْ قَلَّتْ صَلَاتُهُ وَ صِيَامُهُ وَ تِلَاوَتُهُ لِلْقُرْآنِ.
يَا أَبَا ذَرٍّ! مِلَاكُ الدِّينِ الْوَرَعُ وَ رَأْسُهُ الطَّاعَةُ.
يَا أَبَا ذَرٍّ! كُنْ وَرِعاً تَكُنْ أَعْبَدَ النَّاسِ وَ خَيْرُ دِينِكُمُ الْوَرَع…
۹) الف. از رسول الله ص روایت شده است:
همانا شما همگی از یک مرد و از یک زن هستید؛ همانند پیمانهای پر؛ که احدی بر دیگری برتریای ندارد مگر به تقوا.
مجمع البيان، ج۹، ص۲۰۶
و روى عكرمة عن ابن عباس أن النبي ص قال:
إنما أنتم من رجل و امرأة كجمام الصاع ليس لأحد على أحد فضل إلا بالتقوى
ب. و در نقل دیگری فرمودند:
همانا خداوند در روز قیامت میفرماید: به شما دستوری دادم اما شما آنچه با شما عهد کرده بودم را ضایع کردید و نَسَبهای خودتان را بالا بردید. پس امروز نَسَب خودم را بالا میآورم و نَسَبهای شما را پایین میآورم. تقواپیشگان کجایند؟ «مسلماً باکرامتترین شما نزد خداوند باتقواترینتان است».
مجمع البيان، ج۹، ص۲۰۷؛ الدر المنثور، ج۶، ص۹۸[۹]
و روي عن النبي ص أنه قال:
يقول الله تعالى يَوْم الْقِيَامَة أَمرتكُم فضيعتم مَا عهِدت إِلَيْكُم فيه و رفعتم أنسابكم فاليوم أرفع نسبي و أضع أنسابكم! أين المتقون؟ «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ»
۱۰) در منابع اهل سنت از رسول الله ص روایت شده که فرمودند:
الف. همانا خداوند نخوت و جاهلیت و تکبر ورزیدن به پدران را از بین برد؛ همه شما از آدم و حواء هستید همانند پیمانه سرخالیای در کنار پیمانه سرخالی دیگر؛ و «مسلماً باکرامتترین شما نزد خداوند باتقواترینتان است»؛ پس هرکس سراغتان آمد که دین و امنتداریش را پسندید به وی همسر دهید.
ب. و در نقل دیگری فرمودند:
همانا این نَسَبهای شما برای هیچکس بد نخواهد بود و ضرر نخواهد زد؛ همه شما فرزندان آدم، پیمانه سرخالی هستید که کامل پرنشدهاید؛ و برای احدی بر دیگری برتریای نیست مگر به دین و تقوا. خداوند روز قیامت از حَسَب و نَسَب شما سوال نخواهد کرد؛ «باکرامتترین شما نزد خداوند باتقواترینتان است». [میفرماید] نَسَب خودم را بالا میآورم و نَسَبهای شما را پایین میآورم. تقواپیشگان کجایند؟ تقواپیشگان کجایند؟ «مسلماً باکرامتترین شما نزد خداوند باتقواترینتان است».
ج. و در نقل دیگری فرمودند:
خداوند روز قیامت میفرماید: ای مردم! من نَسَبی قرار دادم و شما هم نَسَی قرار دادید. من چنین قرار دادم که «گرامیترین شما نزد خداوند باتقواترینتان است». اما شما جز این را قبل نکردید که بگویید فلانی گرامیتر از فلانی است و فلانی هم گرامیتر از فلانی است؛ و من امروز نَسَب خودم را بالا میآورم و نَسَبهای شما را پایین میآورم. بدانید که همانا دوستان من تقواپیشگاناند.
د. از امیرالمومنین ع روایت شده که رسول الله ص فرمودند:
چون روز قیامت شود بندگان را در پیشگاه الهی و کاملا تحت اشراف او نگه دارند. پس خداوند میفرماید: بندگانم! : به شما دستوری دادم اما شما دستورم را ضایع کردید و نَسَبهای خودتان را بالا بردید و بدان افتخار نمودید. امروز نَسَبهای شما را پایین میآورم. من سلطان قضاوتکنندهام! تقواپیشگان کجایند؟ تقواپیشگان کجایند؟ «مسلماً باکرامتترین شما نزد خداوند باتقواترینتان است».
ه. و رسول الله ص در نقل دیگری فرمودند:
همه شما فرزندان آدم هستید و آدم از خاک آفریده شده است. پس کسانی که به پدرانشان افتخار میکنند از این کار دست بردارند یا اینکه نزد خداوند از سوسک پستتر خواهند بود.
و. و در نقل دیگری فرمودند:
کسی که خود را به نه نفر از پدران کافرش منسوب کند و بدین ترتیب عزت و تکبر بجوید خودش دهمین آنها در جهنم خواهد بود.
ز. حیاء زینت است؛ و تقوا کرامت و بزرگواری است؛ و بهترین مَرکب صبر است و منتظر فرج از جانب خداوند بودن عبادت است.
الدر المنثور، ج۶، ص۹۸-۹۹
الف. أخرج الْبَيْهَقِيّ عَن أبي أُمَامَة قَالَ: قَالَ رَسُول الله صلى الله عَلَيْهِ وَ [آله و] سلم:
إِن الله أذهب نخوة الْجَاهِلِيَّة وَتَكَبُّرهَا بِآبَائِهَا كلكُمْ لآدَم وحواء كطف الصَّاع بالصاع وَ «إِن أكْرمكُم عِنْد الله أَتْقَاكُم» فَمن أَتَاكُم ترْضونَ دينه وأمانته فَزَوجُوهُ.
ب. أخرج أَحْمد وَابْن جرير وَابْن مرْدَوَيْه وَالْبَيْهَقِيّ عَن عقبَة بن عَامر أَن رَسُول الله صلى الله عَلَيْهِ وَ [آله و] سلم قَالَ:
إِن أنسابكم هَذِه لَيست بمسيئة على أحد، كُلُّكُمْ بَنُو آدَمَ طَفُّ الصَّاعِ لَمْ تَمْلَؤُوهُ، وَ لَيْسَ لِأَحَدٍ عَلَى أَحَدٍ فَضْلٌ إِلَّا بدين وتقوى. إِن الله لَا يسألكم عَن أحسابكم وَلَا عَن أنسابكم يَوْم الْقِيَامَة «أكْرمكُم عِنْد الله أَتْقَاكُم» فاليوم أرفع نسبي وأضع أنسابكم. أَيْن المتقون؟ أَيْن المتقون؟ «إِن أكْرمكُم عِنْد الله أَتْقَاكُم».
ج. أخرج الطَّبَرَانِيّ وَابْن مرْدَوَيْه عَن أبي هُرَيْرَة عَن رَسُول الله صلى الله عَلَيْهِ وَ [آله و] سلم قَالَ:
يَقُول الله يَوْم الْقِيَامَة: أَيهَا النَّاس إِنِّي جعلت نسبا وجعلتم نسبا فَجعلت «أكْرمكُم عِنْد الله أَتْقَاكُم»؛ فأبيتم إِلَّا أَن تَقولُوا فلَان أكْرم من فلَان وَفُلَان أكْرم من فلَان؛ وَإِنِّي الْيَوْم أرفع نسبي وأضع نسبكم. أَلا أَن أوليائي المتقون.
د. أخرج الْخَطِيب عَن عَليّ بن أبي طَالب رَضِي الله عَنهُ قَالَ: قَالَ النَّبِي صلى الله عَلَيْهِ وَ [آله و] سلم:
إِذا كَانَ يَوْم الْقِيَامَة أوقف الْعباد بَين يَدي الله تَعَالَى غرلًا بهما فَيَقُول الله: عبَادي أَمرتكُم فضيعتم أَمْرِي ورفعتم أنسابكم، فتفاخرتم بهَا. الْيَوْم أَضَع أنسابكم. أَنا الْملك الديّان! أَيْن المتقون؟ أَيْن المتقون؟ «إِن أكْرمكُم عِنْد الله أَتْقَاكُم».
ه. أخرج الْبَزَّار عَن حُذَيْفَة رَضِي الله عَنهُ قَالَ: قَالَ رَسُول الله صلى الله عَلَيْهِ وَ [آله و] سلم:
كلكُمْ بَنو آدم وآدَم خلق من تُرَاب ولينتهين قوم يفخرون بآبائهم أَو لَيَكُونن أَهْون على الله من الْجعلَان.
و. أخرج أَحْمد عَن أبي رَيْحَانَة رَضِي الله عَنهُ أَن رَسُول الله صلى الله عَلَيْهِ وَ [آله و] سلم قَالَ:
من انتسب إِلَى تِسْعَة آبَاء كفار يُرِيد بهم عزا وكبراً فَهُوَ عاشرهم فِي النَّار.
ز. أخرج الْحَكِيم التِّرْمِذِيّ عَن جَابر بن عبد الله رَضِي الله عَنهُ عَن رَسُول الله صلى الله عَلَيْهِ وَ [آله و] سلم قَالَ:
الْحيَاء زِينَة والتقى كرم وَخير الْمركب الصَّبْر وانتظار الْفرج من الله عبَادَة.
۱۱) الف. در دو فراز از حدیث مفصلی که امام صادق ع از رسول الله ص روایت کرده چنین آمده است:
باتقواترین مردم کسی است که حق را، به نفعش باشد یا به ضررش، بگوید … و گرامیترین مردم باتقواترین آنهاست…
من لا يحضره الفقيه، ج۴، ص۳۹۵
وَ رَوَى يُونُسُ بْنُ ظَبْيَانَ عَنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ع أَنَّهُ قَالَ: الِاشْتِهَارُ بِالْعِبَادَةِ رِيبَةٌ؛ إِنَّ أَبِي حَدَّثَنِي عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ ع أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَالَ:
…[۱۰] وَ أَتْقَى النَّاسِ مَنْ قَالَ الْحَقَّ فِيمَا لَهُ وَ عَلَيْهِ …[۱۱] وَ أَكْرَمُ النَّاسِ أَتْقَاهُمْ …[۱۲]
ب. از امام صادق ع از پدرانشان روایت شده که رسول الله ص فرمودند:
کسی که دوست دارید گرامیترین مردم باشد پس باید تقوای الهی در پیش گیرد؛ و کسی که دوست دارد باتقواترین مردم باشد پس بر خداوند توکل کند.
الأمالي( للصدوق)، ص۳۰۵؛ معاني الأخبار، ص۱۹۶
حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْوَرَّاقُ قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ مَهْزِيَارَ عَنْ أَخِيهِ عَلِيٍّ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنِ الْحَارِثِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ النُّعْمَانِ الْأَحْوَلِ صَاحِبِ الطَّاقِ عَنْ جَمِيلِ بْنِ صَالِحٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الصَّادِقِ عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص:
مَنْ أَحَبَّ أَنْ يَكُونَ أَكْرَمَ النَّاسِ فَلْيَتَّقِ اللَّهَ وَ مَنْ أَحَبَّ أَنْ يَكُونَ أَتْقَى النَّاسِ فَلْيَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ …[۱۳]
. امیرالمومنین ع
امیرالمومنین ع وقتی حکومت را به دست گرفت از اولین اقداماتش تقسیم بالسویه بیت المال بود که مورد اعتراضات متعددی قرار گرفت و هربار حضرت با استناد به این آیه شریفه و آیات دیگر، سخنانی ناظر به این رویه خود بیان فرمودند که برخی از آنها تقدیم میشود:
۱۲) از امام صادق ع روایت شده است:
هنگامی که امیرالمومنین حکومت را به دست گرفت بر منبر رفت و حمد و ثنای خدا بجا آورد و فرمود:
به خدا سوگند که من از سهم شما از بیت المال درهمی کم نخواهم گذاشت مادام که یک درخت خرمایی در مدینه برایم مانده باشد (یا: در حالی که در مدینه حتی یک درخت خرما برای خودم ندارم]؛ پس به خودتان برگردید و ببینید راست میگویم یا نه؟ آن وقت شما گمان میکنید که خودم را محروم میکنم و به شما میبخشم؟!
عقیل برخاست و گفت: تو را به خدا، آیا من و این سیاهپوستان مدینه را مساوی قرار میدهی؟!
فرمود: بنشین! کسی غیر از تو اینجا نبود که حرف بزند؟ تو چه برتریای بر او داری مگر به سبقت [در ایمان] یا به تقوا؟
الكافي، ج۸، ص۱۸۱
عَلِيٌّ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْحَجَّاجِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:
لَمَّا وَلِيَ عَلِيٌّ ع صَعِدَ الْمِنْبَرَ؛ فَحَمِدَ اللَّهَ وَ أَثْنَى عَلَيْهِ؛ ثُمَّ قَالَ: إِنِّي وَ اللَّهِ لَا أَرْزَؤُكُمْ مِنْ فَيْئِكُمْ دِرْهَماً مَا قَامَ لِي عِذْقٌ بِيَثْرِبَ فَلْيَصْدُقْكُمْ أَنْفُسُكُمْ أَ فَتَرَوْنِي مَانِعاً نَفْسِي وَ مُعْطِيَكُمْ؟
قَالَ: فَقَامَ إِلَيْهِ عَقِيلٌ، فَقَالَ لَهُ: وَ اللَّهِ لَتَجْعَلَنِّي وَ أَسْوَدَ بِالْمَدِينَةِ سَوَاءً؟!
فَقَالَ: اجْلِسْ! أَ مَا كَانَ هَاهُنَا أَحَدٌ يَتَكَلَّمُ غَيْرُكَ؟ وَ مَا فَضْلُكَ عَلَيْهِ إِلَّا بِسَابِقَةٍ أَوْ بِتَقْوَى.[۱۴]
۱۳) خطبه امیرالمومنین ع هنگامی كه به اقدام ایشان درخصوص برابرى در تقسيم غنائم اعتراض کردند:
أمّا بعد: اى مردم، براستى كه ما پروردگار و معبود و ولى نعمت خود را حمد و سپاس گوئيم، خدائى كه نعمتهاى خود را آشكار و نهان، و بدون هيچ توان و قدرتى از جانب ما و فقط از روى منّت و تفضّل بر ما ارزانى داشته است، تا ما را بيازمايد كه آيا سپاسگزاريم يا كفران نعمت مىكنيم؛ پس كسى كه شكر گزارد نعمت او را بيفزايد، و آن كس را كه كفران ورزد عذاب نمايد. و شهادت مىدهم كه معبودى جز «اللَّه» نيست، يگانه است و بىشريك، يكتا و بىنياز است. و شهادت مىدهم كه حضرت محمّد ص بنده و فرستاده اوست، او را رحمتى بر بندگان و شهرها و چارپايان فرستاده است، و نعمتى است كه انعام فرموده و منّت و تفضّلى است، درود و سلام خداوند بر او و خاندانش باد.
اى مردم، در پيشگاه خداوند آن كس قدر و مقامش عالىتر و ارزشش والاتر است كه از همه به دستور خداوند پايبندتر، و به طاعت او عاملتر است، و بيش از ديگران از سنّت رسول خدا صلّى اللَّه عليه و اله و سلّم پيروى مىكند، و در احياى كتاب خدا كوشاتر است. پس براى هيچ يك از خلق خدا در نزد ما فضيلتى نیست جز به اطاعت از خدا و اطاعت از رسول، و پيروى از کتاب او و سنّت پيامبرش صلّى اللَّه عليه و اله و سلّم. اين كتاب خدا است در پيش روى ما، و نیز عهد پيامبر خدا و سیره او در ميان ما، که جز جاهل مخالف منحرف و معاند با خداوند عزّ و جلّ کسی از آن بىخبر نيست. خداوند مىفرمايد: «ای مردم! همانا ما شما را از نری و مادهای آفریدیم و شما را نژادها (شعبهها) و قبیلههایی قرار دادیم تا همدیگر را بشناسید مسلماً باکرامتترین شما نزد خداوند باتقواترینتان است.» (حجرات/۱۴). پس هر كس تقوای الهی پیشه کند شريف و گرامی و دوست داشتنى است، و نيز همين گونهاند كسانى كه طاعت خدا و طاعت رسول الله را بجا آورند، که خداوند در کتابش مىفرمايد: «اگر خدا را دوست مىداريد پس مرا پيروى كنيد تا خدا شما را دوست دارد و گناهانتان را بيامرزد، و خدا غفور و رحیم است» (آل عمران/۳۱» و فرمود: «و خدا و پيامبر را فرمان بريد پس اگر رو بگردانيد قطعا خدا كافران را دوست ندارد» (آل عمران/۳۲).
سپس با صدائى بلند فرياد كرد: اى گروه مهاجران و انصار، و اى مسلمانان، آيا با اسلامتان بر خدا و رسول او منّت مىگذاريد؟ در حالى كه بر خدا و رسول اوست كه بر شما منّت گذارند اگر از راستگويان بوده باشيد.
سپس فرمود: آگاه باشيد، همانا هر كس كه روى به قبله ما دارد و از حیوانی که ما ذبح کنیم مىخورد، و شهادت مىدهد كه معبودى جز الله نيست و محمّد بنده و رسول خدا است، در اين صورت ما احکام قرآن و سهمهای اسلام را برای او جاری میدانیم، احدی بر ديگرى برترىای ندارد جز به تقوا و طاعت الهى. خداوند ما و شما را از تقواپیشگان و اولياء و دوستان خود قرار دهد، همانان كه نه بيمى بر آنان است و نه اندوهگين شوند.
سپس فرمود: آگاه باشيد! همانا اين دنيا كه شما نسبت آن را آرزو میکنید و شيفتهاش گشتهايد، و آن نيز گاهى شما را پند میدهد و گاهى مىرماند، خانه شما نیست، نه آن منزلى نيست كه براى آن خلق شدهاید و نه آن است كه به سوى آن دعوت شدهايد. هشيار باشيد! نه دنيا براى شما باقى بماند و نه شما در آن بمانید، پس مبادا امور زودگذر آن شما را بفريبد؛ كه بدون ترديد از آن بر حذر داشته شدهايد، و برایتان توصیف شده است و خودتان نیز پيش از اين آن را آزمودهاید و سرانجامش را خوش نداشتهايد. خدا شما را رحمت كند! پس به سوى منازلى كه مأمور به آبادانى آنها شدهايد بشتابيد، كه آن آباد و معمورى است كه هرگز ويرانى ندارد، و پايندهاى است كه تباهى ندارد. خداوند شما را بدان تشويق نموده و به سوى آن فراخوانده و براى شما در آن پاداش و ثواب مقرّر داشته است.
پس اى جماعت مهاجر و انصار و اى اهل دين خدا! آنچه را كه بدان در كتاب خدا معرّفى شدهايد، و آن مقام و جايگاهى كه در نزد رسول خدا صلّى اللَّه عليه و اله و سلّم داشتيد و براى آن تلاش مىكرديد، در چه چیزی شما را برتری میداد؟ آیا به حَسَب و نَسَب؟ یا به عمل و طاعت؟! خدا شما را رحمت كند! پس در پرتو صبر بر خویشتن و رعايت حال آنچه خدا در كتاب خود به مراعات آن دستور داده، نعمتهاى الهى را بر خود كامل كنيد.
آگاه باشيد كه در صورت مراعات توصیههای الهى و تقوا پائين آمدن سطح دنيايتان به شما ضررى نمىرساند؛ و در صورت ضایع کردن آنچه از تقوا که بدان دستور داده شدهاید هیچ چیزی از آنچه از دنیا نگه داشتهاید سودى بحالتان نخواهد داشت. پس بر شما باد اى بندگان خدا كه تسليم امر خدا، و راضی به قضای او و شكيبا بر بلاى او باشيد.
امّا اين غنائم برای هيچ كس در آن بر ديگرى رجحان و امتیازی نيست، که خداى عزّ و جلّ سهم و قسمت هر فرد را معيّن نموده است، پس آن مال خداست و شما بندگانِ تسلیم او هستيد؛ و اين كتاب خدا است كه بدان اقرار نموده و بر حقّانيّت آن شهادت داده، و در برابر آن تسليم هستیم، و عهد پيامبرمان نيز در پيش روی ماست، پس تسلیم آن باشید، خدا شما را رحمت كند. پس هر كس كه بدين امر رضايت ندهد هر طور كه خواهد روى گرداند. زيرا که بر كسى كه به طاعت الهى گردن نهد و به حكم او حکم كند هيچ وحشتى نيست، آنانند كه نه بيمى بر ايشان است و نه اندوهگين شوند، و آنانند که رستگارانند. و از خداوند پروردگار و معبودمان درخواست مىكنيم كه ما و شما را از اهل طاعت خود قرار دهد، و شور و شوقمان را به آنچه نزد اوست قرار دهد؛ گفتم آنچه را كه شنيديد و براى خود و شما از خدا طلب مغفرت مىكنم.
تحف العقول، ص۱۸۳-۱۸۵ (ترجمه جعفرى، ص۱۶۷-۱۶۹)
خطبته ع عند ما أنكر عليه قوم تسويته بين الناس في الفيء
أَمَّا بَعْدُ، أَيُّهَا النَّاسُ! فَإِنَّا نَحْمَدُ رَبَّنَا وَ إِلَهَنَا وَ وَلِيَّ النِّعْمَةِ عَلَيْنَا ظَاهِرَةً وَ بَاطِنَةً بِغَيْرِ حَوْلٍ مِنَّا وَ لَا قُوَّةٍ إِلَّا امْتِنَاناً عَلَيْنَا وَ فَضْلًا لِيَبْلُوَنَا أَ نَشْكُرُ أَمْ نَكْفُرُ فَمَنْ شَكَرَ زَادَهُ وَ مَنْ كَفَرَ عَذَّبَهُ وَ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ أَحَداً صَمَداً وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ بَعَثَهُ رَحْمَةً لِلْعِبَادِ وَ الْبِلَادِ وَ الْبَهَائِمِ وَ الْأَنْعَامِ نِعْمَةً أَنْعَمَ بِهَا وَ مَنّاً وَ فَضْلًا صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ.
فَأَفْضَلُ النَّاسِ أَيُّهَا النَّاسُ عِنْدَ اللَّهِ مَنْزِلَةً وَ أَعْظَمُهُمْ عِنْدَ اللَّهِ خَطَراً أَطْوَعُهُمْ لِأَمْرِ اللَّهِ وَ أَعْمَلُهُمْ بِطَاعَةِ اللَّهِ وَ أَتْبَعُهُمْ لِسُنَّةِ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ أَحْيَاهُمْ لِكِتَابِ اللَّهِ. فَلَيْسَ لِأَحَدٍ مِنْ خَلْقِ اللَّهِ عِنْدَنَا فَضْلٌ إِلَّا بِطَاعَةِ اللَّهِ وَ طَاعَةِ رَسُولِهِ وَ اتِّبَاعِ كِتَابِهِ وَ سُنَّةِ نَبِيِّهِ ص. هَذَا كِتَابُ اللَّهِ بَيْنَ أَظْهُرِنَا وَ عَهْدُ نَبِيِّ اللَّهِ وَ سِيرَتُهُ فِينَا لَا يَجْهَلُهَا إِلَّا جَاهِلٌ مُخَالِفٌ مُعَانِدٌ عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ؛ يَقُولُ اللَّهُ: «يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ». فَمَنِ اتَّقَى اللَّهَ فَهُوَ الشَّرِيفُ الْمُكْرَمُ الْمُحَبُّ وَ كَذَلِكَ أَهْلُ طَاعَتِهِ وَ طَاعَةِ رَسُولِ اللَّهِ يَقُولُ اللَّهُ فِي كِتَابِهِ «إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ» (آل عمران/۳۱) وَ قَالَ «أَطِيعُوا اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْكافِرِينَ» (آل عمران/۳۲).
ثُمَّ صَاحَ بِأَعْلَى صَوْتِهِ: يَا مَعَاشِرَ الْمُهَاجِرِينَ وَ الْأَنْصَارِ وَ يَا مَعَاشِرَ الْمُسْلِمِينَ أَ تَمُنُّونَ عَلَى اللَّهِ وَ عَلَى رَسُولِهِ بِإِسْلَامِكُمْ وَ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ الْمَنُّ عَلَيْكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ.
ثُمَّ قَالَ: أَلَا إِنَّهُ مَنِ اسْتَقْبَلَ قِبْلَتَنَا وَ أَكَلَ ذَبِيحَتَنَا وَ شَهِدَ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ أَجْرَيْنَا عَلَيْهِ أَحْكَامَ الْقُرْآنِ وَ أَقْسَامَ الْإِسْلَامِ لَيْسَ لِأَحَدٍ عَلَى أَحَدٍ فَضْلٌ إِلَّا بِتَقْوَى اللَّهِ وَ طَاعَتِهِ جَعَلَنَا اللَّهُ وَ إِيَّاكُمْ مِنَ الْمُتَّقِينَ وَ أَوْلِيَائِهِ وَ أَحِبَّائِهِ الَّذِينَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ.
ثُمَّ قَالَ: أَلَا إِنَّ هَذِهِ الدُّنْيَا الَّتِي أَصْبَحْتُمْ تَتَمَنَّوْنَهَا وَ تَرْغَبُونَ فِيهَا وَ أَصْبَحَتْ تَعِظُكُمْ وَ تَرْمِيكُمْ لَيْسَتْ بِدَارِكُمْ وَ لَا مَنْزِلِكُمُ الَّذِي خُلِقْتُمْ لَهُ وَ لَا الَّذِي دُعِيتُمْ إِلَيْهِ. أَلَا وَ إِنَّهَا لَيْسَتْ بِبَاقِيَةٍ لَكُمْ وَ لَا تَبْقَوْنَ عَلَيْهَا فَلَا يَغُرَّنَّكُمْ عَاجِلُهَا فَقَدْ حُذِّرْتُمُوهَا وَ وُصِفَتْ لَكُمْ وَ جَرَّبْتُمُوهَا فَأَصْبَحْتُمْ لَا تَحْمَدُونَ عَاقِبَتَهَا فَسَابِقُوا رَحِمَكُمُ اللَّهُ إِلَى مَنَازِلِكُمُ الَّتِي أُمِرْتُمْ أَنْ تَعْمُرُوهَا فَهِيَ الْعَامِرَةُ الَّتِي لَا تَخْرَبُ أَبَداً وَ الْبَاقِيَةُ الَّتِي لَا تَنْفَدُ؛ رَغَّبَكُمُ اللَّهُ فِيهَا وَ دَعَاكُمْ إِلَيْهَا وَ جَعَلَ لَكُمُ الثَّوَابَ فِيهَا.
فَانْظُرُوا يَا مَعَاشِرَ الْمُهَاجِرِينَ وَ الْأَنْصَارِ وَ أَهْلِ دِينِ اللَّهِ! مَا وُصِفْتُمْ بِهِ فِي كِتَابِ اللَّهِ وَ نَزَلْتُمْ بِهِ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ جَاهَدْتُمْ عَلَيْهِ فِيمَا فُضِّلْتُمْ بِهِ، بِالْحَسَبِ وَ النَّسَبِ؟ أَمْ بِعَمَلٍ وَ طَاعَةٍ؟ فَاسْتَتِمُّوا نِعَمَهُ عَلَيْكُمْ رَحِمَكُمُ اللَّهُ بِالصَّبْرِ لِأَنْفُسِكُمْ وَ الْمُحَافَظَةِ عَلَى مَنِ اسْتَحْفَظَكُمُ اللَّهُ مِنْ كِتَابِهِ. أَلَا وَ إِنَّهُ لَا يَضُرُّكُمْ تَوَاضُعُ شَيْءٍ مِنْ دُنْيَاكُمْ بَعْدَ حِفْظِكُمْ وَصِيَّةَ اللَّهِ وَ التَّقْوَى؛ وَ لَا يَنْفَعُكُمْ شَيْءٌ حَافَظْتُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَمْرِ دُنْيَاكُمْ بَعْدَ تَضْيِيعِ مَا أُمِرْتُمْ بِهِ مِنَ التَّقْوَى؛ فَعَلَيْكُمْ عِبَادَ اللَّهِ بِالتَّسْلِيمِ لِأَمْرِهِ وَ الرِّضَا بِقَضَائِهِ وَ الصَّبْرِ عَلَى بَلَائِهِ.
فَأَمَّا هَذَا الْفَيْءُ فَلَيْسَ لِأَحَدٍ فِيهِ عَلَى أَحَدٍ أَثَرَةٌ قَدْ فَرَغَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ قَسْمِهِ فَهُوَ مَالُ اللَّهِ وَ أَنْتُمْ عِبَادُ اللَّهِ الْمُسْلِمُونَ وَ هَذَا كِتَابُ اللَّهِ، بِهِ أَقْرَرْنَا وَ عَلَيْهِ شَهِدْنَا وَ لَهُ أَسْلَمْنَا وَ عَهْدُ نَبِيِّنَا بَيْنَ أَظْهُرِنَا فَسَلِّمُوا رَحِمَكُمُ اللَّهُ. فَمَنْ لَمْ يَرْضَ بِهَذَا فَلْيَتَوَلَّ كَيْفَ شَاءَ فَإِنَّ الْعَامِلَ بِطَاعَةِ اللَّهِ وَ الْحَاكِمَ بِحُكْمِ اللَّهِ لَا وَحْشَةَ عَلَيْهِ أُولَئِكَ الَّذِينَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ. وَ نَسْأَلُ اللَّهَ رَبَّنَا وَ إِلَهَنَا أَنْ يَجْعَلَنَا وَ إِيَّاكُمْ مِنْ أَهْلِ طَاعَتِهِ وَ أَنْ يَجْعَلَ رَغْبَتَنَا وَ رَغْبَتَكُمْ فِيمَا عِنْدَهُ. أَقُولُ مَا سَمِعْتُمْ؛ وَ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ لِي وَ لَكُمْ.
۱۴) اصبغ بن نباته مىگويد: عبد الله بن عمر و فرزندان ابو بكر و سعد بن ابى وقاص نزد امير المؤمنين عليه السّلام آمدند و از آن حضرت براى خود امتيازاتى ویژه خواستند. آن حضرت بر منبر شد و مردم گرد او آمدند پس حضرت فرمود:
سپاس خداى را سزاست كه اختياردار سپاس و غايت كرم است؛ توصیف به گَردش نرسد و زبان محدودش نکند و شناخت به انتهایش نرسد و گواهى دهم كه معبودى جز االه نیست، واحد است و شريكی ندارد نيست؛ شهادت میدهم كه محمّد صلّى الله عليه و آله و سلّم رسول خدا و پيامبر هدايت و جايگاه تقوا و فرستادۀ پروردگار والاست، و بحق از نزد حق آمده تا به وسيلۀ قرآن نورانی و برهان تابان، انذار دهد؛ پس قرآن مبين را ابلاغ كرد و به شيوهاى كه فرستادگان نخست رفتند برفت.
امّا بعد، اى مردم! مردانى كه دنيا آنان را در خود فرو برده و زمينها به دست آورده و در آن جويها روان ساخته و رهروترين مركبها را سوار شده و نرمترين جامهها را پوشيده و با اين كار ننگ و عارى به بار آوردهاند اگر خداى آمرزنده از ايشان نگذرد، اگر من آنها را از آنچه در آن غوطهورند بيرون آرم و بدان چه مستحقّ آنند سوق دهم و در نتيجه، اين مال و منال را از دست بدهند، مبادا در مقام پرسش برآیند و بگويند: «پسر ابوطالب به ما ستم كرد و ما را از حقوق خويش محروم و ممنوع ساخت!» که خداوند يار من علیه آنهاست. هر كه رو به قبلۀ ما آرد و از ذبيحۀ ما بخورد و به پيامبر ما ايمان آورد و شهادتين را بر زبان جارى سازد و به دين ما درآيد ما حكم قرآن و حدود اسلام را بر او جارى سازيم. كسى را بر كسى برترى و امتيازى جز به تقوا نيست. بتحقيق كه تقواپیشگان در نزد خدا بهترين ثواب و نيكوترين پاداش و سرانجام را دارند؛ خداى تبارك و تعالى دنيا را پاداش تقواپیشگان قرار نداده و آنچه در نزد خداست براى نيكوكاران بهتر باشد.
اى اهل دين خدا! بنگريد در آنچه كه در كتاب خدا به شما مىرسد و در آنچه نزد رسول خدا سپرده داريد و براى خدا در آن كوشش و جهاد كرديد، آيا اين به حَسَب و نَسَب بود يا به عمل یا به طاعت یا به زهد؟ و آنها را با آنچه امروز بدان گرايش يافتهايد بسنجيد. پس بشتابید به سوى منزلهایی -خدايتان رحمت كند- كه به آباد كردن آن مأموريد، آن آبادانىای كه ويرانىای در آن راه ندارد، آن منزلهای ماندگارى كه ماندن در آن پايان ندارد، آن منازلى كه خدا شما را به سوى آن فرا خوانده و بدان تشويق نموده و راغبتان ساخته است و نزد خود ثواب و پاداش آن را مقرّر داشته است. پس با تسليم به قضاى او و شكر بر نعمتهايش، نعمت خداوند والانام را براى خود كامل سازيد. پس هر كه بدین خشنود نباشد از ما و به سوی ما نيست، و همانا حاكم تنها به حكم خدا حکم كند و از اين كار ترسى بر او نيست «و ايشانند که رستگارانند».[و در نسخهاى چنین است: «و ترسى و وحشتى ندارد و آنانند که نه ترسی بر آنان است و نه اندوهناك شوند»].
و فرمود: من با همين تازيانهاى كه خاندانم را عتاب کردهام، شما را عتاب كردم ولی شما اهمیتی ندادید، و با همان شلاقى كه به وسيلۀ آن حدود احكام پروردگارم را برپا داشتهام شما را تأديب كردم ولى شما دست نكشيديد، آيا مىخواهيد اين بار با شمشير شما را بزنم؟! آرى، من مىدانم شما چه مىخواهيد و هم مىدانم كه اين كجروى شما را چه چيز درست مىكند، ولى من سامان يافتن وضع شما را به قيمت تباهى وضع خودم نمىخرم، و خداوند بر شما مسلّط گرداند مردمى را كه انتقام مرا از شما بگيرند، كه نه دنيايى داشته باشيد كه از آن بهره بريد و نه آخرتى كه سرانجام بدان جا رويد، پس دورى و نابودى باد، بر هر كه يار دوزخ سوزان است.
الكافي، ج۸، ص۳۶۰-۳۶۱
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ وَ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ جَمِيعاً عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ مِهْرَانَ وَ أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَسَنِ التَّيْمِيِّ وَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ جَمِيعاً عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ مِهْرَانَ عَنِ الْمُنْذِرِ بْنِ جَيْفَرٍ عَنِ الْحَكَمِ بْنِ ظُهَيْرٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَرِيرٍ الْعَبْدِيِّ عَنِ الْأَصْبَغِ بْنِ نُبَاتَةَ قَالَ:
أَتَى أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ع عَبْدُ اللَّهِ بْنُ عُمَرَ وَ وَلَدُ أَبِي بَكْرٍ وَ سَعْدُ بْنُ أَبِي وَقَّاصٍ يَطْلُبُونَ مِنْهُ التَّفْضِيلَ لَهُمْ. فَصَعِدَ الْمِنْبَرَ وَ مَالَ النَّاسُ إِلَيْهِ فَقَالَ:
الْحَمْدُ لِلَّهِ وَلِيِّ الْحَمْدِ وَ مُنْتَهَى الْكَرَمِ لَا تُدْرِكُهُ الصِّفَاتُ وَ لَا يُحَدُّ بِاللُّغَاتِ وَ لَا يُعْرَفُ بِالْغَايَاتِ وَ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولَ اللَّهِ ص نَبِيُّ الْهُدَى وَ مَوْضِعُ التَّقْوَى وَ رَسُولُ الرَّبِّ الْأَعْلَى جَاءَ بِالْحَقِّ مِنْ عِنْدِ الْحَقِّ لِيُنْذِرَ بِالْقُرْآنِ الْمُنِيرِ وَ الْبُرْهَانِ الْمُسْتَنِيرِ فَصَدَعَ بِالْكِتَابِ الْمُبِينِ وَ مَضَى عَلَى مَا مَضَتْ عَلَيْهِ الرُّسُلُ الْأَوَّلُونَ.
أَمَّا بَعْدُ أَيُّهَا النَّاسُ فَلَا يَقُولَنَّ رِجَالٌ قَدْ كَانَتِ الدُّنْيَا غَمَرَتْهُمْ فَاتَّخَذُوا الْعَقَارَ وَ فَجَّرُوا الْأَنْهَارَ وَ رَكِبُوا أَفْرَهَ الدَّوَابِ وَ لَبِسُوا أَلْيَنَ الثِّيَابِ فَصَارَ ذَلِكَ عَلَيْهِمْ عَاراً وَ شَنَاراً إِنْ لَمْ يَغْفِرْ لَهُمُ الْغَفَّارُ إِذَا مَنَعْتُهُمْ مَا كَانُوا فِيهِ يَخُوضُونَ وَ صَيَّرْتُهُمْ إِلَى مَا يَسْتَوْجِبُونَ فَيَفْقِدُونَ ذَلِكَ فَيَسْأَلُونَ وَ يَقُولُونَ «ظَلَمَنَا ابْنُ أَبِي طَالِبٍ وَ حَرَمَنَا وَ مَنَعَنَا حُقُوقَنَا»! فَاللَّهُ عَلَيْهِمُ الْمُسْتَعَانُ! مَنِ اسْتَقْبَلَ قِبْلَتَنَا وَ أَكَلَ ذَبِيحَتَنَا وَ آمَنَ بِنَبِيِّنَا وَ شَهِدَ شَهَادَتَنَا وَ دَخَلَ فِي دِينِنَا أَجْرَيْنَا عَلَيْهِ حُكْمَ الْقُرْآنِ وَ حُدُودَ الْإِسْلَامِ لَيْسَ لِأَحَدٍ عَلَى أَحَدٍ فَضْلٌ إِلَّا بِالتَّقْوَى؛ أَلَا وَ إِنَّ لِلْمُتَّقِينَ عِنْدَ اللَّهِ تَعَالَى أَفْضَلَ الثَّوَابِ وَ أَحْسَنَ الْجَزَاءِ وَ الْمَآبِ؛ لَمْ يَجْعَلِ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى الدُّنْيَا لِلْمُتَّقِينَ ثَوَاباً وَ ما عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ لِلْأَبْرارِ.
انْظُرُوا أَهْلَ دِينِ اللَّهِ فِيمَا أَصَبْتُمْ فِي كِتَابِ اللَّهِ وَ تَرَكْتُمْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ جَاهَدْتُمْ بِهِ فِي ذَاتِ اللَّهِ؛ أَ بِحَسَبٍ أَمْ بِنَسَبٍ أَمْ بِعَمَلٍ أَمْ بِطَاعَةٍ أَمْ زَهَادَة؟ وَ فِيمَا أَصْبَحْتُمْ فِيهِ رَاغِبِينَ. فَسَارِعُوا إِلَى مَنَازِلِكُمْ رَحِمَكُمُ اللَّهُ الَّتِي أُمِرْتُمْ بِعِمَارَتِهَا الْعَامِرَةِ الَّتِي لَا تَخْرَبُ الْبَاقِيَةِ الَّتِي لَا تَنْفَدُ الَّتِي دَعَاكُمْ إِلَيْهَا وَ حَضَّكُمْ عَلَيْهَا وَ رَغَّبَكُمْ فِيهَا وَ جَعَلَ الثَّوَابَ عِنْدَهُ عَنْهَا فَاسْتَتِمُّوا نِعَمَ اللَّهِ عَزَّ ذِكْرُهُ بِالتَّسْلِيمِ لِقَضَائِهِ وَ الشُّكْرِ عَلَى نَعْمَائِه.ِ فَمَنْ لَمْ يَرْضَ بِهَذَا فَلَيْسَ مِنَّا وَ لَا إِلَيْنَا وَ إِنَّ الْحَاكِمَ يَحْكُمُ بِحُكْمِ اللَّهِ وَ لَا خَشْيَةَ عَلَيْهِ مِنْ ذَلِكَ «أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» [وَ فِي نُسْخَةٍ «وَ لَا وَحْشَةَ وَ أُولَئِكَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ»]
وَ قَالَ: وَ قَدْ عَاتَبْتُكُمْ بِدِرَّتِيَ الَّتِي أُعَاتِبُ بِهَا أَهْلِي فَلَمْ تُبَالُوا وَ ضَرَبْتُكُمْ بِسَوْطِيَ الَّذِي أُقِيمُ بِهِ حُدُودَ رَبِّي فَلَمْ تَرْعَوُوا. أَ تُرِيدُونَ أَنْ أَضْرِبَكُمْ بِسَيْفِي؟ أَمَا إِنِّي أَعْلَمُ الَّذِي تُرِيدُونَ وَ يُقِيمُ أَوَدَكُمْ وَ لَكِنْ لَا أَشْتَرِي صَلَاحَكُمْ بِفَسَادِ نَفْسِي بَلْ يُسَلِّطُ اللَّهُ عَلَيْكُمْ قَوْماً فَيَنْتَقِمُ لِي مِنْكُمْ فَلَا دُنْيَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهَا وَ لَا آخِرَةَ صِرْتُمْ إِلَيْهَا فَبُعْداً وَ سُحْقاً لِأَصْحابِ السَّعِيرِ.
. امام سجاد
۱۵) ابوحمزه ثمالی روایت کرده که امام سجاد ع فرمود:
بدانید! همانا آن کس از شما نزد خداوند عز و جل محبوبتر است که عملش از همه بهتر باشد، و آن کس بهرهاش نزد خداوند عظیمتر است که رغبتش به آنچه نزد خداست فزونتر باشد، کسی از عذاب خدا آسانتر میرهد که از همه بیشتر از خدا بترسد، و نزدیکترین شما به خداوند خوشخلقترین شماست، پسندیدهترین شما نزد خدا کسی است که بیشتر به عائله گشایش دهد، و «همانا گرامیترین شما نزد خداوند باتقواترین شماست».
من لا يحضره الفقيه، ج۴، ص۴۰۸؛ مجموعة ورام، ج۲، ص۴۷
وَ رَوَى الْحَسَنُ بْنُ مَحْبُوبٍ عَنْ مَالِكِ بْنِ عَطِيَّةَ عَنْ عَائِذٍ الْأَحْمَسِيِّ عَنْ أَبِي حَمْزَةَ الثُّمَالِيِّ قَالَ قَالَ زَيْنُ الْعَابِدِينَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ ع:
أَلَا إِنَّ أَحَبَّكُمْ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَحْسَنُكُمْ عَمَلًا وَ إِنَّ أَعْظَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ حَظّاً أَعْظَمُكُمْ فِيمَا عِنْدَ اللَّهِ رَغْبَةً وَ إِنَّ أَنْجَى النَّاسِ مِنْ عَذَابِ اللَّهِ أَشَدُّهُمْ لِلَّهِ خَشْيَةً وَ إِنَّ أَقْرَبَكُمْ مِنَ اللَّهِ أَوْسَعُكُمْ خُلُقاً وَ إِنَّ أَرْضَاكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَسْبَغُكُمْ عَلَى عِيَالِهِ «وَ إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُم».
این حدیث با این تفاوت که در عبارت آخر «علی الله» را به جای «عند الله» آورده، در الكافي، ج۸، ص۶۸-۶۹[۱۵] و تحف العقول، ص۲۷۹ و با اندک تفاوتی در سایر عبارات در مشكاة الأنوار في غرر الأخبار، ص۷۴ نیز آمده است.[۱۶]
۱۶) از امام باقر ع روایت شده است که مردی شیبانی از اهالی بصره به نام عبدالملک بن حرمله خدمت امام سجاد ع آمده بود. امام ع به او فرمود: تو خواهری داری؟
گفت: بله.
فرمود: آیا او را به همسری من درمیآوری؟
گفت:بله.
پس آن مرد رفت و یکی از اصحاب امام سجاد دنبال او رفت تا به منزلش رسید. درباره او پرس و جو کرد. گفتند فلانی پسر فلانی است و بزرگ قوم خودش است. سپس نزد امام سجاد ع برگشت و گفت: درباره این داماد شیبانیات سوال کردم گفتند وی بزرگ قومش است.
امام سجاد ع به او فرمود: فلانی! من آنچه را میبینم و آنچه میشنوم را برایت آشکار میکنم. آیا ندانستی که خداوند عز و جلبا اسلام افراد پس را بالا برد و ناقص را کامل کرد و حقیر را کرامت بخشید؛ پس [به خاطر پایین بودن جایگاه قومی و قبلیهای شخصی] ملامتی بر مسلمان نیست؛ همانا چنین ملامتی ملامت جاهلیت است.
الكافي، ج۵، ص۳۴۴
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ جَمِيعاً عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بُكَيْرٍ عَنْ زُرَارَةَ بْنِ أَعْيَنَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ:
مَرَّ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ الْبَصْرَةِ شَيْبَانِيٌّ يُقَالُ لَهُ عَبْدُ الْمَلِكِ بْنُ حَرْمَلَةَ عَلَى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ع فَقَالَ لَهُ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ ع: أَ لَكَ أُخْتٌ؟
قَالَ نَعَمْ.
قَالَ: فَتُزَوِّجُنِيهَا؟
قَالَ: نَعَمْ.
قَالَ: فَمَضَى الرَّجُلُ وَ تَبِعَهُ رَجُلٌ مِنْ أَصْحَابِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ع حَتَّى انْتَهَى إِلَى مَنْزِلِهِ، فَسَأَلَ عَنْهُ، فَقِيلَ لَهُ: فُلَانُ بْنُ فُلَانٍ وَ هُوَ سَيِّدُ قَوْمِهِ. ثُمَّ رَجَعَ إِلَى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ع فَقَالَ لَهُ: يَا أَبَا الْحَسَنِ سَأَلْتُ عَنْ صِهْرِكَ هَذَا الشَّيْبَانِيِّ، فَزَعَمُوا أَنَّهُ سَيِّدُ قَوْمِهِ.
فَقَالَ لَهُ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ ع: إِنِّي لَأُبْدِيكَ يَا فُلَانُ عَمَّا أَرَى وَ عَمَّا أَسْمَعُ؛ أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ رَفَعَ بِالْإِسْلَامِ الْخَسِيسَةَ وَ أَتَمَّ بِهِ النَّاقِصَةَ وَ أَكْرَمَ بِهِ اللُّؤْمَ؛ فَلَا لُؤْمَ عَلَى الْمُسْلِمِ إِنَّمَا اللُّؤْمُ لُؤْمُ الْجَاهِلِيَّةِ.
در قسمت تدبر هم دو حکایت از رفتارهای خود امام سجاد ع در این زمینه خواهد آمد.
. امام باقر ع
۱۷) عقبة بن بشیر اسدی گوید: به امام باقر (علیه السلام) عرض کردم: «من عقبه اسدی هستم و در حَسَب و نسب در میان قوم خود ممتاز میباشم».
امام (علیه السلام) فرمود: «به حسب و نسب خود بر ما منّت میگذاری؟ همانا خداوند متعال بهوسیلهی ایمان گروهی را که طبقه پایین شمرده میشدند بالا برد اگر مومن بودند، و به خاطر کفر کانی که مردم شریف و والا میشمردند پایین آورد؛ پس فضیلت و برتریای برای احدی نیست مگر به تقوی».
الكافي (ط – الإسلامية)، ج۲، ص۳۲۸
أَبُو عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنْ حَنَانٍ عَنْ عُقْبَةَ بْنِ بَشِيرٍ الْأَسَدِيِّ قَالَ:
قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ ع: أَنَا عُقْبَةُ بْنُ بَشِيرٍ الْأَسَدِيُّ وَ أَنَا فِي الْحَسَبِ الضَّخْمِ مِنْ قَوْمِي.
قَالَ فَقَالَ: مَا تَمُنُّ عَلَيْنَا بِحَسَبِكَ؟ إِنَّ اللَّهَ رَفَعَ بِالْإِيمَانِ مَنْ كَانَ النَّاسُ يُسَمُّونَهُ وَضِيعاً إِذَا كَانَ مُؤْمِناً، وَ وَضَعَ بِالْكُفْرِ مَنْ كَانَ النَّاسُ يُسَمُّونَهُ شَرِيفاً إِذَا كَانَ كَافِراً؛ فَلَيْسَ لِأَحَدٍ فَضْلٌ عَلَى أَحَدٍ إِلَّا بِالتَّقْوَى.
. امام صادق ع
۱۹) از امام صادق ع روایت شده است که فرمودند:
همانا سزاوارترین مردم نسبت به ورع (خویشتنداری)، آل محمّد (علیهم السلام) و شیعیان آنهایند، تا مردم به آنها اقتدا کنند؛ زیرا ایشان سرمشقاند، پس تقوای الهی در پیش گیرید و از او اطاعت کنید، زیرا کسی به آنچه نزد خداست، نمیرسد، مگر به تقوا و وَرَع (خویشتنداری) و اجتهاد (تلاش و کوشش)، که خداوند میفرماید: «همانا گرامیترین شما نزد خداوند باتقواترینتان است» (حجرات/۱۳).
و فرمود: اما به خدا سوگند که شما بر دین خدا و فرشتگان اویید؛ پس ما را به ورع (خویشتنداری) و اجتهاد (تلاش و کوشش) و بسیاری عبادت، یاری کنید؛ و بر شما باد رعایت ورع (خویشتنداری).
إرشاد القلوب إلى الصواب (للديلمي)، ج۱، ص۱۰۱
وَ قَالَ الصادق ع:
إِنَّ أَحَقَّ النَّاسِ بِالْوَرَعِ آلُ مُحَمَّدٍ ص وَ شِيعَتُهُمْ لِكَيْ يَقْتَدِيَ النَّاسُ بِهِمْ فَإِنَّهُمُ الْقُدْوَةُ لِمَنِ اقْتَدَى فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوهُ فَإِنَّهُ لَا يُنَالُ مَا عِنْدَ اللَّهِ إِلَّا بِالتَّقْوَى وَ الْوَرَعِ وَ الِاجْتِهَادِ فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَى يَقُولُ: «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ».
وَ قَالَ: أَمَا وَ اللَّهِ إِنَّكُمْ عَلَى دِينِ اللَّهِ وَ دِينِ مَلَائِكَتِهِ فَأَعِينُونَا عَلَى ذَلِكَ بِالْوَرَعِ وَ الِاجْتِهَادِ وَ كَثْرَةِ الْعِبَادَةِ وَ عَلَيْكُمْ بِالْوَرَعِ.
۲۰) روایت شده است[۱۷] که امام صادق ع روزی به یکی از شاگردانش فرمود: از من چه آموختهای؟
گفت: هشت مطلب، ای مولای من!
فرمود: برایم بازگو کن تا از آن مطلع شوم.
عرض کرد: «اوّل دیدم هر دوستی هنگام مردن از دوستش جدا میشود سپس همّتم را مصرف کردم دوستی انتخاب کنم که هیچ وقت از من جدا نشود بلکه مونس و یار تنهایی من باشد و آن دوست عمل خیر است
حضرت فرمود: «احسن بر تو! به خدا سوگند [چنین است]».
دوم آنکه دیدم گروهی به اصل و نَسَبشان افتخار میکنند و دیگران به مال و فرزند؛ در حالی که اینها جای فخرفروشی ندارد؛ و دیدم آنچه جای افتخار دارد سخن خداوند تبارک و تعالی است که فرمود: «همانا بزرگوارترینتان نزد خداوند باتقواترینتان است» (حجرات/۱۳)؛ پس کوشیدم که نزد خداوند بزرگوار باشم.
فرمودند: احسنت بر تو! به خدا سوگند [چنین است].
إرشاد القلوب إلى الصواب (للديلمي)، ج۱، ص۱۸۷؛ مجموعة ورام، ج۱، ص۳۰۳-۳۰۴
وَ رُوِيَ عَنِ الصَّادِقِ ع أَنَّهُ قَالَ لِبَعْضِ تَلَامِذَتِهِ: أَيَّ شَيْءٍ تَعَلَّمْتَ مِنِّي؟
قَالَ لَهُ: يَا مَوْلَايَ ثَمَانَ مَسَائِلَ.
قَالَ لَهُ ع: قُصَّهَا عَلَيَّ لِأَعْرِفَهَا.
قَالَ الْأُولَى رَأَيْتُ كُلَّ مَحْبُوبٍ يُفَارِقُ مَحْبُوبَهُ عِنْدَ الْمَوْتِ فَصَرَفْتُ هَمِّي إِلَى مَا لَا يُفَارِقُنِي بَلْ يُؤْنِسُنِي فِي وَحْدَتِي وَ هُوَ فِعْلُ الْخَيْرِ.
قَالَ: أَحْسَنْتَ وَ اللَّهِ.
الثَّانِيَةُ قَدْ رَأَيْتُ قَوْماً يَفْخَرُونَ بِالْحَسَبِ وَ آخَرِينَ بِالْمَالِ وَ الْوَلَدِ وَ إِذَا ذَلِكَ لَا فَخْرَ فِيهِ وَ رَأَيْتُ الْفَخْرَ الْعَظِيمَ فِي قَوْلِهِ تَعَالَى «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ» فَاجْتَهَدْتُ أَنْ أَكُونَ عِنْدَ اللَّهِ كَرِيماً.
قَالَ: أَحْسَنْتَ وَ اللَّه.
۲۱) جمیلبندرّاج گوید: به امام صادق (علیه السلام) عرض کردم: «بزرگواری چیست»؟ حضرت فرمود: «پرهیزکاری».
عَنْ جَمِیلِبْنِدَرَّاجٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِیعَبْدِاللَّه (علیه السلام): فَمَا الْکَرَمُ؟ قَالَ: التَّقْوَی.
الكافي، ج۸، ص۲۱۹-۲۲۰؛ المحاسن، ج۲، ص۳۲۸[۱۸]
أَبُو عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنِ الْحَجَّالِ قَالَ:
قُلْتُ لِجَمِيلِ بْنِ دَرَّاجٍ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِذَا أَتَاكُمْ شَرِيفُ قَوْمٍ فَأَكْرِمُوهُ؟ قَالَ: نَعَمْ. قُلْتُ لَهُ: وَ مَا الشَّرِيفُ؟
قَالَ: قَدْ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ ذَلِكَ، فَقَالَ: الشَّرِيفُ مَنْ كَانَ لَهُ مَالٌ؟
قَالَ قُلْتُ فَمَا الْحَسِيبُ؟
قَالَ: الَّذِي يَفْعَلُ الْأَفْعَالَ الْحَسَنَةَ بِمَالِهِ وَ غَيْرِ مَالِهِ.
قُلْتُ: فَمَا الْكَرَمُ؟
قَالَ: التَّقْوَى.
. امام رضا ع
۲۲) روايت شده است که مردى به امام رضا عليه السّلام گفت: به خدا سوگند در روى سطح زمين از جهت پدر احدى از تو شريفتر نيست.
فرمود: تقوى اين شرف را به آنان داد و اطاعت خداوند ايشان را بهرهمند گردانيد،
ديگرى عرض كرد: به خدا سوگند تو بهترين مردم هستى.
فرمود: اى مرد! سوگند مخور، از من بهتر كسي است كه تقوايش نسبت به خداوند متعال بيش از من است و اطاعتش افزونتر، به خدا قسم اين آيه منسوخ نشده است كه خداوند فرموده: «و شما را نژادها (شعبهها) و قبیلههایی قرار دادیم تا همدیگر را بشناسید مسلماً باکرامتترین شما نزد خداوند باتقواترینتان است» (حجرات/۱۳).
عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج۲، ص۲۳۶
حَدَّثَنَا الْحَاكِمُ أَبُو عَلِيٍّ الْحُسَيْنُ بْنُ أَحْمَدَ الْبَيْهَقِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى الصَّوْلِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ مُحَمَّدُ بْنُ مُوسَى بْنِ نَصْرٍ الرَّازِيُّ قَالَ سَمِعْتُ أَبِي يَقُولُ:
قَالَ رَجُلٌ لِلرِّضَا ع: وَ اللَّهِ مَا عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ أَشْرَفُ مِنْكَ أَباً.
فَقَالَ: التَّقْوَى شَرَّفَهُمْ وَ طَاعَةُ اللَّهِ أَحْظَتْهُمْ.
فَقَالَ لَهُ آخَرُ: أَنْتَ وَ اللَّهِ خَيْرُ النَّاسِ.
فَقَالَ لَهُ: لَا تَحْلِفْ يَا هَذَا! خَيْرٌ مِنِّي مَنْ كَانَ أَتْقَى لِلَّهِ تَعَالَى وَ أَطْوَعَ لَهُ وَ اللَّهِ مَا نُسِخَتْ هَذِهِ الْآيَةُ «وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُم».[۱۹]
. تقوی و تقیه
۲۳) از امام کاظم (علیه السلام) در مورد آیه «إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللهِ أَتْقاکُمْ» روایت شده است که فرمودند:
یعنی آنکه در تقیّه جدیتر است.
المحاسن، ج۱، ص۲۵۸
عَنْهُ عَنْ أَبِيهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ حَبِيبٍ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ ع:
فِي قَوْلِ اللَّهِ «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ»، قَالَ: أَشَدُّكُمْ تَقِيَّةً.
۲۴) الف. روایت شده که از امام صادق (علیه السلام) درباره آیه «إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللهِ أَتْقاکُمْ» فرمودند:
یعنی عاملترین شما به تقیّه.
الأمالي (للطوسي)، ص۶۶۱؛ إعتقادات الإمامية (للصدوق)، ص۱۰۸[۲۰]
حَدَّثَنَا الشَّيْخُ أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ الْحَسَنِ الطُّوسِيُّ (رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ)، قَالَ: أَخْبَرَنَا أَبُو عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَيْنُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ الْقَزْوِينِيُّ، قَالَ: أَخْبَرَنَا أَبُو عَبْدِ اللَّهِ مُحَمَّدُ بْنُ وَهْبَانَ الْهُنَائِيُّ الْبَصْرِيُّ، قَالَ: حَدَّثَنِي أَحْمَدُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ بْنِ أَحْمَدَ، قَالَ: أَخْبَرَنِي أَبُو مُحَمَّدٍ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ عَبْدِ الْكَرِيمِ الزَّعْفَرَانِيُّ، قَالَ: حَدَّثَنِي أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ الْبَرْقِيُّ أَبُو جَعْفَرٍ، قَالَ: حَدَّثَنِي أَبِي، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عُمَيْرٍ، عَنْ هِشَامٍ:
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (عَلَيْهِ السَّلَامُ)، فِي قَوْلِهِ (تَعَالَى): «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ»، قَالَ: أَعْمَلُكُمْ بِالتَّقِيَّةِ.
ب. این مطلب بدین مضمون هم از امام رض ع روایت شده است که ایشان فرمودند:
کسی که ورع (خویشتنداری ندارد دین ندارد؛ و کسی که تقیه ندارد ایمان ندارد؛ و گرامیترین شما نزد خداوند عاملترین شماست به تقیّه.
به ایشان عرض شد: یا ابن رسول الله ! تا به کی؟
فرمود: «تا روز آن وقت معلوم» (حجر/۳۸؛ ص/۸۱) و آن همان روز قیام قائم ماست؛ پس هرکس تقیه را پیش از خروج قائم ما ترک کند از ما نیست.
عرض شد: یا ابن رسول الله ! و آن قائم از شما اهل بیت ع کیست؟
فرمود: چهارمین نفر از نسل من؛ فرزند آن سرور کنیزان؛ خداوند به واسطه او زمین را از هرگونه ستمی پاک کند و از هر ظلمی منزه فرماید؛ و او همان کسی است که مردم در ولادتش شک میکنند؛ و او همان صاحب غیبت است قبل از قیامش؛ پس چون قیام کند زمین به نورش روشن گردد؛ترازوی عدل بین مردم میگذارد و احدی به دیگری ظلم نکند؛ و او کسی است که در زمین طی الارض میکند و ایه ندارد واو کسی است که منادیای از آسمان ندایی میدهد که همه مردم را این ندای دعوت به او را میشنوند، میگوید: بدانید که همانا حجت خداند نزد خانه خدا ظاهر میشود پس از او پیروی کنید که همانا حق با او و در اوست؛ و این همان سخن خداوند عز و جل است که فرمود: «اگر بخواهیم بر آنان از آسمان آیهای نازل کنیم پس گردنهایشان برای آن خاضع گردد» (شعراء/۴).
كمال الدين و تمام النعمة، ج۲، ص۳۷۱؛ كفاية الأثر في النص على الأئمة الإثني عشر، ص۲۷۴
حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ زِيَادِ بْنِ جَعْفَرٍ الْهَمَدَانِيُّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مَعْبَدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ خَالِدٍ قَالَ: قَالَ عَلِيُّ بْنُ مُوسَى الرِّضَا ع:
لَا دِينَ لِمَنْ لَا وَرَعَ [لَهُ] وَ لَا إِيمَانَ لِمَنْ لَا تَقِيَّةَ لَهُ؛ وَ إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَعْمَلُكُمْ بِالتَّقِيَّةِ.
فَقِيلَ لَهُ: يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ إِلَى مَتَى؟
قَالَ: «إِلى يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ»؛ وَ هُوَ يَوْمُ خُرُوجِ قَائِمِنَا. فَمَنْ تَرَكَ التَّقِيَّةَ قَبْلَ خُرُوجِ قَائِمِنَا فَلَيْسَ مِنَّا.
قِيلَ لَهُ: يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ وَ مَنِ الْقَائِمُ مِنْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ؟
قَالَ: الرَّابِعُ مِنْ وُلْدِي، ابْنُ سَيِّدَةِ الْإِمَاءِ، يُطَهِّرُ اللَّهُ بِهِ الْأَرْضَ مِنْ كُلِّ جَوْرٍ وَ يُقَدِّسُهَا مِنْ كُلِّ ظُلْمٍ؛ وَ هُوَ الَّذِي تَشُكُّ النَّاسُ فِي وِلَادَتِهِ؛ وَ هُوَ صَاحِبُ الْغَيْبَةِ قَبْلَ خُرُوجِهِ. فَإِذَا خَرَجَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِهِ يَضَعُ مِيزَانَ الْعَدْلِ بَيْنَ النَّاسِ فَلَا يَظْلِمُ أَحَدٌ أَحَداً؛ وَ هُوَ الَّذِي تُطْوَى لَهُ الْأَرْضُ؛ وَ لَا يَكُونُ لَهُ ظِلٌّ؛ وَ هُوَ الَّذِي يُنَادِي مُنَادٍ مِنَ السَّمَاءِ يَسْمَعُهُ جَمِيعُ أَهْلِ الْأَرْضِ بِالدُّعَاءِ إِلَيْهِ يَقُولُ: أَلَا إِنَّ حُجَّةَ اللَّهِ قَدْ ظَهَرَ عِنْدَ بَيْتِ اللَّهِ فَاتَّبِعُوهُ، فَإِنَّ الْحَقَّ مَعَهُ وَ فِيهِ؛ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: «إِنْ نَشَأْ نُنَزِّلْ عَلَيْهِمْ مِنَ السَّماءِ آيَةً فَظَلَّتْ أَعْناقُهُمْ لَها خاضِعِينَ».
[۱] . در شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، ج۱۸، ص۱۳۴ و ۲۵۲ این دو حدیث آمده که به مضمون فوق نزدیک است:
قال النبي ص: يا فاطمة بنت محمد إني لا أغني عنك من الله شيئا يا عباس بن عبد المطلب إني لا أغني عنك من الله شيئا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ
قال رجل لجعفر بن محمد ع أ رأيت قوله ص إن فاطمة أحصنت فرجها فحرم الله ذريتها على النار أ ليس هذا أمانا لكل فاطمي في الدنيا فقال إنك لأحمق إنما أراد حسنا و حسينا لأنهما من لحمة أهل البيت فأما من عداهما فمن قعد به عمله لم ينهض به نسبه.
[۲] . این فراز در روایت سیوطی است که در پاورقی بعد متن کاملش میآید.
[۳] . وَأخرج ابْن مرْدَوَيْه وَالْبَيْهَقِيّ عَن جَابر بن عبد الله قَالَ: خَطَبنَا رَسُول الله صلى الله عَلَيْهِ وَسلم فِي وسط أَيَّام التَّشْرِيق خطْبَة الْوَدَاع فَقَالَ: يَا أَيهَا النَّاس أَلا إِن ربكُم وَاحِد أَلا إِن أَبَاكُم وَاحِد أَلا لَا فضل لعربي على أعجمي وَلَا لعجمي على عَرَبِيّ وَلَا لأسود على أَحْمَر وَلَا لأحمر على أسود إِلَّا بالتقوى إِن أكْرمكُم عِنْد الله أَتْقَاكُم أَلا هَل بلغت قَالُوا: بلَى يَا رَسُول الله. قَالَ: فليبلغ الشَّاهِد الْغَائِب
[۴] . قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو الْقَاسِمِ الْعَلَوِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا فُرَاتُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ الْكُوفِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا عُبَيْدُ ابْنُ كَثِيرٍ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْجُنَيْدِ وَ مُحَمَّدُ بْنُ مَرْوَانَ قَالا حَدَّثَنَا الْحُسَيْنُ بْنُ الْحَسَنِ الْأَشْقَرُ قَالَ حَدَّثَنِي قَيْسُ بْنُ الرَّبِيعِ عَنِ الْأَعْمَشِ عَنْ عَبَايَةَ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ عَنِ النَّبِيِّ ص فِي قَوْلِهِ تَعَالَى يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا [إِلَى آخِرِ الْآيَةِ] وَ أَنَا أَفْضَلُ وُلْدِ آدَمَ وَ أَكْرَمُهُمْ عَلَى اللَّهِ.
فُرَاتٌ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ جَعْفَرٍ قَالَ حَدَّثَنَا جَعْفَرُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ نَاصِحٍ الْحَدَّادُ [الْحَذَّاءُ] قَالَ حَدَّثَنَا نَصْرُ بْنُ مُزَاحِمٍ قَالَ حَدَّثَنِي عَمَّارُ بْنُ أَبِي الْيَقْظَانِ الْبَكْرِيُّ عَنْ أَبِي هَارُونَ الْعَبْدِيِّ [عَنْ رَبِيعَةَ السَّعْدِيِ] عَنْ حُذَيْفَةَ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ص [قَوْلُهُ] يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ [الْآيَةَ قَالَ] فَأَنَا أَتْقَى أَوْلَادِ آدَمَ [ع] وَ لَا فَخْرَ وَ قَبِيلَتِي خَيْرُ القَبَائِلِ وَ أَكْرَمُهَا عَلَى اللَّهِ.
[۵] . عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ ثَعْلَبَةَ بْنِ مَيْمُونٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ أَبِي بَكَّارٍ عَنْ أَبِي بَكْرٍ الْحَضْرَمِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص زَوَّجَ- مِقْدَادَ بْنَ الْأَسْوَدِ ضُبَاعَةَ ابْنَةَ الزُّبَيْرِ بْنِ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ وَ إِنَّمَا زَوَّجَهُ لِتَتَّضِعَ الْمَنَاكِحُ وَ لِيَتَأَسَّوْا بِرَسُولِ اللَّهِ ص وَ لِيَعْلَمُوا أَنَّ أَكْرَمَهُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاهُمْ.
[۶]. أَخْبَرَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُحَمَّدٍ، قَالَ: أَخْبَرَنِي أَبُو الْقَاسِمِ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ قُولَوَيْهِ (رَحِمَهُ اللَّهُ)، قَالَ: حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ الْكُلَيْنِيُّ (رَحِمَهُ اللَّهُ)، عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ بْنِ هَاشِمٍ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى بْنِ عُبَيْدٍ، عَنْ حَنَانِ بْنِ سَدِيرٍ الصَّيْرَفِيِّ، عَنْ أَبِيهِ، عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الْبَاقِرِ (عَلَيْهِمَا السَّلَامُ)، قَالَ: جَلَسَ جَمَاعَةٌ مِنْ أَصْحَابِ رَسُولِ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) يَنْتَسِبُونَ وَ يَفْتَخِرُونَ، وَ فِيهِمْ سَلْمَانُ (رَحِمَهُ اللَّهُ)، فَقَالَ لَهُ عُمَرُ: مَا نِسْبَتُكَ أَنْتَ يَا سَلْمَانُ، وَ مَا أَصْلُكَ فَقَالَ: أَنَا سَلْمَانُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ، كُنْتُ ضَالًّا فَهَدَانِيَ اللَّهُ بِمُحَمَّدٍ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ)، وَ كُنْتُ عَائِلًا فَأَغْنَانِيَ اللَّهُ بِمُحَمَّدٍ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ)، وَ كُنْتُ مَمْلُوكاً فَأَعْتَقَنِي اللَّهُ بِمُحَمَّدٍ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ)، فَهَذَا حَسَبِي وَ نَسَبِي يَا عُمَرُ.
ثُمَّ خَرَجَ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) فَذَكَرَ لَهُ سَلْمَانُ مَا قَالَ عُمَرُ، وَ مَا أَجَابَهُ، فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ): يَا مَعْشَرَ قُرَيْشٍ، إِنَّ حَسَبَ الْمَرْءِ دِينُهُ، وَ مُرُوءَتَهُ خُلُقُهُ، وَ أَصْلَهُ عَقْلُهُ، قَالَ اللَّهُ (تَعَالَى): «يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ» ثُمَّ أَقْبَلَ عَلَى سَلْمَانَ (رَحِمَهُ اللَّهُ) فَقَالَ لَهُ:
يَا سَلْمَانُ، إِنَّهُ لَيْسَ لِأَحَدٍ مِنْ هَؤُلَاءِ عَلَيْكَ فَضْلٌ إِلَّا بِتَقْوَى اللَّهِ، فَمَنْ كُنْتَ أَتْقَى مِنْهُ فَأَنْتَ أَفْضَلُ مِنْهُ.
[۷] . حَمْدَوَيْهِ بْنُ نُصَيْرٍ، قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ عِيسَى، عَنْ حَنَانِ بْنِ سَدِيرٍ، عَنْ أَبِيهِ، عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ (ع) قَالَ: جَلَسَ عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِ رَسُولِ اللَّهِ (ص) يَنْتَسِبُونَ وَ فِيهِمْ سَلْمَانُ الْفَارِسِيُّ، وَ أَنَّ عُمَرَ سَأَلَهُ عَنْ نَسَبِهِ وَ أَصْلِهِ فَقَالَ أَنَا سَلْمَانُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ كُنْتُ ضَالًّا فَهَدَانِيَ اللَّهُ بِمُحَمَّدٍ وَ كُنْتُ عَائِلًا فَأَغْنَانِيَ اللَّهُ بِمُحَمَّدٍ وَ كُنْتُ مَمْلُوكاً فَأَعْتَقَنِيَ اللَّهُ بِمُحَمَّدٍ فَهَذَا حَسَبِي وَ نَسَبِي.
ثُمَّ خَرَجَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) فَحَدَّثَهُ سَلْمَانُ وَ شَكَا إِلَيْهِ مَا لَقِيَ مِنَ الْقَوْمِ وَ مَا قَالَ لَهُمْ، فَقَالَ النَّبِيُّ (ص) يَا مَعْشَرَ قُرَيْشٍ إِنَّ حَسَبَ الرَّجُلِ دِينُهُ، وَ مُرُوَّتُهُ خُلْقُهُ، وَ أَصْلُهُ عَقْلُهُ، قَالَ اللَّهُ تَعَالَى: «إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ». يَا سَلْمَانُ لَيْسَ لِأَحَدٍ مِنْ هَؤُلَاءِ عَلَيْكَ فَضْلٌ إِلَّا بِتَقْوَى اللَّهِ وَ إِنْ كَانَ التَّقْوَى لَكَ عَلَيْهِمْ فَأَنْتَ أَفْضَلُ.
[۸] . جلسه ۳۲۸، حدیث۳ http://yekaye.ir/al-hajj-22-23/
و جلسه ۳۳۶، حدیث۱ http://yekaye.ir/al-balad-90-7/
و جلسه ۵۸۵، حدیث۱ http://yekaye.ir/al-kahf-18-4/
و جلسه ۹۲۳، حدیث۷ http://yekaye.ir/ale-imran-3-200/
و جلسه ۹۴۷، حدیث۶.ب https://yekaye.ir/an-nesa-4-20/
و جلسه ۹۵۵، حدیث۴.ب. https://yekaye.ir/an-nea-4-28/
و جلسه ۱۰۷۲، حدیث ۱۲ https://yekaye.ir/al-hujurat-49-07/
جلسه ۱۰۷۶ حدیث ۵.الف. https://yekaye.ir/al-hujurat-49-11/
جلسه ۱۰۷۷، حدیث۵۷ https://yekaye.ir/al-hujurat-49-12-3/
[۹] . وَأخرج الْحَاكِم وَصَححهُ وَابْن مرْدَوَيْه وَالْبَيْهَقِيّ عَن أبي هُرَيْرَة أَن النَّبِي صلى الله عَلَيْهِ وَ [آله و] سلم قَالَ: إِن الله يَقُول يَوْم الْقِيَامَة أَمرتكُم فضيعتم مَا عهِدت إِلَيْكُم ورفعتم أنسابكم فاليوم أرفع نسبي و أضع أنسابكم أين المتقون أين المتقون إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ
[۱۰] . أَعْبَدُ النَّاسِ مَنْ أَقَامَ الْفَرَائِضَ وَ أَسْخَى النَّاسِ مَنْ أَدَّى زَكَاةَ مَالِهِ وَ أَزْهَدُ النَّاسِ مَنِ اجْتَنَبَ الْحَرَامَ
[۱۱] . وَ أَعْدَلُ النَّاسِ مَنْ رَضِيَ لِلنَّاسِ مَا يَرْضَى لِنَفْسِهِ وَ كَرِهَ لَهُمْ مَا يَكْرَهُ لِنَفْسِهِ وَ أَكْيَسُ النَّاسِ مَنْ كَانَ أَشَدَّ ذِكْراً لِلْمَوْتِ وَ أَغْبَطُ النَّاسِ مَنْ كَانَ تَحْتَ التُّرَابِ قَدْ أَمِنَ الْعِقَابَ وَ يَرْجُو الثَّوَابَ وَ أَغْفَلُ النَّاسِ مَنْ لَمْ يَتَّعِظْ بِتَغَيُّرِ الدُّنْيَا مِنْ حَالٍ إِلَى حَالٍ وَ أَعْظَمُ النَّاسِ فِي الدُّنْيَا خَطَراً مَنْ لَمْ يَجْعَلْ لِلدُّنْيَا عِنْدَهُ خَطَراً وَ أَعْلَمُ النَّاسِ مَنْ جَمَعَ عِلْمَ النَّاسِ إِلَى عِلْمِهِ وَ أَشْجَعُ النَّاسِ مَنْ غَلَبَ هَوَاهُ وَ أَكْثَرُ النَّاسِ قِيمَةً أَكْثَرُهُمْ عِلْماً وَ أَقَلُّ النَّاسِ قِيمَةً أَقَلُّهُمْ عِلْماً وَ أَقَلُّ النَّاسِ لَذَّةً الْحَسُودُ وَ أَقَلُّ النَّاسِ رَاحَةً الْبَخِيلُ وَ أَبْخَلُ النَّاسِ مَنْ بَخِلَ بِمَا افْتَرَضَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَيْهِ وَ أَوْلَى النَّاسِ بِالْحَقِّ أَعْلَمُهُمْ بِهِ وَ أَقَلُّ النَّاسِ حُرْمَةً الْفَاسِقُ وَ أَقَلُّ النَّاسِ وَفَاءً الْمَمْلُوكُ وَ أَقَلُّ النَّاسِ صَدِيقاً الْمَلِكُ وَ أَفْقَرُ النَّاسِ الطَّامِعُ وَ أَغْنَى النَّاسِ مَنْ لَمْ يَكُنْ لِلْحِرْصِ أَسِيراً وَ أَفْضَلُ النَّاسِ إِيمَاناً أَحْسَنُهُمْ خُلُقاً
[۱۲] . وَ أَعْظَمُ النَّاسِ قَدْراً مَنْ تَرَكَ مَا لَا يَعْنِيهِ وَ أَوْرَعُ النَّاسِ مَنْ تَرَكَ الْمِرَاءَ وَ إِنْ كَانَ مُحِقّاً وَ أَقَلُّ النَّاسِ مُرُوءَةً مَنْ كَانَ كَاذِباً وَ أَشْقَى النَّاسِ الْمُلُوكُ وَ أَمْقَتُ النَّاسِ الْمُتَكَبِّرُ وَ أَشَدُّ النَّاسِ اجْتِهَاداً مَنْ تَرَكَ الذُّنُوبَ وَ أَحْكَمُ النَّاسِ مَنْ فَرَّ مِنْ جُهَّالِ النَّاسِ وَ أَسْعَدُ النَّاسِ مَنْ خَالَطَ كِرَامَ النَّاسِ وَ أَعْقَلُ النَّاسِ أَشَدُّهُمْ مُدَارَاةً لِلنَّاسِ وَ أَوْلَى النَّاسِ بِالتُّهَمَةِ مَنْ جَالَسَ أَهْلَ التُّهَمَةِ وَ أَعْتَى النَّاسِ مَنْ قَتَلَ غَيْرَ قَاتِلِهِ أَوْ ضَرَبَ غَيْرَ ضَارِبِهِ وَ أَوْلَى النَّاسِ بِالْعَفْوِ أَقْدَرُهُمْ عَلَى الْعُقُوبَةِ وَ أَحَقُّ النَّاسِ بِالذَّنْبِ السَّفِيهُ الْمُغْتَابُ وَ أَذَلُّ النَّاسِ مَنْ أَهَانَ النَّاسَ وَ أَحْزَمُ النَّاسِ أَكْظَمُهُمْ لِلْغَيْظِ وَ أَصْلَحُ النَّاسِ أَصْلَحُهُمْ لِلنَّاسِ وَ خَيْرُ النَّاسِ مَنِ انْتَفَعَ بِهِ النَّاسُ.
[۱۳] . وَ مَنْ أَحَبَّ أَنْ يَكُونَ أَغْنَى النَّاسِ فَلْيَكُنْ بِمَا عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَوْثَقَ مِنْهُ بِمَا فِي يَدِهِ ثُمَّ قَالَ ص أَ لَا أُنَبِّئُكُمْ بِشَرِّ النَّاسِ قَالُوا بَلَى يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ مَنْ أَبْغَضَ النَّاسَ وَ أَبْغَضَهُ النَّاسُ ثُمَّ قَالَ أَ لَا أُنَبِّئُكُمْ بِشَرٍّ مِنْ هَذَا قَالُوا بَلَى يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ الَّذِي لَا يُقِيلُ عَثْرَةً وَ لَا يَقْبَلُ مَعْذِرَةً وَ لَا يَغْفِرُ ذَنْباً ثُمَّ قَالَ أَ لَا أُنَبِّئُكُمْ بِشَرٍّ مِنْ هَذَا قَالُوا بَلَى يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ مَنْ لَا يُؤْمَنُ شَرُّهُ وَ لَا يُرْجَى خَيْرُهُ إِنَّ عِيسَى بْنَ مَرْيَمَ ع قَامَ فِي بَنِي إِسْرَائِيلَ فَقَالَ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ لَا تُحَدِّثُوا بِالْحِكْمَةِ الْجُهَّالَ فَتَظْلِمُوهَا وَ لَا تَمْنَعُوهَا أَهْلَهَا فَتَظْلِمُوهُمْ وَ لَا تُعِينُوا الظَّالِمَ عَلَى ظُلْمِهِ فَيَبْطُلَ فَضْلُكُمْ الْأُمُورُ ثَلَاثَةٌ أَمْرٌ تَبَيَّنَ لَكَ رُشْدُهُ فَاتَّبِعْهُ وَ أَمْرٌ تَبَيَّنَ لَكَ غَيُّهُ فَاجْتَنِبْهُ وَ أَمْرٌ اخْتُلِفَ فِيهِ فَرُدَّهُ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ.
[۱۴]. شیخ مفید این سخن امیرالمومنین ع را با سندی دیگر از ابن دأب روایت کرده است به عنوان مطلبی که کاملا مشهور بوده است:
(من كتاب ابن دأب في فضل أمير المؤمنين ع فيه سبعون منقبة له ليس لأحد فيها نصيب)
حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ شَاذَانَ قَالَ رَوَى لَنَا أَبُو الْحُسَيْنِ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْفَضْلِ بْنِ عَامِرٍ الْكُوفِيُّ قَالَ أَخْبَرَنَا أَبُو عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَيْنُ بْنُ الْفَرَزْدَقِ الْفَزَارِيُّ الْبَزَّازُ قِرَاءَةً عَلَيْهِ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو عِيسَى مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ عَمْرَوَيْهِ الطَّحَّانُ وَ هُوَ الوَرَّاقُ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو مُحَمَّدٍ الْحَسَنُ بْنُ مُوسَى قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ أَسْبَاطٍ عَنْ غَيْرِ وَاحِدٍ مِنْ أَصْحَابِ ابْنِ دَأْبٍ قَالَ: لَقِيتُ النَّاسَ يَتَحَدَّثُونَ أَنَّ الْعَرَبَ كَانَتْ تَقُولُ إِنْ يَبْعَثُ اللَّهُ فِينَا نَبِيّاً يَكُونُ فِي بَعْضِ أَصْحَابِهِ سَبْعُونَ خَصْلَةً مِنْ مَكَارِمِ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَة
وَ قَامَ خَطِيباً بِالْمَدِينَةِ حِينَ وُلِّيَ فَقَالَ يَا مَعْشَرَ الْمُهَاجِرِينَ وَ الْأَنْصَارِ يَا مَعْشَرَ قُرَيْشٍ اعْلَمُوا وَ اللَّهِ أَنِّي لَا أَرْزَؤُكُمْ مِنْ فَيْئِكُمْ شَيْئاً مَا قَامَ لِي عِذْقٌ بِيَثْرِبَ أَ فَتَرَوْنِّي مَانِعاً نَفْسِي وَ وُلْدِي وَ مُعْطِيَكُمْ وَ لَأُسَوِّيَنَّ بَيْنَ الْأَسْوَدِ وَ الْأَحْمَرِ فَقَامَ إِلَيْهِ عَقِيلُ بْنُ أَبِي طَالِبٍ فَقَالَ لَتَجْعَلُنِي وَ أَسْوَداً مِنْ سُودَانِ الْمَدِينَةِ وَاحِداً فَقَالَ لَهُ اجْلِسْ رَحِمَكَ اللَّهُ تَعَالَى أَ مَا كَانَ هَهُنَا مَنْ يَتَكَلَّمُ غَيْرُكَ وَ مَا فَضْلُكَ عَلَيْهِمْ إِلَّا بِسَابِقَةٍ أَوْ تَقْوَى… (الإختصاص، ص۱۵۱)
[۱۵] . مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ هِلَالِ بْنِ عَطِيَّةَ عَنْ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ع قَالَ كَانَ يَقُولُ إِنَّ أَحَبَّكُمْ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَحْسَنُكُمْ عَمَلًا وَ إِنَّ أَعْظَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ عَمَلًا أَعْظَمُكُمْ فِيمَا عِنْدَ اللَّهِ رَغْبَةً وَ إِنَّ أَنْجَاكُمْ مِنْ عَذَابِ اللَّهِ أَشَدُّكُمْ خَشْيَةً لِلَّهِ وَ إِنَّ أَقْرَبَكُمْ مِنَ اللَّهِ أَوْسَعُكُمْ خُلُقاً وَ إِنَّ أَرْضَاكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَسْبَغُكُمْ عَلَى عِيَالِهِ وَ إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عَلَى اللَّهِ أَتْقَاكُمْ لِلَّهِ.
[۱۶] . عَنْ أَبِي حَمْزَةَ قَالَ سَمِعْتُ عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ ع يَقُولُ إِنَّ أَحَبَّكُمْ إِلَى اللَّهِ أَحْسَنُكُمْ عَمَلًا وَ إِنَّ أَعْظَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ حَظّاً أَعْظَمُكُمْ رَغْبَةً إِلَى اللَّهِ وَ إِنَّ أَنْجَاكُمْ مِنْ عَذَابِ اللَّهِ أَشَدُّكُمْ لِلَّهِ خَشْيَةً وَ إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ.
[۱۷] . فرازهای از این حدیث قبلا گذشت؛
خصلت چهارم، در جلسه ۷۴، حدیث۴ https://yekaye.ir/al-hadeed-057-11/
خصلت دوم، در جلسه ۴۸۰، حدیث۳ https://yekaye.ir/al-qalam-68-14/
خصلت ششم، در جلسه ۷۰۶، حدیث۳ https://yekaye.ir/al-fater-35-6/ .
[۱۸] . عَنْ عَلِيِّ بْنِ السِّنْدِيِّ قَالَ حَدَّثَنِي مُعَلَّى بْنُ مُحَمَّدٍ الْبَصْرِيُّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَسْبَاطٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدٍ صَاحِبُ الْحَجَّالِ قَالَ: قُلْتُ لِجَمِيلِ بْنِ دَرَّاجٍ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِذَا أَتَاكُمْ شَرِيفُ قَوْمٍ فَأَكْرِمُوهُ قَالَ نَعَمْ قُلْتُ فَمَا الْحَسَبُ فَقَالَ الَّذِي يَفْعَلُ الْأَفْعَالَ الْحَسَنَةَ بِمَالِهِ وَ غَيْرِ مَالِهِ فَقُلْتُ فَمَا الْكَرَمُ فَقَالَ الْتَّقِى.
[۱۹] . روایتی دیگر از امام رضا ع نیز در این فضا در عيون أخبار الرضا عليه السلام (ج۲، ص۲۳۷) آمده؛ لیکن چون مقدمهاش بحث سوگند به عتق است و برخی همچون شیخ حر عاملی آن را بر تقیه حمل کردهاند (وسائل الشيعة، ج۲۳، ص۲۳۳: أَقُولُ: هَذَا مَحْمُولٌ عَلَى التَّقِيَّةِ لِمَا مَرَّ أَوْ عَلَى اسْتِحْبَابِ الْوَفَاءِ بِهِ) در متن نیاوردیم:
حَدَّثَنَا الْحَاكِمُ أَبُو عَلِيٍّ الْحُسَيْنُ بْنُ أَحْمَدَ الْبَيْهَقِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى الصَّوْلِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو ذَكْوَانَ قَالَ سَمِعْتُ إِبْرَاهِيمَ بْنَ الْعَبَّاسِ يَقُولُ سَمِعْتُ عَلِيَّ بْنَ مُوسَى الرِّضَا ع يَقُولُ: حَلَفْتُ بِالْعِتْقِ أَلَّا أَحْلِفَ بِالْعِتْقِ إِلَّا أَعْتَقْتُ رَقَبَةً وَ أَعْتَقْتُ بَعْدَهَا جَمِيعَ مَا أَمْلِكُ؛ إِنْ كَانَ يَرَى [أرى] أَنَّهُ خَيْرٌ مِنْ هَذَا [وَ أَوْمَى إِلَى عَبْدٍ أَسْوَدَ مِنْ غِلْمَانِهِ] بِقَرَابَتِي مِنْ رَسُولِ اللَّهِ ص إِلَّا أَنْ يَكُونَ لِي عَمَلٌ صَالِحٌ فَأَكُونَ أَفْضَلَ بِهِ مِنْهُ.
[۲۰] . وَ سُئِلَ الصَّادِقُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ»، قَالَ: «أَعْمَلُكُمْ بِالتَّقِيَّةِ».
بازدیدها: ۳۱۲
بازتاب: یک آیه در روز - ۱۰۷۸) یا أَیهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثی وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِن